شمسی: ۱۴۰۴-۰۶-۲۹
میلادی: 2025-09-20
ورود یا ثبت نام

الگوی شمعی فرفره (Spinning Top) / راهنمای کامل ترید

کندل فرفره چیست و چه مفهومی در تحلیل تکنیکال دارد؟ بررسی انواع فرفره صعودی و نزولی، کاربردها، مزایا و معایب، نحوه ترکیب با اندیکاتورها و استراتژی‌های معاملاتی کاربردی.

الگوی شمعی فرفره (Spinning Top) / راهنمای کامل ترید

الگوی شمعی فرفره

کندل فرفره چیست؟

فرفره یک الگوی تک-کندلی خنثی است که توسط تریدرها استفاده می‌شود و بلاتکلیفی فعالان بازار را منعکس می‌کند و نشان‌دهنده عدم قطعیت درباره جهت آتی دارایی است. این الگو بعنوان یک کندل، یک تغییر ناگهانی در کنترل بازار در طول روز را نشان می‌دهد (حرکت قاطعانه در یک سمت و سپس ایجاد یک حرکت مخالف ناگهانی در جهت مخالف پیش از کلوز کردن در نزدیک همان قیمت اوپن). در نتیجه، یک بدنه واقعی کوچک با سایه‌های فوقانی و تحتانی بلند تشکیل می‌دهد.

کندل فرفره صعودی چیست؟

کندل فرفره صعودی یک کندل "تایید" در پی دارد، که یک کندل صعودی است که یا در داخل سایه فوقانی فرفره یا بالاتر از سقف آن کلوز می‌کند. سپس این دو کندل بعنوان یک الگوی برگشت قیمت صعودی عمل می‌کنند.

کندل فرفره نزولی چیست؟

در سوی مقابل، فرفره‌های نزولی نیز یک کندل "تایید" به دنبال دارند، که یک کندل نزولی است که یا در سایه تحتانی فرفره یا در زیر کف آن کلوز می‌کند. سپس این دو کندل بعنوان یک الگوی برگشت قیمت نزولی عمل می‌کنند.

طرز کار کندل فرفره چگونه است؟

از آنجایی که فرفره یک الگوی شمعی خنثی است، می‌تواند به یک روند صعودی یا نزولی منجر شود. از اینرو، بهتر است آن را با کندل بعدی تفسیر کرد تا جهت احتمالی دارایی را تایید کند (یا تایید یک تغییر روند بالقوه یا صرفا ادامه روند غالب).

کندل فرفره چه‌چیزی به شما می‌گوید؟

این کندل یک نقطه بلاتکلیفی درباره آینده دارایی ایجاد می‌کند. این الگو فاش می‌کند که نه خریدارها و نه فروشنده‌ها کنترل فعال بر روی قیمت ندارند و در هر دو حال نبرد برای کسب موضع قدرت هستند.

نکته: کارایی فرفره برای ارزیابی بازارهای رونددار (که یک روند صعودی یا روند نزولی آشکار را می‌توان در آنها مشاهده نمود) به‌مراتب بیشتر است. برعکس، کندل‌های بلاتکلیف مانند فرفره رایج هستند و درواقع در بازارهای کم‌نوسان یا ساید انتظار می‌روند، زیرا احساسات بازار نامشخص باقی می‌مانَد.

فرفره‌ها را می‌توان در انواع مختلفی از تایم‌فریم‌های نموداری تشخیص داد؛ از چند-دقیقه‌ای گرفته تا ماهانه. کاربردی‌ترین تایم‌فریم‌ها عبارتند از روزانه، هفتگی، یا ماهانه، زیرا داده‌های بیشتری در ایجاد کندل نقش دارند.

برخی تریدرها ممکن است در نمودارهای دقیقه‌ای یا ساعتی دنبال فرفره‌ها بگردند، ولی اطلاعات مهم چندانی در آنجا گردآوری نشده است. به همین علت، اگر یک کندل فرفره را در نمودار دقیقه‌ای یا ساعتی تشخیص دادید، شاید بهترین کار این باشد که صبر کنید تا کندل بعدی نکات بیشتری درباره روند بازار ارائه دهد.

