شمسی: ۱۴۰۴-۰۶-۳۰
میلادی: 2025-09-21
ورود یا ثبت نام

الگوی شمعی انبرک سقف (Tweezer Top) / راهنمای کامل ترید

الگوی شمعی انبرک سقف را بشناسید؛ یک الگوی بازگشتی نزولی دو‌-کندلی برای پایان روند صعودی. آموزش کامل نکات تشخیص، نسخه‌های مختلف، مثال‌های واقعی، استراتژی‌های ترید با انبرک سقف، مقایسه با الگوهای مشابه و خطاهای رایج برای معاملات موفق.

الگوی شمعی انبرک سقف (Tweezer Top) / راهنمای کامل ترید

الگوی شمعی انبرک سقف

الگوی شمعی انبرک سقف چیست؟

انبرک سقف که بعنوان انبرک نزولی نیز شناخته می‌شود، یک الگوی بازگشتی نزولی دو-کندلی است که در آن سقف هر دو کندل از نظر قیمتی کاملا یا تقریبا برابر هستند. این الگو نشان‌دهنده یک پایان احتمالی برای یک روند صعودی جاری (روند صعودی قیمت) است. زمانی که انبرک نزولی در بالاترین سطح قیمتی دارایی طی یک روند صعودی، یا در انتهای یک حرکت صعودی (اصلاح) درون یک روند نزولی رخ می‌دهد، می‌تواند سیگنال یک برگشت روند نزولی باشد. این الگو اساسا بعنوان یک نقطه قیمتی "سقف" عمل می‌کند که ممکن است درنهایت یک برگشت روند تند و تیز را از حرکت صعودی قبلی به روند نزولی فعال کند.

الگوی شمعی انبرک سقف چه‌چیزی به شما می‌گوید؟

انبرک سقف نشان می‌دهد که چطور جو کلی بازار در حال تغییر برخلاف مومنتوم صعودی است که برای حفظ یکپارچگی روند صعودی لازم است (یعنی هدایت قیمت به نقاط بالاتر). دلیل این اتفاق، افزایش فشار فروش در سطوح بالاتر قیمتی است، که یک مقاومت مهم شکل می‌دهد که مانع پیشروی بیشتر به طرف بالا می‌شود. این تقویت فشار فروش (یا همان مومنتوم نزولی) سپس می‌تواند آغازگر یک حرکت مخالف به طرف پایین باشد (به همین دلیل است که الگوی انبرک بعنوان الگوی بازگشتی نزولی دسته‌بندی می‌شود).

نحوه‌ی تشخیص الگوی شمعی انبرک سقف

نحوه‌ی تشخیص الگوی شمعی انبرک سقف

در اینجا چهار معیار حیاتی برای تشخیص دقیق یک الگوی انبرک سقف بر روی نمودار قیمت ذکر شده است:

  • سطح قیمتی: هر دو کندل بایستی دارای سقف‌های عینا یا تقریبا برابر باشند.
  • کندل اول: بایستی یک کندل صعودی باشد (تا نشان دهد که کماکان بخشی از آن حرکت صعودی است).
  • کندل دوم: در حالت ایده‌آل، یک کندل نزولی (کندل خنثی نیز معتبر ولی کمتر ایده‌آل می‌مانَد)، تا نقطه شروع یک تغییر در تمایلات بازار را نشان دهد.
  • موقعیت نموداری: هر دو کندل متوالی بایستی در بالاترین نقطه یک روند صعودی جاری یا طی یک اصلاح ماژور یا برگشت قیمت در یک روند نزولی ظاهر شوند.

نسخه‌های الگوی شمعی انبرک سقف

در اینجا نسخه‌های مختلفی از کندل‌های انبرک آورده شده که به احتمال زیاد در نمودارهای واقعی قیمت خواهید دید (با الگوهای نموداری منحصربه‌فرد).

