الگوی خط نفوذی چیست؟
خط نفوذی، یک الگوی بازگشتی صعودی است که پایان احتمالی روند نزولی غالب را همزمان با تقویت مومنتوم صعودی اعلام میکند. این الگو از یک کندل نزولی (قرمز) بلند و یک کندل صعودی (سبز) تشکیل شده که بالاتر از نقطهی میانی بدنهی کندل اول کلوز میکند. تشکیل الگوی نفوذی صعودی اساسا نشاندهندهی یک تغییر غیرمنتظره در تمایلات بازار است که طی آن، کندل اول (کندل نزولی بلند) و اوپن کندل دوم با گپ منفی از همان ابتدا ادامهی آن روند نزولی را القا میکنند. هرچند، یک فشار خرید سریع و قاطع به کندل دوم فشار میآورد تا بخش زیادی از افت روز قبل را طی یک دورهی معاملاتی واحد جبران کند.
نحوهی تشخیص الگوی خط نفوذی
در اینجا پنج ویژگی اصلی یک الگوی شمعی خط نفوذی در یک نمودار قیمت ارائه شده است:
- موقعیت نموداری: هر دو کندل بایستی در کف یک روند نزولی غالب ظاهر شوند.
- رنگ: بسته به تنظیمات نموداری شما، کندل اول بایستی قرمز یا مشکی، و کندل دوم باید سبز یا سفید باشد.
- کندل اول: یک کندل نزولی (قرمز) با یک بدنهی نسبتا بلند، ترجیحا با سایههای کوتاه یا بدون سایه.
- کندل دوم: یک کندل صعودی (سبز) که بالاتر از نقطهی میانی (50%) بدنهی کندل اول کلوز کند.
- گپ مثبت: قیمت اوپن کندل دوم بایستی کمتر از قیمت کلوز کندل اول باشد و یک گپ قابلتوجه ایجاد کند که از همان ابتدا یک ادامهی روند از روند نزولی جاری را تداعی کند، صرفا برای اینکه توسط مومنتوم صعودی از پای درآید و با کلوز کردن در بالای نقطهی میانیِ کندل اول، فیل شود.
مثالهایی از الگوی شمعی نفوذی
در زیر سه سناریوی معاملاتی منحصربهفرد آورده شده که الگوی شمعی خط نفوذی را روی یک نمودار قیمت به تصویر میکشند:
مثال 1: سناریوی برگشت روند موفق (روند نزولی به روند صعودی)
مثال اول، ایدهآلترین سناریو در هنگام ترید الگوی خط نفوذی را نشان میدهد. همانطور که نشان داده شده، یک روند نزولی با شیب تند وجود داشته که بیانگر فشار فروش قوی به دلیل جو نزولی بسیار سنگین است. در پایین نمودار، میتوانیم ببینیم که این الگو زمانی شکل میگیرد که یک کندل نزولی بلند، کف جدیدی ایجاد میکند اما بلافاصله پس از آن، یک کندل صعودی بلند ظاهر میشود که بالاتر از نقطهی میانی کندل قبلی کلوز میکند.
این نشاندهندهی یک تغییر غیرمنتظره در تمایلات بازار است، مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه کندل دوم الگو، یک قیمت اوپن نزولی دارد (پایینتر از کف کندل قبلی اوپن میکند و یک گپ منفی ایجاد میکند و از همان ابتدا تداوم روند نزولی فعلی را تداعی میکند). درنهایت، خط نفوذی با موفقیت بعنوان یک سیگنال کندلی برگشت روند عمل میکند، چرا که به فاصلهی کمی یک روند صعودی تشکیل شده است.