کندل دو فرفره چیست؟

دو فرفره صرفا دو عدد فرفره است که پشت سر هم تشکیل می‌شوند. این حالت بیانگر درجه بالاتری از عدم قطعیت است، زیرا بجای اینکه یک کندل تایید برگشت روند یا یک کندل ادامه روند به دنبال داشته باشد، یک کندل بلاتکلیف دیگر تشکیل می‌شود. چنین شرایط بازاری بیانگر یک نبرد طولانی بین خریدارها و فروشنده‌ها برای کسب کنترل قیمت است.

در ادامه چهار نسخه از دو فرفره ذکر شده است:

کندل دو فرفره

نسخه اول در بالا یک فرفره با رنگ نزولی را نشان می‌دهد که یک کندل فرفره با رنگ صعودی به دنبال دارد.

کندل دو فرفره

نسخه دوم یک فرفره با رنگ صعودی را نشان می‌دهد که یک کندل فرفره با رنگ نزولی در پی دارد.

کندل دو فرفره

نسخه سوم دو الگوی فرفره پیاپی با رنگ صعودی را نشان می‌دهد.

کندل دو فرفره

و بالاخره، نسخه چهارم، دو الگوی فرفره نزولی متوالی را نشان می‌دهد.

مثال‌هایی از کندل فرفره

در ادامه پنج سناریوی متمایز آورده شده که امکان وقوع الگوی شمعی فرفره در آنها وجود دارد:

سناریوی شماره 1: طی یک روند صعودی - یک کندل تایید در پی دارد

طی یک روند صعودی - یک کندل تایید در پی دارد در الگوی فرفره

در این مثال می‌توانیم یک روند صعودی واضح را قبل از وقوع کندل فرفره مشاهده کنیم. سپس، کندل فرفره یک کندل تایید به دنبال دارد که نشانه یک تغییر در تمایلات بازار از صعودی به نزولی است (که درنهایت به آن روند نزولی منجر شده که به فاصله اندکی شکل گرفته است).

سناریوی شماره 2: طی یک روند صعودی - یک کندل ادامه روند در پی دارد

در الگوی فرفره: طی یک روند صعودی - یک کندل ادامه روند در پی دارد

همانند مثال شماره 1، می‌توانیم یک روند صعودی آشکار را ببینیم که به کندل فرفره منجر شده است. با این حال، کندل فرفره یک کندل صعودی به دنبال داشته که بعنوان یک الگوی ادامه‌دهنده عمل کرده است (که نشان می‌دهد تمایلات صعودی بازار بدون تغییر باقی مانده است). از اینرو، روند صعودی ادامه یافته است.

سناریوی شماره 3: طی یک روند نزولی - یک کندل تایید در پی دارد

در الگوی فرفره: طی یک روند نزولی - یک کندل تایید در پی دارد

همان‌طور که نشان داده شده، می‌توانیم یک روند نزولی را پیش از وقوع کندل فرفره مشاهده کنیم. الگو یک کندل صعودی در پی داشته که بعنوان یک برگشت روند عمل کرده است (نشان می‌دهد که تمایلات بازار از نزولی به صعودی تغییر کرده است). درنهایت، یک روند صعودی به دنبال داشته است.

سناریوی شماره 4: طی یک روند نزولی - یک کندل ادامه‌دهنده در پی دارد

در الگوی فرفره:طی یک روند نزولی - یک کندل ادامه‌دهنده در پی دارد

برعکس مثال شماره 3، علیرغم یک روند نزولی که ضمنا قبل از کندل فرفره وجود داشته، یک کندل نزولی به دنبال داشته که بعنوان یک کندل تایید عمل کرده، نه یک کندل صعودی (که می‌توانسته بعنوان یک کندل تایید برگشت روند عمل کند). از اینرو، در این سناریو، روند نزولی درنهایت ادامه یافته است.

سناریوی شماره 5: بازار کم‌نوسان یا دوره کانسالیدیشن

بازار کم‌نوسان یا دوره کانسالیدیشن در الگوی فرفره

در پایان، مایلیم نشان دهیم که چطور کندل‌های بلاتکلیف رایج (مانند فرفره) در شرایط بازار بدون-روند قرار دارند. در این مثال می‌توانیم ببینیم که هیچ روند مشخصی وجود ندارد، و قیمت در داخل یک رنج معین در حال بالا و پایین شدن است. در این حالت، فرفره بصورت هیچ کاربرد معناداری عمل نمی‌کند، زیرا تمایلات بازار در حال حاضر نامشخص است و بصورت ساید حرکت می‌کند.