نسخه‌های الگوی شمعی انبرک سقف

آنچه در بالا نشان داده شده دو نسخه استاندارد از انبرک سقف هستند. نسخه اول از دو کندل پیاپی تشکیل می‌شود، که هر دو سایه‌هایی بلند و بدنه‌هایی نسبتا کوتاه‌تر دارند. در سوی مقابل، نسخه دوم از دو کندل پیاپی با بدنه‌های بلند اما سایه‌هایی بسیار کوتاه‌تر تشکیل می‌شود. با این حال، علیرغم اینکه هر دو نسخه الگوهای معتبری تلقی می‌شوند، می‌توان ادعا کرد که نسخه اول، سیگنال بسیار قوی‌تری برای برگشت روندهای صعودی ارائه می‌دهد. دلیلش این است که سایه فوقانی بلند از کندل اول صعودی از هم‌اکنون نشان‌دهنده فشار فروش قوی است، که به قیمت فشار می‌آورد تا پایین‌تر کلوز کند.

سپس، کندل دوم نزولی دوباره سعی می‌کند این ناحیه فشار فروش قوی را بشکند ولی موفق نمی‌شود. نسخه اول نشان‌دهنده دوبار تلاش و ریجکت از سقف است. از اینرو، این اتفاق شروع احتمالی یک برگشت روند نزولی را سیگنال می‌کند (در مقایسه با نسخه دوم که یک ناحیه قدرتمند فشار فروش را بطور آشکار نشان نمی‌دهد).

نسخه‌های الگوی شمعی انبرک سقف

در اینجا، نسخه سوم نیز یک الگوی پوشای نزولی تلقی می‌شود که طی آن، کل رنج کندل صعودی اول توسط کندل دوم (نزولی) پوشانده می‌شود و نشان‌دهنده قدرت فشار فروش کندل دوم است. این ویژگی، قدرتش برای برگشت روندهای بالقوه را بیش از پیش می‌کند.

در سوی مقابل، نسخه‌ی چهارم یک کندل درونی، محسوب می‌شود که در آن، کندل اول کل رنج کندل دوم (که اغلب بسیار کوتاه‌تر است) را می‌پوشاند. کندل درونی به‌تنهایی نشان‌دهنده بلاتکلیفی درباره حرکت بعدی است و به یک کندل تاییدی نیاز دارد تا مشخص شود که یک الگوی بازگشتی است یا ادامه‌دهنده. هرچند، زمانی که دو کندل پیاپی الگوی کندل درونی یک سقف مشابه تشکیل می‌دهند، یک سیگنال بازگشتی احتمالی را تقویت می‌کنند.

نسخه‌های الگوی شمعی انبرک سقف

ویژگی نسخه پنجم انبرک سقف، یک کندل خنثی یا نسخه‌ای از یک دوجی است. درحالیکه این یک الگوی انبرک سقف معتبر باقی می‌ماند، عموما سیگنال کم‌اعتبارتری برای برگشت روندها است. دلیلش این است که برخلاف یک کندل نزولی، یک دوجی ممکن است بجای یک برگشت روند کامل، صرفا نشانه یک وقفه باشد. همچنین، حتی با اینکه حجم معاملات را در نظر داریم (فارغ از اینکه پایین‌تر از میانگین است یا بالاتر)، جهت مشخصی را تایید نمی‌کند.

و در آخر، نسخه ششم از یک کندل صعودی و سپس یک الگوی بازگشتی تک-کندلی تشکیل می‌شود که تحت عنوان چکش معکوس یا پین‌بار نزولی بصورت کندل دوم شناخته می‌شود. این نسخه اساسا یک ریجکت از قیمت‌های بالاتر را سیگنال می‌کند، کمااینکه با سایه‌ی فوقانی بلند نیز اثبات شده است. با این حال، کندل دوم باید یک حجم معاملات بالاتر از میانگین داشته باشد، زیرا حجم پایین می‌تواند صرفا به معنی یک وقفه موقت پیش از ادامه حرکت صعودی باشد.

مثال‌هایی از الگوی شمعی انبرک سقف

در اینجا سه پاسخ متفاوت از طرف بازار به یک الگوی شمعی انبرک سقف آورده شده است:

مثال شماره 1: تحرکات سناریوی برگشت روند موفق (روند صعودی به روند نزولی)

تحرکات سناریوی برگشت روند موفق (روند صعودی به روند نزولی)

همان‌طور که نشان داده شده، یک روند صعودی آشکار قبل از تشکیل الگوی انبرک سقف وجود داشته است. همانطور که در بخش‌های پیش بحث شد، هر دو کندل با داشتنِ سقف‌های تقریبا برابر، معیارهای لازم را دارند. بنابراین بعنوان یک سیگنال بازگشتی نزولی موفق عمل کرده است، چرا که می‌توانیم درنهایت یک روند نزولی را در ادامه ببینیم. با این حال، این بهترین سناریوی ممکن در هنگام استفاده از انبرک سقف است تا راهنمای تصمیمات معاملاتی هریک از شما باشد.