مثال 2: سناریوی برگشت روند ناموفق (تداوم روند نزولی)
در سوی مقابل، این مثال، سناریوی دوم را نشان میدهد که چطور الگوی خط نفوذی (مانند هر الگوی شمعی دیگری) همچنین میتواند در منجر شدن به یک برگشت روند موفق، ناکام شود. درست مانند مثال اول، میتوانیم ببینیم که یک روند نزولی این فشار فروش قوی را قبل از پیدایش الگوی نفوذی (جایی که کندل نزولی بلند یک کندل سبز بلند در پی دارد که در قیمت پایینتری اوپن میکند اما درنهایت بالاتر از نقطهی میانی کندل قبلی کلوز میکند) به نمایش میگذارد. هرچند، درعینحال که این ستاپ ممکن است یک تغییر در تمایلات بازار را نشان داده باشد (که احتمالا درست مانند مثال اول به یک روند صعودی منجر شود)، موفق نشده کامل شود و روند نزولی ادامه پیدا کرده است.
مثال 3: سناریوی نتیجهی نامشخص (تغییر به وضعیت بدون روند)
و بالاخره، سناریوی سوم نشان میدهد که چطور الگوی خط نفوذی میتواند به یک حرکت بدون روند در بازار منجر شود. همانطور که نشان داده شده، همانند دو مثال اول، شاهد یک روند نزولی آشکار هستیم که بیانگر فشار فروش قوی و جو نزولی کلی در بازار است. با این حال، زمانی که الگو ظاهر میشود، نه به یک برگشت روند موفق منجر میشود (یعنی حرکت به طرف بالا)، نه در مسیر قیمتی سابق ادامه پیدا میکند. در عوض، تعدادی کندل نسبتا کوچک و خنثی در پی الگو نقش بستهاند. این سناریو نشاندهندهی کاهش تمایل بازار، یا احتمال وقوع یک «وقفه» پیش از یک حرکت قاطع در هر جهتی است.
استراتژیهای ترید الگوی نفوذی
در ادامه راههای متنوعی را میبینید که میتوانید الگوی نفوذی صعودی را با ابزارهای تحلیل تکنیکال که گفته شده ترکیب کنید تا تصمیمات معاملاتی آگاهانهتری بگیرید.
الگوی نفوذی بعنوان یک سیگنال بازگشتی صعودی روی نمودار خالی
اول از همه، میتوانیم الگوی خط نفوذی صعودی را بدون هیچ ابزار تحلیل تکنیکال دیگری (مانند اندیکاتورهای تکنیکال) روی یک نمودار خالی استفاده کنیم. این رویکرد بیانگر یکی از سادهترین استراتژیهای معاملاتی است، چرا که برخلاف استراتژیهایی که ابزارهای تحلیل تکنیکال تکمیلی را برای تایید یا اعتبارسنجی تشکیل الگوی نفوذی باهم ترکیب میکنند، برای تصمیمات معاملاتی خود صرفا به خود الگو متکی هستیم.
یعنی میتوانیم شکلگیری الگوی خط نفوذی صعودی را در کف یک روند نزولی موجود ببینیم (یک کندل نزولی بلند که یک کندل صعودی بلند به دنبال دارد که ابتدا در زیر کف کندل اول اوپن میکند اما درنهایت بالاتر از نقطهی میانی کلوز میکند). از آنجایی که این ستاپ تمامی پنج معیاری که در بخش "نحوهی تشخیص الگوی خط نفوذی" بحث کردیم را دارد، میتوانیم به گرفتنِ این ترید فکر کنیم.
- ورودی: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم (صعودی) الگو.
- نقطهی حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از کف کندل دوم الگو قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): حد سود خود را درست چند تیک پایینتر از نزدیکترین سطح ساختاری مهم قرار دهید؛ که در این مثال میشود سطح حمایتیِ سابق روند نزولی (که اکنون بعنوان یک ناحیهی مقاومتیِ کلیدی بالقوه عمل میکند (البته به شرط محققشدن الگوی نفوذی)).
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال، حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بیطرفانه استفاده کنید.