استراتژی‌های ترید الگوی شمعی فرفره

در ادامه مبحث فرفره، در اینجا راه‌های مختلفی برای ادغام ابزارهای کلیدی تحلیل تکنیکال (شامل اندیکاتورهای تکنیکال) ذکر شده تا در مواقعی که انتظار یک برگشت روند بالقوه را دارید، یک الگوی شمعی فرفره را ترید کنید.

ترکیب کندل فرفره با شاخص قدرت نسبی (آراس‌آی)

ترکیب کندل فرفره با شاخص قدرت نسبی (آراس‌آی)

در ابتدا، می‌توانید از اندیکاتور آراس‌آی به همراه الگوی فرفره برای کمک به ارزیابی قدرت روند استفاده کنید. بعنوان یک قاعده کلی، آراس‌آی شما باید طی روندهای صعودی بالاتر از 70 (ناحیه اشباع خرید)، و در روندهای نزولی پایین‌تر از 30 (ناحیه اشباع فروش) باشد. زمانی که آراس‌آی در این مناطق قرار دارد، یک برگشت روند یا یک ادامه روند احتمالی می‌تواند صرفا با مومنتوم پشتیبانی شود.

برعکس، فرض کنید که آراس‌آی در زمان وقوع فرفره در بازه 30 تا 70 قرار داشته باشد. در این حالت، کندل بعدی ممکن است به‌خوبی بعنوان یک تاییدیه یا الگوی ادامه‌دهنده عمل نکند، چرا که آن روند هیچ مومنتوم معناداری ندارد.

ضمنا، می‌توانید از آراس‌آی بعنوان یک ابزار "واگرایی" برای تشخیص ناهماهنگی‌های احتمالی با پرایس‌اکشن استفاده کنید. بعنوان مثال، فرض کنید که یک کندل نزولی به دنبال فرفره بیاید، که بعنوان یک برگشت روند بالقوه برای روند صعودی جاری عمل کند و متعاقبا شما را به گرفتنِ یک پوزیشن شورت هدایت کند. سپس، دقت کنید که آراس‌آی چه‌زمانی جهت صعودی می‌گیرد، زیرا در آن صورت می‌تواند بعنوان یک اندیکاتور پیشرو برای یک تغییر احتمالی در تمایلات بازار عمل کند.

  • ورودی پیشنهادی: چند تیک پایین‌تر از کف فرفره.
  • سطح حد سود (TP): حد سود اول خود را در بالای نزدیک‌ترین ناحیه حمایت ساختاریِ روند صعودی قبلی قرار دهید. سپس، از آراس‌آی بعنوان یک حد ضرر پویا استفاده کنید و زمانی که از پرایس‌اکشن واگرا می‌شود، بفروشید (یعنی قیمت در حال افت باشد، ولی آراس‌آی از هم‌اکنون جهت صعودی گرفته باشد).
  • سطح حد ضرر: چند تیک بالاتر از قیمت کلوز فرفره (چون احتمالا ستاپ بازگشتی را نامعتبر خواهد کرد).
  • نسبت ریسک‌به‌ریوارد: حداقل 1:1. ما اکیدا توصیه می‌کنیم که تریدهایی با نسبت ریسک‌به‌ریوارد کمتر از 1:1 را نگیرید. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد، بهتر است.

ترکیب کندل فرفره با همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (مکدی)

ترکیب کندل فرفره با همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (مکدی)

دوم، همانند سایر اندیکاتورهای تکنیکال (به‌ویژه آراس‌آی)، می‌توانید از MACD برای کمک به تشخیص دقیق نقاط بخصوص تغییرات احساسات بازار استفاده کنید. همان‌طور که نشان داده شده، دو خط اصلی وجود دارند (خط آبی (که خط مکدی نام دارد)، و خط نارنجی (که از آن بعنوان خط "سیگنال" یاد می‌شود)).

زمانی که خط نارنجی در بالای خط ابی قرار دارد، تمایلات بازار درکل نزولی است، درحالیکه وقتی خط آبی بالاتر از خط نارنجی باشد، تمایلات بازار عموما صعودی است. از اینرو، زمانی که این دو خط یکدیگر را قطع می‌کنند معمولا یک پرایس‌اکشن مهم وجود دارد که نشان‌دهنده یک تغییر در تمایلات بازار است، و می‌توانید از این قضیه برای هدایت تصمیم خود در مورد حد ضرر پویا استفاده کنید.