مثال شماره 2: سناریوی برگشت روند ناموفق (تداوم روند صعودی)

سناریوی برگشت روند ناموفق (تداوم روند صعودی)

در تضاد کامل با مثال اول، درحالیکه می‌توانیم یک روند صعودی قیمت را نیز پیش از تشکیل الگوی انبرک سقف مشاهده کنیم، اما بعنوان یک سیگنال بازگشتی موفق عمل نکرده است. این اتفاق علیرغم این واقعیت است که هر دو کندل از نظر فنی الزامات الگو را برآورده کرده‌اند. این حالت، بدترین سناریوی ممکن را نمایش می‌دهد و نشان می‌دهد که این الگوی شمعی ناکامل است و در حقیقت، اغلب می‌تواند ناموفق باشد، مخصوصا بدون در نظر گرفتن شرایط کلی بازار (که در بخش‌های بعدی بحث خواهیم کرد).

مثال شماره 3: سناریوی نتیجه‌ی نامشخص (روند صعودی به ساید)

سناریوی نتیجه‌ی نامشخص (روند صعودی به ساید)

سومین سناریوی محتمل ما زمانی است که این الگو به یک روند صعودی یا یک روند نزولی منجر نمی‌شود. همان‌طور که نشان داده شده، یک روند صعودی قیمت بصورت کاملا مشهود پیش از تشکیل الگوی انبرک سقف وجود داشته است (توجه کنید که قیمت سقف‌های هر دو کندل یکسان است). با این حال، به یک حرکت قیمتی ساید منتج شده است و یک ناحیه حمایت و مقاومت آشکار ایجاد کرده و سقف انبرک سقف بعنوان مقاومت جدید عمل می‌کند.

مثال 4: از انبرک سقف در فارکس

انبرک سقف در فارکس

انبرک‌های سقف به‌وفور در بازار فارکس ظاهر می‌شوند.

در بالا نمودار هفتگی EURUSD را می‌بینیم. برای دو هفته پیاپی، دو کندل با رنج‌های کشیده در یک سقف قیمتی متوقف شده‌اند. پس از مدتی کانسالیدیشن، EURUSD همان سقف‌ها را مجددا تست کرده است. پس از یک تلاش ناموفق دیگر برای شکست این سقف، قیمت دوباره شروع به افت کرده است.

بخشی از دلیل رایج بودن انبرک سقف در فارکس، بخاطر معاملات ۲۴-ساعته و پیوسته‌ای است که بازار فارکس ارائه می‌دهد. زمانی که یک سطح مقاومت تشکیل می‌شود، اغلب مواقع قیمت برای عبور از آن مقاومت با مشکل مواجه خواهد بود. زمانی که انتظار تغییر در نرخ بهره یا شرایط بی‌ثبات در بازار وجود دارد، بریک‌اوت‌ها در فارکس معمولا نوسانی‌تر هستند. به جز این مورد، بازار فارکس می‌تواند بسیار تکنیکال عمل کند و به سطوح حمایت و مقاومت احترام بگذارد.

استراتژی‌های ترید الگوی شمعی انبرک سقف

در ادامه راه‌های مختلفی برای ادغام یک الگوی شمعی انبرک سقف با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (یعنی اندیکاتورهای تکنیکال) تحت روندهای بازاری زیر آورده شده است:

اصلاح (واکنش) در نمودارهای خالی

اصلاح (واکنش) در نمودارهای خالی

اولا، شما می‌توانید از انبرک سقف در یک نمودار شمعی خالی استفاده کنید. شما در این حالت از خود نمودارهای شمعی بعنوان تنها ابزار تحلیل تکنیکال خود استفاده می‌کنید. همان‌طور که در تصویر نشان داده شده، می‌توانیم یک روند نزولی را پیش از برخورد به یک کف و واکنش از آنجا مشاهده کنیم. این رالی کوتاه‌مدت صعودی مسیر را برای الگوی انبرک سقف هموار کرده است، که ممکن است نشانه پایان این پولبک (اصلاح) کوتاه‌مدت و ادامه این حرکت نزولی باشد.