الگوی نفوذی در ترکیب با سطوح ساختاری کلیدی قیمت (حمایت و مقاومت)
دوم، پیرو رویکرد اول خود مبنی بر صرفا در نظر گرفتن الگوی خط نفوذی برای تصمیمات معاملاتی، یک روش دقیقتر مبتنی بر تحلیل ساختار کلی بازار (یعنی سطوح ساختاری کلیدی قیمت) خواهد بود که این الگوی شمعی در آنجا تشکیل شده است. این سطوح کلیدی قیمت در تحلیل تکنیکال بعنوان حمایت (یک سطح قیمتی که ممکن است خریدارها در آنجا وارد شوند تا جلوی افت بیشتر قیمت را بگیرند) و مقاومت (یک سطح قیمتی که فروشندهها در آنجا مانع رشد بیشتر دارایی میشوند) شناخته میشوند. سایر اندیکاتورهای تکنیکال نیز همانگونه که در استراتژیهای معاملاتی بعدی بحث خواهیم نمود، میتوانند این سطوح را بطور خودکار تولید کنند.
برای توضیح، بیایید همان نمودار قیمتی از رویکرد اولمان را بررسی کنیم، اما این بار با تاکید روی سطوح ساختاری کلیدی که قیمت ممکن است از آنجا واکنش دهد. همانطور که نشان داده شده، یک سطح مقاومت بالقوه نزدیک الگوی خط نفوذی صعودی وجود دارد. این سطح اگر شکسته نشود میتواند مانع حرکت صعودی بیشتر الگو شود. علتش این است که ساختار کلی بازار در مقایسه با هر الگوی شمعی دیگری از جمله خط نفوذی، کلا اثرگذاری بیشتری روی پرایساکشن دارد. از اینرو، برای یک ورودی محتاطانهتر میتوانیم یک سفارش خرید درست بعد از این خط شکستهشده قرار دهیم.
- نقطهی ورود: چند تیک بالاتر از نزدیکترین سطح مقاومتی (قیمت باید ابتدا در بالای این سطح کلوز کند تا برگشت روند صعودی را تایید کند).
- نقطهی حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از کندل دوم (صعودی) الگو قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایینتر از نزدیکترین سطح حمایتی ساختاری مهم قرار دهید؛ که در این مثال میشود سطح حمایتی مهم قبلیِ این روند نزولی (که اگر پرایساکشن متعاقب در پی الگوی نفوذی صعودی نزدیکترین سطح مقاومتی را مانند تصویر بالا بشکند، بعنوان یک ناحیهی مقاومتی کلیدی بالقوه عمل میکند).
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم.
الگوی نفوذی با میانگین متحرکها
سوم، میانگین متحرکها بعنوان یکی از پرکاربردترین ابزار در تحلیل تکنیکال و یک مبنا برای سایر اندیکاتورهای تکنیکال (مانند مکدی، باندهای بولینگر)، میتوانند یک ابزار تاییدی موثر برای اعتبارسنجی باشند و از سیگنال برگشت روند بالقوهی صادرشده از الگوی خط نفوذی حمایت کنند (مخصوصا اگر بهدرستی تنظیم شده باشند). هرچند، حتما باید مطمئن شوید که میانگین متحرکی که انتخاب میکنید با آن ستاپ معاملاتی بخصوص منطبق باشد. بطور کلی، میانگین متحرکهای بازههای زمانی طولانیتر (مانند SMA 50 و 100، و EMA 50 و 100) برای ستاپهای معاملاتی بلندمدتتر مناسب هستند، درحالیکه میانگین متحرکهای کوتاهتر (مانند SMA 9 و 20، و EMA 9 و 20) عملکرد بهتری برای ستاپهای کوتاهمدتتر دارند، و میتوانند اطمینانپذیری الگوهای شمعی مانند خط نفوذی را بهبود دهند.
برای توضیح، بیایید از میانگین متحرک نمایی (EMA) 9-دورهای استفاده کنیم تا بعنوان یک سطح مقاومت پویای کوتاهمدت عمل کند. میتوانیم با بررسی نحوهی واکنش قیمت در نزدیک یا روی خود این سطح، مناسب بودن آن را ارزیابی و تایید کنیم. همانطور که نشان داده شده، 9 EMA طی روند نزولی جاری بعنوان یک مقاومت موفق عمل کرده و مانع صعود قیمت به بالای آن شده است. بنابراین، میتوانیم آن را بعنوان یک ابزار تاییدی برای اعتبارسنجی الگوی خط نفوذی استفاده کنیم. اگر قیمت پس از ظهور الگو به بالای 9 EMA برود، بیانگر تمایلات صعودیِ حتی بیشتری است و این احتمال را افزایش میدهد که الگو به یک برگشت روند موفق منجر شود.