  • ورودی پیشنهادی: چند تیک بالاتر از فرفره.
  • سطح حد سود (TP): حد سود اول خود را در زیر نزدیک‌ترین ناحیه مقاومت ساختاریِ روند نزولی قبلی قرار دهید. سپس، از مکدی بعنوان یک حد ضرر پویا استفاده کنید (فروش در هنگام تقاطع خطوط را مد نظر قرار دهید).
  • سطح حد ضرر: چند تیک پایین‌تر از قیمت کلوز فرفره (چون احتمالا ستاپ بازگشتی را نامعتبر خواهد کرد).
  • نسبت ریسک‌به‌ریوارد: حداقل 1:1. ما اکیدا توصیه می‌کنیم که تریدهایی با نسبت ریسک‌به‌ریوارد کمتر از 1:1 را نگیرید. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد، بهتر است.

ترکیب کندل فرفره با سطوح اصلاحی فیبوناچی

ترکیب کندل فرفره با سطوح اصلاحی فیبوناچی

سوم، می‌توانید از سطوح اصلاحی فیبوناچی (فیبو) به همراه الگوی فرفره استفاده کنید تا سطوح کلیدی قیمت که احتمال دارد آن دارایی یا ابزار مالی پیش از ادامه حرکت خود (در صورت تداوم روند) از آنجا "اصلاح" کند یا پولبک بزند، یا محلی که ممکن است آن دارایی طی یک برگشت روند صعودی با یک دیوار قیمتی (سطوح حمایت یا مقاومت ماژور) مواجه شود را بطور دقیق مشخص کنید. بنابراین، فیبو کمک می‌کند تا سطوح معتبر قیمت تارگت و حد ضررهای پویای متعاقب را بطور دقیق مشخص کنید. ضمنا، زمانی که سطوح فیبو با سطوح ساختاری قیمت (حمایت و مقاومت) مصادف می‌شوند، قدرت بیشتری دارند.

  • ورودی پیشنهادی: چند تیک پایین‌تر از کف فرفره.
  • سطح حد سود (TP): حد سود اول خود را درست چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین سطح کلیدی فیبوناچی قرار دهید؛ که در این مثال، سطح 0.382 است.
  • سطح حد ضرر: چند تیک بالاتر از قیمت کلوز فرفره.
  • نسبت ریسک‌به‌ریوارد: حداقل 1:1. ما اکیدا توصیه می‌کنیم که تریدهایی با نسبت ریسک‌به‌ریوارد کمتر از 1:1 را نگیرید. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد، بهتر است.

ترکیب کندل فرفره با اندیکاتور حجم

ترکیب کندل فرفره با اندیکاتور حجم

چهارم، استفاده از حجم معاملات به همراه پرایس‌اکشن برای درک شرایط بازاری که الگوی فرفره در آن رخ می‌دهد، حیاتی است. برای نمونه، همان‌طور که می‌توانیم روی نمودار ببینیم، فرفره با حجم معاملات چشمگیر که تقریبا دوبرابر میانگین روزانه است، حمایت شده است. این اتفاق می‌تواند نشان دهد که حرکت آتی احتمالا در هر جهتی قابل‌توجه خواهد بود (چه ادامه بیشتر روند، چه برگشت روند احتمالی). دلیلش این است که حجم معاملات بعنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال، "فروش احتمالی در سقف" را منعکس می‌کند، که نشان‌دهنده یک سقف قیمتی و نهایتا یک برگشت روند، یا "تجمیع" بالقوه است، که می‌تواند قیمت را بیشتر افزایش دهد. پس از رویت تایید برگشت روند بالقوه یا کندل ادامه‌دهنده، می‌توانیم یک پوزیشن بگیریم و حجم معاملات را برای هرگونه افزایش چشمگیر و ناگهانی به‌دقت زیر نظر بگیریم تا راهنمای حد ضرر پویای ما باشد.

  • ورودی پیشنهادی: چند تیک پایین‌تر از کف فرفره.
  • سطح حد سود (TP): حد سود اول خود را چند تیک بالاتر از نزدیک‌ترین ناحیه حمایت ساختاری قرار دهید. سپس، برای تعیین حد ضرر پویا، هر گونه جهش چشمگیر در حجم معاملات روزانه را زیر نظر بگیرید.
  • سطح حد ضرر: چند تیک بالاتر از قیمت کلوز فرفره.
  • نسبت ریسک‌به‌ریوارد: حداقل 1:1. ما اکیدا توصیه می‌کنیم که تریدهایی با نسبت ریسک‌به‌ریوارد کمتر از 1:1 را نگیرید. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد، بهتر است.