  1. نقطه‌ی ورود: چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم.
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم قرار دهید.
  3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین سطح حمایتی ساختاری مهم قرار دهید؛ که در این مثال می‌شود کف قبلی روند نزولی.
  4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید انبرک سقف با سطوح ساختاری کلیدی

ترید انبرک سقف با سطوح ساختاری کلیدی

ما می‌توانیم از سیگنال برگشت روند الگوی انبرک سقف در تحلیل ساختار قیمت استفاده کنیم. همان‌طور که نشان داده شده، از همان نمودار مثال قبل استفاده می‌کنیم تا سطوح ساختاری کلیدی قیمت را شناسایی کنیم. در اینجا می‌توانیم مشاهده کنیم که سقف کندل‌های انبرک با سطح حمایت سابق این روند نزولی (که اکنون شکسته) تقارن پیدا می‌کند، که آن را به یک سطح مقاومت جدید تبدیل می‌کند. این به ما تاییدیه می‌دهد که علیرغم اینکه قیمت در بالای این سطح کلوز می‌کند، الگوی انبرک سقف ممکن است عملا سیگنال پایان این حرکت صعودی باشد.

  1. نقطه‌ی ورود: چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم.
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم و نزدیک‌ترین سطح مقاومت قرار دهید؛ که در این مثال می‌شود حمایت قبلی روند نزولی، که اکنون بعنوان سطح مقاومت جدید عمل می‌کند.
  3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین سطح مقاومت ساختاری کلیدی قرار دهید؛ که در این مثال می‌شود کف قبلی روند نزولی.
  4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید انبرک سقف با میانگین متحرک‌ها

ترید انبرک سقف با میانگین متحرک‌ها

یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در بین تریدرها، میانگین متحرک است که می‌تواند کاربردهای مختلفی داشته باشد (از قرار دادن یک ورودی بالقوه گرفته تا مشخص کردن یک تارگت سود). ما در این مثال از میانگین متحرک نمایی 9-روزه (9 EMA) استفاده می‌کنیم که یک مومنتوم‌سنج رایج است. همان‌طور که نشان داده شده، 9 EMA از حرکت قبلی قیمت حمایت کرده (با رنگ زرد مشخص شده) و بعنوان یک سطح حمایت پویا عمل کرده است. بنابراین، علاوه‌بر الگوی انبرک سقف، می‌توانیم ببینیم که آیا قیمت قبل از آنکه ما یک پوزیشن شورت بگیریم، 9 EMA را به پایین می‌شکند یا خیر (بعنوان یک تاییدیه).

  1. نقطه‌ی ورود: چند تیک پایین‌تر از 9 EMA (قیمت باید در زیر میانگین متحرک کلوز کند (که بعنوان سطح حمایت پویا عمل می‌کند).
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم قرار دهید.
  3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین سطح حمایت ساختاری بگذارید، که در اینجا سطح مقاومت قبلی (شکسته‌شده) روند صعودی است.
  4. حدضرر پویا: در صورت صعود قیمت به بالای 9 EMA پیش از رسیدن به تارگت قیمتی خود، بفروشید.
  5. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید انبرک سقف با واگرایی شاخص قدرت نسبی (آراس‌آی)

ترید انبرک سقف با واگرایی شاخص قدرت نسبی (آراس‌آی)

در مقایسه با سایر اندیکاتورهای تکنیکال که عموما تاخیر ذاتی دارند، شاخص قدرت نسبی (آراس‌آی) با عمل‌کردن بعنوان یک ابزار واگرایی، خود را بعنوان یک اندیکاتور پیشرو بالقوه از بقیه جدا می‌کند. همان‌طور که نشان داده شده، شاخص آراس‌آی از همان کندل اول الگوی انبرک سقف به حالت صاف درمی‌آید.

