واژگان بازار های مالی
تعداد کل واژگان: 0 | مطالعه شده: 0
حد ضرری که با افزایش سود معامله به صورت خودکار به سمت سود جابجا میشود تا سود احتمالی حفظ شود.
نمای گرافیکی نوسان قیمت یک دارایی طی زمان؛ نمودار خطی، کندلاستیک و … متداول است.
شخصی که در بازار فارکس خریدوفروش (ترید) انجام میدهد؛ میتواند شخص یا الگوریتم باشد.
ابزاری که زمان و تاثیر اخبار اقتصادی مهم جهانی را برای معاملهگران نشان میدهد (مانند تصمیم بانک مرکزی درباره نرخ بهره).
اصول تقسیم سرمایه، تعیین حجم معاملات و محدود کردن ضرر برای پایداری حساب و جلوگیری از ورشکستگی.
احتمال ضرر کردن در هر معامله؛ همیشه باید متناسب با سرمایه کنترل شود. قانون طلایی: هرگز همه پولت را در یک معامله ریسک نکن!
حساب مجازی و تمرینی که با پول غیرواقعی میتوانید معاملات را تمرین کنید بدون ریسک مالی. بهترین راه یادگیری بیخطر.
واحد استاندارد حجم معامله: ۱ لات معادل ۱۰۰٬۰۰۰ واحد ارز پایه است. لاتهای کوچکتر: ۰.۱ (مینی)، ۰.۰۱ (میکرو)
بهره یا هزینهای که برای انتقال پوزیشن باز به شب بعد توسط بروکر محاسبه میشود. گاهی مثبت، گاهی منفی برحسب جفتارز و اختلاف نرخ بهره.
بررسی اخبار اقتصادی، سیاستهای مالی، نرخ بهره و دادههای اقتصاد کلان برای پیشبینی روند بازار. عملکرد مهم برای معاملات بلندمدت.
تحلیل حرکات بازار با استفاده از نمودارها، الگوها، اندیکاتورها و دادههای قیمتی برای پیشبینی روند بازار. رایجترین روش در معاملات کوتاهمدت.
شرکتی که امکان معامله در بازار فارکس را برای شما فراهم میکند؛ به عنوان واسطه عمل میکند. انتخاب بروکر قابل اعتماد بسیار مهم است.
سفارشی که معامله را در نقطه سود هدف میبندد و سود را قطعی میکند. مثال: بستن خودکار معامله بعد از ۴۰ پیپ سود.
سفارشی که معامله را در نقطه تعیینشدهای میبندد تا از ضرر بیشتر جلوگیری کند. مثال: تنظیم استاپ لاس در فاصله ۲۰ پیپ بعد از ورود به معامله.
اختلاف منفی قیمت خرید و فروش؛ وقتی بازار خلاف پیشبینی حرکت کند.
اختلاف مثبت بین قیمت خرید و فروش؛ به ازای پیپهای مثبت بدست میآید.
فروش یک جفتارز چون فکر میکنید ارزش ارز پایه نسبت به متقابل پایین میآید. مثال: فروش EUR/USD یعنی انتظار دارید یورو تضعیف شود.
خرید یک جفتارز با پیشبینی اینکه قیمت آن رشد میکند. مثال: خرید EUR/USD یعنی انتظار دارید یورو نسبت به دلار قویتر شود.
موقعیتی که در بازار خرید یا فروش گرفتهاید. هر زمان معامله باز دارید، پوزیشن دارید. مثال: خرید USD/JPY یعنی گرفتن پوزیشن لانگ دلار/ین.
پیام یا اقدام بروکر هنگام کم شدن موجودی حساب برای باز بودن معاملات. اگر موجودی کمتر از حد تعیینشده باشد معاملات بسته میشود تا ضرر بیشتری نکنید.
مقدار پولی که بروکر برای باز کردن معامله اهرمی بلوکه میکند؛ تضمین معامله. اگر معامله ضرر کند و موجودی کم شود، اخطار کال مارجین دریافت میکنید.
حالتی که میتوان با سرمایه کم معاملات بزرگتری انجام داد. اهرم ۱:۱۰۰ یعنی با ۱۰۰ دلار، معاملهای به ارزش ۱۰۰۰۰ دلار انجام میدهید. سود/ضرر دوطرفه بزرگ میشود. هشدار: ریسک بالا.
کوچکترین واحد تغییر قیمت جفتارز، معمولاً ۰.۰۰۰۱ برای اکثر جفتها (به جز جفتهای ین ژاپن که ۰.۰۱ است). مثال: تغییر EUR/USD از ۱.۱۰۵۰ به ۱.۱۰۵۵ یعنی ۵ پیپ افزایش.
بالاترین قیمتی که میتوانید در آن الان ارز را بفروشید (قیمت خریدار). معمولاً کمی کمتر از Ask است.
بالاترین قیمتی که میتوانید در آن الان ارز بخرید (قیمت فروشنده). معمولاً کمی بیشتر از قیمت فروش (Bid) است.
تفاوت بین قیمت خرید (Ask) و فروش (Bid) در یک لحظه، که هزینه معامله هم محسوب میشود. مثال: اگر EUR/USD قیمت خرید (Ask) ۱.۱۰۱۰ و فروش (Bid) ۱.۱۰۰۸ باشد، اسپرد ۲ پیپ است.
قیمتی که طبق آن یک ارز با ارز دیگر تعویض میشود. اگر EUR/USD=۱.۱۰ باشد یعنی به ازای هر ۱ یورو باید ۱.۱۰ دلار پرداخت کرد.
ارزی که در جفت ارز در سمت راست قرار دارد و ارزش ارز پایه بر اساس آن سنجیده میشود. مثال: در جفت EUR/USD، دلار آمریکا ارز متقابل است.
ارزی که در یک جفت ارز در سمت چپ میآید و مقدار آن همیشه ۱ واحد فرض میشود. مثال: در EUR/USD عدد ۱.۱۰ به معنی ۱ یورو برابر ۱.۱۰ دلار آمریکا است.
ترکیب دو ارز که در بازار معامله میشود و ارزش یکی نسبت به دیگری سنجیده میشود. مثال: EUR/USD به معنی ارزش یورو نسبت به دلار.
مخفف Foreign Exchange؛ بزرگترین بازار مالی جهان برای خریدوفروش جفت ارزها، ۲۴ ساعته و غیرمتمرکز.
قانون اصلی اقتصاد که قیمتها را تعیین میکند. وقتی تقاضا برای یک دارایی بیشتر از عرضه آن باشد، قیمت افزایش مییابد و برعکس.
مکانی (فیزیکی یا مجازی) که در آن خریداران و فروشندگان برای معامله داراییها (مانند سهام، ارز، کالا) گرد هم میآیند.
لطفاً معیارهای جستجو را تغییر دهید
ما را در اینستاگرام دنبال کنید
ما را در یوتیوب دنبال کنید