مزایای ترید الگوی شمعی فرفره

1. تشخیص و برنامه‌ریزی آسان پیرامون آن

شاید ساده‌ترین و در عین حال یکی از مهم‌ترین مزایای الگوی شمعی فرفره، سادگی آن باشد (چون کلا فقط یک کندل با بدنه کوتاه و سایه‌های بلند در دو طرف است). از اینرو، حتی افراد کاملا تازه‌کار هم می‌توانند این کندل را روی نمودار تشخیص دهند.

با این حال، همین سادگی تشخیص، برنامه‌ریزی پیرامون آن را نیز ساده می‌کند. برای نمونه، زمانی که دارید یک دارایی رونددار را ترید می‌کنید (چه روند صعودی باشد چه روند نزولی)، می‌توانید یک شرط بگذارید که هر زمان یک فرفره مشاهده کردید، از اتخاذ هرگونه تصمیم معاملاتی تا ثبت کندل بعدی اجتناب کنید (بدون اما و اگر).

2. می‌تواند برای ردیابی جهت‌گیری روزانه استفاده شود

نکته‌ی تخصصی: علیرغم اینکه فرفره یک الگوی خنثی و نشانه عدم قطعیت درباره جهت قیمت است، می‌توانید این کندل تک را بشکافید تا در رمزگشایی جهت احتمالی قیمت در روز بعد به شما کمک کند. این کار را می‌توانید با بررسی یک تایم‌فریم کوتاه‌تر در نمودار خود انجام دهید.

برای نمونه، اگر فرفره بر روی نمودار روزانه تشکیل شود، می‌توانید تایم‌فریم خود را تا ساعتی پایین بیاورید تا نحوه شکل‌گیری آن در طول روز را ببینید. اگر بعنوان مثال، متوجه شدید در که در همان اویل روز حرکت صعودی شدیدی داشته سپس ناگهان به طرف پایین تغییر مسیر داده، با رسیدن به پایین‌ترین نقطه نهایی کندل پیش از صعود تا سطح میانی (یعنی جایی که درنهایت در قیمت کلوز خود آرام گرفته)، می‌توانید استنباط کنید که جهت‌گیری درکل به طرف پایین است. با این حال، این چرخه عملا می‌تواند بیش از یکبار اتفاق بیفتد، مخصوصا اگر آن دارایی به‌شدت نوسانی باشد (با حجم معاملات بالا).

این امر زمانی مفید است که استراتژی معاملاتی شما اساسا میان‌روزانه باشد (با فرض اینکه نمودار شما در تایم‌فریم روزانه تنظیم شده)، یا مواقعی که می‌خواهید دارایی خود را در بازگشایی روز بعدی بفروشید. هرچند، این جایگزینی برای کندل بعدی بعنوان تایید نیست (که بسیار قابل اعتمادتر است). ما فقط می‌خواهیم به شما نشان دهیم که حتی کندل‌های "خنثی" نیز می‌توانند یک جهت‌گیری به یک سمت مشخص داشته باشند.

3. طی حرکات سهمی‌وار یا دارای مومنتوم شدید، ورودی بالقوه ارائه می‌کند

الگوی نموداری فرفره در هنگام بکارگیری یک رویکرد معاملاتی مومنتوم-محور، می‌تواند یک ورودی بالقوه فراهم کند. دلیلش این است که دارایی‌های به‌شدت نوسانی که بیانگر درجه بالای تمایل از سوی فعالان بازار هستند، معمولا طی یک دوره زمانی کوتاه، سریع و تند و تیز حرکت می‌کنند. برای نمونه، این پدیده می‌تواند بصورت یک بریک‌اوت ماژور از یک حرکت ساید طولانی باشد. زمانی که چنین بریک‌اوتی رخ می‌دهد، معمولا قیمت را به‌شدت به بالا پرتاب می‌کند و طی فقط چند جلسه معاملاتی، سقف‌های بالاتر و کف‌های بالاتر چشمگیری ایجاد می‌کند.