این اتفاق یک واگرایی نزولی آراس‌آی ایجاد می‌کند، چرا که قیمت همچنان در حال رشد بوده درحالی‌که آراس‌آی یک حرکت صاف داشته است. سپس یک کندل دوم با سقف یکسان به دنبال کندل اول می‌آید، که نهایتا یک انبرک سقف را تشکیل می‌دهد. از اینرو، این الگوی شمعی در این سناریو، بعنوان تاییدی بر سیگنال بازگشتی زودهنگام آراس‌آی عمل کرده است.

  1. ورودی: چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم.
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم قرار دهید.
  3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین سطح حمایت ساختاری بگذارید، که در اینجا سطح حمایت قبلی (شکسته‌شده) روند صعودی است.
  4. حدضرر پویا: در صورت واگرایی مجدد قیمت و آراس‌آی (شروع افت آراس‌آی)، بفروشید.
  5. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید انبرک سقف با سطوح اصلاحی فیبوناچی (فیبو)

ترید انبرک سقف با سطوح اصلاحی فیبوناچی (فیبو)

یکی از برجسته‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، یعنی ابزار اصلاحی فیبوناچی، سطوح کلیدی احتمالی قیمت را شناسایی می‌کند؛ که درصورتی‌که روند اصلی دست‌نخورده باقی بماند، قیمت احتمالا در آنجا "اصلاح" خواهد کرد یا واکنش خواهد داد. اینها اطلاعات مفیدی است، چون ما نمی‌توانیم یک برگشت روند موفق را بعد از یک انبرک سقف تضمین کنیم.

در حقیقت، همانطور که در بخش "مثال‌ها" نشان داده شده، این الگو ممکن است بعد از برخورد به سطح قیمتی مهم، به یک حرکت ساید منجر شود. علاوه‌بر این، سطوح فیبویی که با سطوح ساختاری کلیدی یکی می‌شوند دارای اهمیت ویژه‌ای هستند، چرا که احتمالا محل اختلاف نظر بین خریدارها و فروشنده‌ها هستند.

  1. ورودی: چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم.
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم قرار دهید.
  3. سطح حد سود (TP): قرار دادن حد سود اول خود را چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین سطح فیبو مد نظر بگیرید؛ که در این مثال می‌شود سطح 0.382. سپس، اگر استراتژی معاملاتی شما مبتنی بر فروش پله‌ای است، می‌توانید یک حد سود اختیاری دوم را چند تیک بالاتر از سطح 0.618 قرار دهید.
  4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید انبرک کف با نقاط پیوت

ترید انبرک کف با نقاط پیوت

نقاط پیوت یکی از خاص‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که سطوح کلیدی احتمالی قیمت که ممکن است قیمت از آنجا مانند لولا چرخش کند را بطور خودکار شناسایی می‌کنند (پیوت یعنی لولا). همان‌طور که نشان داده شده، سه نقطه پیوت تولید شده‌اند و تمام آنها می‌توانند تاثیر قابل‌توجهی روی پرایس‌اکشن بگذارند.

بعنوان مثال، در این تصویر می‌توانیم از مقاومت دوم بعنوان مبنای مدیریت ریسک خود استفاده کنیم (یعنی جایی که حد ضرر خود را قرار می‌دهیم). همچنین دقت کنید که چطور کف حمایت اول با کندل دارای سایه‌ی تحتانی بلند مشترک است؛ که نشان می‌دهد اینجا ممکن است یک سطح قیمتی مهم باشد.

  1. ورودی: چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم.
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از سطح مقاومت دوم قرار دهید.
  3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از سطح محوری (پیوت) بعدی قرار دهید، که در این مثال می‌شود مقاومت اول. سپس، اگر استراتژی معاملاتی شما مبتنی بر فروش پله‌ای است، می‌توانید یک حد سود اختیاری دوم را چند تیک بالاتر از سطح حمایت اول قرار دهید.
  4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید انبرک سقف با همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (مکدی)

ترید انبرک سقف با همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (مکدی)

در مقایسه با سایر اندیکاتورهای تکنیکال (مانند نقاط پیوت که می‌توانند بعنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل کنند) MACD اساسا جو بازار و اعتبار یک روند را می‌سنجد. در این تصویر می‌توانیم مشاهده کنیم که خط مکدی (آبی) بطور پیوسته بالاتر از خط سیگنال (نارنجی) حرکت می‌کند (این اتفاق زمانی می‌افتد که قیمت در یک روند صعودی قرار داشته باشد). زمانی که خط آبی بالاخره خط نارنجی را به پایین قطع می‌کند، یک تقاطع نزولی داریم، که نشانه یک تغییر در جو بازار است و سیگنال برگشت روند انبرک سقف را تایید می‌کند.