- نقطهی ورود: چند تیک بالاتر از 9 EMA (قیمت باید ابتدا در باید این سطح مقاومت پویا کلوز کند).
- نقطهی حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از کف کندل دوم (صعودی) الگو قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایینتر از نزدیکترین سطح ساختاری مهم قرار دهید.
- حدضرر پویا: زمانی که داخل ترید هستید، درصورت کلوز قیمت در زیر 9 EMA قبل از زدن حد سودتان بفروشید، چرا که این اتفاق احتمالا نشانهی شروع مجدد یک مومنتوم نزولی است.
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم.
الگوی نفوذی با واگرایی شاخص قدرت نسبی (آراسآی)
چهارم، شاخص قدرت نسبی (آراسآی) یکی از پر استفادهترین اندیکاتورهای اسیلاتور است که قدرت مومنتوم را در یک تحرک قیمتی اطلاع میدهد. علاوهبر کاربرد اصلی آراسآی بعنوان یک اسیلاتور، میتواند با ارائهی یک سیگنال "واگرایی" بعنوان یک اندیکاتور "پیشرو" نیز عمل کند. به زبان ساده، واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت و آراسآی در جهتهای مخالف حرکت کنند. این اتفاق در تحلیل تکنیکال اغلب نشان میدهد که قیمت احتمالا جهت آراسآی را دنبال خواهد نمود، و به همین دلیل است که "پیشرو" محسوب میشود. ضمنا، واگرایی آراسآی بعنوان یکی از مطمئنترین ابزارهای تاییدی محسوب میشود، که در مقایسه با سایر اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای غلط بهشدت کمتری تولید میکند.
برای توضیح، در بالا میتوانیم یک روند نزولی قدرتمند پیش از پیدایش الگوی خط نفوذی را مشاهده کنیم. هرچند، بررسی آراسآی نشاندهندهی یک واگرایی بین آن و قیمت است. دلیلش این است که درحالیکه قیمت سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر تشکیل میدهد (همانطور که با خطوط نزولی در قالب کانال نشان داده شده)، آراسآی سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر تشکیل میدهد. از اینرو، این خطوط روند مخالف نشاندهندهی یک واگرایی آشکار هستند. با این توضیح، پیدایش یک الگوی خط نفوذی در این ساختار بعنوان یک تاییدیه برای سیگنال بازگشتی صادرشده توسط واگرایی عمل میکند و بیانگر یک نقطهی شروع بالقوه به طرف یک روند صعودی متعاقب است. در مجموع، واگرایی و الگوی نفوذی به یک جو صعودیِ بیش از مقدار کنونی برای وقوع برگشت روند اشاره میکنند.
- نقطهی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم الگو.
- نقطهی حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از کف کندل دوم (صعودی) الگو قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایینتر از نزدیکترین سطح ساختاری مهم قرار دهید.
- حدضرر پویا: در صورت واگرایی مجدد قیمت و آراسآی، بفروشید (خط نفوذی با موفقیت بعنوان یک الگوی بازگشتی صعودی شکل گرفته و قیمت همزمان با افت آراسآی، به طرف بالا حرکت کند).
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم.