بخش دشوار در این سناریو، ورود به ترید است، زیرا تغییرات دو-رقمی هر روز می‌توانند رخ دهند، و ممکن است نقطه ورودی متناسب با سطوح آشکار حد ضرر و یک نسبت ریسک‌به‌ریوارد جذاب ارائه نکند. در این حالت، فرفره می‌تواند نشان دهد که قیمت در حال تست مجدد است، زیرا در نزدیک همان جایی کلوز می‌کند که اوپن کرده بود (علیرغم چرخش‌های شدید قیمت طی آن روز که در سایه‌های بلند منعکس می‌شوند). چه بهتر، چون می‌توانید انتخاب کنید که منتظر کندل یا کندل‌های بعدی بمانید تا یک ورودی احتمالا بهتر ارائه کنند، مخصوصا اگر قیمت فعلا به حالت عادی برگشته باشد. این دوره معمولا تحت عنوان «روزهای وقفه» شناخته می‌شود و مشخصه‌اش کندل‌های نسبتا کوتاه‌تر پس از یک حرکت سهمی‌وار و پیش از حرکت پرشتاب مجدد آن دارایی است.

معایب ترید الگوی شمعی فرفره

1. نداشتنِ جهت مشخص به خودی خود و نیاز به تایید

مشهودترین ایراد الگوی فرفره بعنوان یک الگوی خنثی این است که وقتی به‌تنهایی استفاده می‌شود، نمی‌تواند مقصد احتمالی قیمت را نشان دهد. درست است که بلاتکلیفی و عدم قطعیت را به‌وضوح نشان می‌دهد، اما بلاتکلیفی یک "جهت" نیست؛ بلکه صرفا یک وضعیت طی یک مقطع زمانی است. از اینرو، فرفره معمولا با در نظر گرفتن کندل بعدی تحلیل می‌شود تا تعیین شود که آیا آن دارایی احتمالا روند خود را ادامه خواهد داد یا یک چرخش انجام خواهد داد. در حقیقت، تکیه صِرف به فرفره بعنوان یک ابزار تک برای تعیین جهت آتی قیمت بی‌مسئولیتی محض است، مخصوصا برای تازه‌کارها.

2. ممکن است طی روندهای بلندمدت، سیگنال‌های غلطی مبنی بر بلاتکلیفی/عدم قطعیت صادر کند

اگرچه ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد، ولی اگر از فرفره در طول یک روند نزولی یا روند صعودی بلندمدت استفاده کنید (که بیش از شش ماه تا چند سال ادامه داشته)، درعین‌حال که آن دارایی ممکن است از نظر فنی "رونددار" محسوب شود زیرا کماکان یک روند آشکار وجود دارد، شاید قدرت دارایی‌های رونددار کوتاه‌مدت و میان‌مدت را نداشته باشد.

در این حالت، معمولا دوره‌هایی طی این روند نزولی یا روند صعودی بلندمدت وجود دارند که قیمت کلا بدون مومنتوم حرکت می‌کند (یعنی روزها و هفته‌هایی که بصورت ساید در یک روند صعودی/روند نزولی حرکت می‌کند). طی این دوره، ممکن تعداد کندل‌های بلاتکلیف بیشتر باشد، از جمله فرفره‌ها و انواع مختلف الگوی کندل دوجی. مشکل اینجاست که آن دوره ممکن است لزوما بلاتکلیفی درباره مقصد قیمت را منعکس نکند (زیرا به احتمال زیاد روند بلندمدت خود را ادامه خواهد داد)، بلکه ممکن است صرفا نتیجه حجم پایین معاملات طی آن دوره باشد.

3. می‌تواند صرفا نتیجه تمایل اندک بازار باشد

و سرانجام، در مورد حجم پایین معاملات طی دوره‌های "رونددار" از لحاظ فنی، کندل‌های بلاتکلیف (از جمله فرفره) ممکن است صرفا حاصل نقدینگی کمتر در اثر تمایل اندک بازار باشند. زمانی که تمایل بازار اندک است، دارایی می‌تواند به‌راحتی بین یک بازه قیمتی در آن روز بخصوص حرکت کند. از اینرو، ظاهری با یک بدنه کوتاه و سایه‌های بلند به ما می‌دهد. به همین دلیل است که تحلیل این الگو به همراه اندیکاتور حجم برای تشخیص دقیق فرفره‌های مستعد، حیاتی است.