  1. نقاط ورودی تهاجمی: ورودی خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید. فقط زمانی وارد شوید که خط آبی خط نارنجی را به پایین قطع کند.
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم قرار دهید.
  3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین سطح حمایت ساختاری بگذارید، که در اینجا سطح حمایت قبلی (شکسته‌شده) روند صعودی است.
  4. حدضرر پویا: اگر خط آبی، خط نارنجی را به طرف بالا قطع کرد و حد سود شما را زد، بفروشید.
  5. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید انبرک سقف با باندهای بولینگر

ترید انبرک سقف با باندهای بولینگر

و بالاخره، می‌توانیم از باندهای بولینگر نیز استفاده کنیم که اساسا کاربردهای ابزارهای تحلیل تکنیکال دیگر را در قالب یک اندیکاتور واحد ترکیب می‌کنند. همان‌طور که نشان داده شده، سه خط متحرک روی نمودار وجود دارند (خط سبز، "باند پایینی" است، خط آبی وسطی یک میانگین متحرک و "باند میانی" است، و خط قرمز، "باند فوقانی" است).

این خطوط بسته به شرایط بازار می‌توانند وظایف مختلفی انجام دهند. بعنوان مثال، باند پایینی می‌تواند بعنوان یک ابزار مدیریت ریسک (نقطه حد ضرر) عمل کند، درحالیکه باندهای میانی و فوقانی می‌توانند بعنوان سطوح حمایت عمل کنند که می‌توانیم تارگت‌های سود خود را در آنجا قرار دهیم.

  1. ورودی: چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم.
  2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک بالاتر از خط باند فوقانی بولینگر قرار دهید.
  3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک بالاتر از خط میانگین متحرک وسطی قرار دهید. سپس، اگر استراتژی معاملاتی شما مبتنی بر فروش پله‌ای است، می‌توانید یک حد سود اختیاری دوم را چند تیک بالاتر از خط باند پایینی بولینگر قرار دهید.
  4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

مزایای ترید الگوهای شمعی انبرک سقف

در اینجا مزایای اصلی استفاده از الگوهای شمعی انبرک سقف آورده شده است:

1. چند-منظورگی در شرایط بازاری گوناگون

اولا، برخلاف سایر الگوهای شمعی که محدود به شرایط بازاری خاصی هستند، الگوی انبرک سقف به‌شدت منعطف است. این الگو زمانی که در یک روند صعودی رخ می‌دهد می‌تواند بعنوان یک سیگنال بازگشتی نزولی، یا طی یک روند نزولی بعنوان پایان یک پولبک (اصلاح) صعودی عمل کند. در حقیقت، اگر در یک سطح مقاومت ساختاری ظاهر شود، در بازارهای ساید نیز می‌تواند به‌شکل موثری کاربرد داشته باشد.

2. دقت در تشخیص ناحیه احتمالی مقاومت کلیدی

دوم، دو کندلی که الگو را تشکیل می‌دهند می‌توانند نقش منحصربه‌فردی در ایجاد یک ناحیه مقاومت ایفا کنند. دلیل این اتفاق این است که کندل دوم، اعتبار آن مقاومت را از طریق ایجاد یک سقف بالاتر "تست" و تایید می‌کند. بنابراین، فارغ از اینکه الگو به یک برگشت روند نزولی منجر شود یا صرفا به یک بازار ساید، آن ناحیه احتمالا به یک منطقه افزایش فشار فروش (مقاومت) تبدیل خواهد شد.

3. استراتژی‌های تکمیلی واگرایی

سوم، این الگو به دلیل ماهیت خود بعنوان یک سیگنال بازگشتی نزولی که معمولا در پایان یک حرکت صعودی طولانی تشکیل می‌شود، زمانی که با یک واگرایی از یک اندیکاتور تکنیکال دیگر مانند مکدی یا استوکستیک تلاقی پیدا می‌کند، مطمئن‌تر و ارزشمندتر می‌شود.

معایب ترید الگوهای شمعی انبرک سقف

در ادامه سه ایراد استفاده از الگوهای شمعی انبرک ذکر شده‌اند:

1. نامطمئن در تایم‌فریم‌های کوتاه‌تر

اولا، الگوهای شمعی جزو آن دسته از الگوهای شمعی هستند که معمولا اطمینان‌پذیری و اهمیت خود را در تایم‌فریم‌های کوتاه‌تر (تایم‌فریم‌های کوتاه‌تر از یک روز) از دست می‌دهند. دلیلش این است که این الگو فارغ از شرایط بازار، در تایم‌فریم‌های پایین‌تر بیشتر رخ می‌دهد.

2. شروط ساده برای معتبر بودن

دوم، این الگو در مقایسه با سایر الگوهای شمعی، یکی از ساده‌ترین شروط اعتبار را دارد. فقط کافی است که دو کندل پیاپی الگوی انبرک سقف، سقف‌های دقیقا یا تقریبا برابر داشته باشند، که در تضاد کامل با الگوهای دیگر است که به اندازه مشخصی از کندل یا حتی کندل تاییدی نیاز دارند. در نتیجه، قدرت این الگو به‌شدت به ظاهر این دو کندل بستگی دارد. همانطور که گفتیم، هرچه سایه‌ها بلندتر باشند نشانه قوی‌تری از برگشت‌ قیمت در سقف است. برعکس، زمانی که این دو کندل سایه‌هایی بسیار کوچک دارند یا فاقد سایه هستند، این الگو ضعیف‌تر می‌شود (چرا که آن برگشت‌ قیمت را آشکارا نشان نمی‌دهد).

3. برگشت روند ممکن است عمر کوتاهی داشته باشد

سوم، همانطور که در یکی از مثال‌های بالا نشان دادیم، برگشت روند ممکن است در ابتدا موفق به نظر برسد (یعنی الگو چند کندل نزولی با کف‌های پایین‌تر در پی داشته باشد)، ولی این یک حرکت نزولی ممتد را تضمین نمی‌کند. در برخی موارد، این برگشت صرفا به یک پولبک جزئی یا یک انتقال به وضعیت کانسالیدیشن طولانی یا حرکت ساید منجر می‌شود. همین مسئله، این الگو را برای ادغام در استراتژی‌های معاملاتی بلندمدت‌تر (یعنی سوئینگ و پوزیشن‌تریدینگ) به چالش می‌کشد.

مقایسه انبرک سقف با انبرک کف

مقایسه انبرک سقف با انبرک کف

هر دو الگوی انبرک، یعنی الگوی انبرک سقف و انبرک کف دقیقا قرینه یکدیگر هستند. انبرک سقف از دو کندل با سقف‌های عینا برابر تشکیل می‌شود و یک الگوی بازگشتی نزولی تلقی می‌شود. در سوی مقابل، الگوی انبرک کف که بعنوان انبرک صعودی نیز شناخته می‌شود، از دو کندل با کف یکسان تشکیل می‌شود و یک الگوی بازگشتی صعودی محسوب می‌شود. تغییر ترتیب رنگی بین انبرک سقف و کف کاملا مشهود است. شرط کف‌های برابر برای الگوی انبرک کف به پایان احتمالی حرکت نزولی آن روند اشاره دارد.

مقایسه انبرک سقف با سه کلاغ سیاه

مقایسه انبرک سقف با سه کلاغ سیاه

همانند انبرک سقف، سه کلاغ سیاه نیز یک الگوی بازگشتی نزولی است که در پایان یک حرکت صعودی ظاهر می‌شود. درحالیکه انبرک سقف از دو کندل با سقف قیمتی یکسان تشکیل شده، سه کلاغ سیاه، یک الگوی سه-کندلی است که از سه کندل نزولی با بدنه کشیده تشکیل شده که هربار در قیمت پایین‌تری کلوز می‌کنند.

انبرک سقف در برابر پوشای نزولی

انبرک سقف در برابر پوشای نزولی

انبرک سقف و پوشای نزولی هر دو الگوهای بازگشتی نزولی محسوب می‌شوند. هر دو از یک کندل صعودی تشکیل شده‌اند، چرا که کندل اول، یک کندل دوم نزولی در پی دارد. انبرک سقف نیازمند دو کندل پیاپی با سقف قیمتی یکسان است، درحالیکه که شرط اصلی پوشای نزولی این است که کندل دوم باید رنج کندل اول را بطور کامل بپوشاند. با این حال، همانطور که در بخش "نسخه‌ها" بحث کردیم، هر دو الگوی شمعی می‌توانند بطور همزمان اتفاق بیفتند.