مقایسه فرفره با کندل‌های دوجی

مقایسه فرفره با کندل‌های دوجی

فرفره و دوجی هر دو الگوهای تک-کندلی خنثی هستند که نشانه بلاتکلیفی و عدم قطعیت در مورد مقصد احتمالی قیمت هستند. تفاوت‌شان این است که کندل‌های فرفره معمولا دارای بدنه واقعی (فارغ از اینکه چقدر کوتاه ممکن است به نظر برسند) و سایه‌های بسیار بلندتر در هر دو سمت هستند.

در سوی مقابل، الگوی شمعی دوجی معمولا بدنه واقعی ندارد و سایه‌هایی به‌نسبت بسیار کوتاه‌تر دارد. هیچ تفاوتی در نحوه استفاده آنها وجود ندارد، زیرا به‌خوبی می‌توانند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی به کار روند؛ البته به‌جز طی دوره‌های بدون-روند.

مقایسه فرفره با چکش

مقایسه فرفره با چکش

هم فرفره و هم چکش الگوهای تک-کندلی هستند. هرچند، برخلاف الگوی شمعی دوجی، الگوی چکش اساسا بعنوان یک الگوی بازگشتی صعودی طی روندهای نزولی استفاده می‌شود.

الگوی چکش (یادتان باشد که رنگ آن اهمیتی ندارد) اعلام می‌کند که یک ریجکت قابل‌توجه از قیمت‌های پایین‌تر وجود داشته، و علت سایه تحتانی بلندش همین است. این سایه بلند می‌تواند نشان دهد که آن دارایی به پایین‌ترین نقطه خود رسیده یا یک تمایل خرید جدی وجود داشته که مانع کلوز بسیار پایین‌ترش شده و در نتیجه، ممکن است به‌زودی سبب یک برگشت روند احتمالی به طرف بالا باشد.

مقایسه فرفره با پین‌بار

مقایسه فرفره با پین‌بار

هم فرفره و هم پین‌بار الگوهای تک-کندلی هستند. تکرار می‌کنم که رنگ کندل برای پین‌بار مهم نیست، بلکه بررسی شکل آن مهم‌ترین جنبه است. در حقیقت، پین‌بارها و چکش‌ها ظاهر مشابهی دارند. با این حال، پین‌بارها معمولا بدنه‌های واقعی نسبتا بزرگتر و سایه کوچکی در سمت دیگر سایه بلند کندل دارند.

پین‌بارها بر اساس شکل خود بعنوان یک الگوی بازگشتی صعودی (طی روندهای نزولی)، یا یک الگوی بازگشتی نزولی (در روندهای صعودی) دسته‌بندی می‌شوند.

مقایسه فرفره با ماروبوزو

مقایسه فرفره با ماروبوزو

هم فرفره و هم ماروبوزو الگوهای تک-کندلی هستند. هرچند، ظاهر آنها تقریبا قرینه کامل یکدیگر است. درحالیکه الگوی شمعی فرفره یک بدنه کوتاه و سایه‌هایی بلند دارد، ماروبوزو یک بدنه بلند با سایه‌هایی کوچک دارد یا فاقد سایه است.

در مورد ماروبوزو، مهم‌ترین جنبه در نظر گرفتن رنگ است. یک کندل سبز بلند، یک الگوی شمعی صعودی محسوب می‌شود زیرا نشان می‌دهد که قیمت از زمان بازگشایی آن روز دائما در حال افزایش بوده است. در سوی مقابل، یک کندل قرمز بلند، یک الگوی شمعی نزولی تلقی می‌شود زیرا نشان می‌دهد که قیمت از زمان بازگشایی آن روز به افت خود ادامه داده است.

مقایسه فرفره با کندل دوجی سنجاقکی

مقایسه فرفره با کندل دوجی سنجاقکی

و در آخر، هم فرفره و هم دوجی سنجاقکی الگوهای تک-کندلی هستند. از نظر کاربرد، دوجی‌های سنجاقکی مشابه چکش و پین‌بارهای صعودی هستند. شابد با احتساب تشابه بین ظاهر این سه الگوی شمعی، این چیز عجیبی نباشد.

تفاوت بارز دوجی سنجاقکی از نظر ظاهری، بدنه واقعی بسیار کوچک یا عدم بدنه واقعی و همچنین سایه‌های تحتانی نسبتا بلند است. دوجی‌های سنجاقکی نیز همانند چکش و پین‌بارهای صعودی، الگوهای بازگشتی صعودی هستند که در روندهای نزولی ظاهر می‌شوند.