انبرک سقف در برابر ستاره دنباله‌دار

انبرک سقف در برابر ستاره دنباله‌دار

هم انبرک سقف و هم ستاره دنباله‌دار الگوهای بازگشتی نزولی هستند. همانند کندل انبرک سقف، الگوی شمعی ستاره‌ی دنباله‌دار نیز در پایان یک حرکت صعودی رخ می‌دهد و نشانه یک جو نزولی قدرتمند بالقوه است. درعین‌حال که ستاره دنباله‌دار یک الگوی تک-کندلی است، می‌تواند همزمان بعنوان یکی از کندل‌های انبرک سقف نیز ظاهر شود.

مقایسه انبرک سقف با هارامی نزولی

مقایسه انبرک سقف با هارامی نزولی

درحالیکه انبرک سقف باید دو کندل پیاپی با سقف‌های عینا یا تقریبا برابر داشته باشد، شرط اصلی هارامی نزولی مبتنی بر قرارگیری کامل رنج کندل دوم نزولی آن در داخل رنج کندل اول (صعودی) است، که اغلب در حین این فرایند یک گپ قیمتی ایجاد می‌کند (پایین‌تر باز می‌شود). علیرغم این، هم انبرک سقف و هم هارامی نزولی، الگوهای بازگشتی نزولی محسوب می‌شوند.

مقایسه انبرک سقف با پوشش ابر سیاه

مقایسه انبرک سقف با پوشش ابر سیاه

درحالیکه انبرک سقف از دو کندل انبرک تشکیل شده که سقف قیمتی یکسان دارند، الگوی شمعی پوشش ابر سیاه زمانی اتفاق می‌افتد که یک کندل اول صعودی یک کندل دوم نزولی در پی داشته باشد که یک گپ قیمتی ایجاد کند (چون در قیمت بالاتری اوپن می‌کند) اما درنهایت در زیر سطح 50% رنج کندل اول کلوز می‌کند. با این حال، هر دوی این الگوهای شمعی، الگوهای بازگشتی نزولی محسوب می‌شوند.

سوالات متداول

بهترین تایم‌فریم برای استفاده از انبرک‌های سقف کدام است؟

انبرک‌های سقف در تایم‌فریم‌های بلندتر کارایی بیشتری دارند، مخصوصا نمودارهای روزانه، چرا که اینها تنظیمات نموداری استانداردی هستند که توسط تریدرها و سرمایه‌گذاران خرد و حقوقی استفاده می‌شوند.

چه‌کسی اولین‌بار انبرک سقف را تشخیص داد؟

استیو نیسون اکثر الگوهای شمعی که امروزه در اختیار داریم از جمله الگوهای شمعی انبرک (انبرک سقف و انبرک کف) را در اوایل دهه ۱۹۹۰ از طریق کتاب خود با عنوان «تکنیک‌های نمودار شمعی ژاپنی» وارد جریان اصلی تحلیل تکنیکال کرد.

انبرک سقف چقدر قابل اطمینان است؟

بستگی دارد. الگوی شمعی انبرک زمانی که با سایر ابزارهای تاییدی (یعنی حجم معاملات، میانگین متحرک، فیبوناچی، و غیره) به کار می‌رود، بسیار قابل اعتمادتر است.

انبرک سقف، صعودی است یا نزولی؟

انبرک‌های سقف، الگوهای بازگشتی نزولی محسوب می‌شوند که بعد از یک حرکت صعودی ظاهر می‌شوند (یا در پایان یک روند صعودی یا طی یک پولبک صعودی (اصلاح) در یک روند نزولی).


نظرات کاربران

برای ارسال نظر وارد شوید

جهت ارسال نظر و امتیاز، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

ورود یا ثبت‌نام در فینکسفا
مرتب‌سازی نظرات بر اساس:
هیچ دیدگاهی وجود ندارد

هنوز نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

تصویر تبلیغاتی