پرسش‌های پرتکرار

بهترین تایم‌فریم برای بکارگیری الگوی شمعی فرفره کدام است؟

قاعده کلی این است: بالاترین تایم‌فریمی که برای شما به کار می‌رود معمولا از همه مطمئن‌تر است. بعنوان مثال، اگر شما یک دارایی را بخرید و آن را برای چند روز تا چند هفته هولد کنید، در آنصورت تایم‌فریم روزانه ممکن است از تایم‌فریم‌های ساعتی یا چند-دقیقه‌ای مناسب‌تر باشد. هرچند، فرفره چند-منظوره است و می‌تواند در تایم‌فریم‌های نموداری دقیقه‌ای نیز استفاده شود.

اهمیت الگوی شمعی فرفره چیست؟

یک الگوی شمعی خنثی مانند فرفره، بلاتکلیفی موجود در تمایلات بازار را به تصویر می‌کشد. این یعنی هیچ برنده مشخصی بین خریدارها و فروشنده‌ها وجود ندارد. آن دارایی نه صعودی است نه نزولی، و قیمت در تعادل یا نزدیک به نقطه تعادلی قرار دارد. از اینرو، این الگو می‌تواند نشان‌دهنده یک «نقطه تصمیم‌گیری» در مورد ادامه روند یا وقوع یک برگشت روند باشد.

الگوی فرفره، صعودی است یا نزولی؟

هیچ‌کدام. فرفره یک الگوی شمعی خنثی است که بلاتکلیفی بین خریدارها و فروشنده‌ها در آن مقطع زمانی را نشان می‌دهد. چه در یک روند صعودی ظاهر شود چه در یک روند نزولی، به همین منوال است. فرفره صرفا نشانه‌ای از عدم قطعیت در مورد تداوم یا عدم تداوم روند فعلی است. به همین علت، کندل بعدی نیز بایستی در کنار فرفره تحلیل شود تا معلوم شود که آیا این عدم قطعیت به ادامه روند فعلی منتهی می‌شود یا به برگشت آن.

آیا الگوی شمعی فرفره برگشت روند را تضمین می‌کند؟

خیر، الگوی فرفره برگشت روند را تضمین نمی‌کند. این الگو صرفا نشانه عدم قطعیت درباره جهت روند است. ضمنا، هیچ‌یک از الگوهای شمعی یک برگشت روند را تضمین نمی‌کنند، حتی الگوهای شمعی رایج. الگوی شمعی فرفره نشان‌دهنده بلاتکلیفی است. حرکات قیمتی می‌توانند در هر جهتی پیش بروند و یک الگوی شمعی فقط تمایلات در حال تغییری را نشان می‌دهد که بر اساس رفتار تاریخی قیمت، تمایل به برگرداندن روندها را از خود نشان داده‌اند.

الگوی شمعی فرفره چقدر قابل اطمینان است؟

از آنجایی که کندل فرفره یک الگوی تک-کندلی است عموما نسبت به الگوهای قیمتی دو-کندلی و سه‌کندلی، کمتر مطمئن تلقی می‌شود. دلیلش این است که فرفره غالبا هم طی شرایط بازار رونددار و هم شرایط بدون-روند روی نمودار ظاهر می‌شود. از اینرو، معمولا به همراه کندل بعدی تحلیل می‌شود تا یک برگشت روند یا یک ادامه روند را تایید کند.

آیا الگوی شمعی فرفره می‌تواند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی رخ دهد؟

بله، این الگو می‌تواند در هر شرایطی از بازار رخ دهد (روند صعودی، روند نزولی، و بدون-روند/ساید). فرفره منحصرا بعنوان یک سیگنال برگشت روند صعودی یا برگشت روند نزولی استفاده نمی‌شود. زمانی که به همراه کندل بعدی تحلیل می‌شود، می‌تواند به‌خوبی بعنوان یک ابزار پیش‌بینی برگشت روند یا ادامه روند در بازارهای رونددارعمل کند.


نظرات کاربران

برای ارسال نظر وارد شوید

جهت ارسال نظر و امتیاز، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

ورود یا ثبت‌نام در فینکسفا
مرتب‌سازی نظرات بر اساس:
هیچ دیدگاهی وجود ندارد

هنوز نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

تصویر تبلیغاتی