الگوی نفوذی با همگرایی واگرایی میانگین متحرک (مکدی)
پنجم، MACD یکی از محبوبترین اندیکاتورهای مشتقشده از میانگین متحرکها است. مکدی در مقایسه با سایر اندیکاتورهای تکنیکال، اساسا بعنوان یک ابزار تاییدی برای اعتبارسنجی سیگنال برگشت روند احتمالی صادرشده توسط الگوهای شمعی مانند الگوی خط نفوذی عمل میکند. اگر یک برگشت روند صعودی باشد، میتوانیم از مکدی برای بررسی "تقاطع صعودی" بعد از پیدایش الگوی خط نفوذی استفاده کنیم. این تقاطع زمانی اتفاق میافتد که خط مکدی (آبی)، خط سیگنال (نارنجی) را به طرف بالا قطع کند.
برای توضیح، در اینجا یک روند نزولی غالب را پیش از پیدایش الگوی خط نفوذی مشاهده میکنیم. زمانی که الگو در کف این روند نزولی تشکیل میشود، میتوانیم مکدی را برای تایید بررسی کنیم. بطور کلی، زمانی که الگو ظاهر میشود بایستی دو خط ما (آبی و نارنجی) حداقل شروع کنند به نزدیکشدن. سپس، برای یک ورود محتاطانه به یک پوزیشن لانگ، میتوانیم صبر کنیم تا خط مکدی (آبی)، خط سیگنال (نارنجی) را به طرف بالا قطع کند. با این حال، همانطور که میتوانید تصور کنید این به یک تاخیر ذاتی منجر خواهد شد. درواقع، در برخی موارد، زمانی که تقاطع صعودی بالاخره اتفاق میافتد، قیمت ممکن است قبلا حرکت قابلتوجهی انجام داده باشد و یک نقطهی ورود نهچندان ایدهآل برای شما باقی بگذارد.
- نقطهی ورود: چند تیک بالاتر از کف کندل دوم الگو.
- نقطهی حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از کف کندل دوم (صعودی) الگو قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایینتر از نزدیکترین سطح ساختاری مهم بالقوه قرار دهید.
- حدضرر پویا: اگر قبل از زدن حد سود شما، خط نارنجی خط آبی را به طرف بالا قطع کرد، بفروشید (چون نشاندهندهی تجدید مومنتوم نزولی است).
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم.
الگوی نفوذی در ترکیب با سطوح اصلاحی فیبوناچی
ششم، برخلاف سایر اندیکاتورهای تکنیکال، سطوح فیبو اساسا زمانی استفاده میشوند که قبلا تصمیم به ورود به یک پوزیشن را گرفته باشید. در تحلیل تکنیکال، سطوح اصلاحی فیبو اغلب با سطوح ساختاری کلیدی قیمت مصادف میشوند. از اینرو، میتواند بعنوان یک ابزار تکمیلی برای شناسایی این سطوح کلیدی ماژور استفاده شود که قیمت احتمالا از آنجا واکنش خواهد داد. در حقیقت، برخی تریدرها از آن بعنوان سطوح حمایت و مقاومتِ "بالفعل" در تحلیل معاملات خود استفاده میکنند.
برای توضیح، میتوانیم مشاهده کنیم که الگوی خط نفوذی در کف یک روند نزولی غالب ظاهر میشود. با فرض اینکه این الگو را بعنوان یک برگشت روند صعودی بالقوه تشخیص دادهایم (چه از طریق تحلیل ساختار بازار، چه با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال تکمیلی)، آنوقت میتوانیم سطوح فیبو را رسم کنیم تا مناطق قیمتی که ممکن است فشار فروش قابلتوجهی پس از تشکیل این الگوی شمعی در آنجا ظاهر شود و به یک برگشت روند منجر شود را شناسایی کنیم. این کار به ما امکان میدهد تا قیمتهای تارگت را درست قبل یا در اطراف این سطوح قرار دهیم.
- نقطهی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم الگو.
- نقطهی حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از کف کندل دوم الگو قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): اگر استراتژی شما فروش بصورت پلهای است، میتوانید اولین حد سود خود را چند تیک پایینتر از نزدیکترین سطح فیبو (0.382) و حد سود دومتان چند تیک پایینتر از سطح بعدی فیبو (0.618) قرار دهید.
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم.
الگوی نفوذی با نقاط پیوت
هفتم، همانند سطوح فیبوناچی، نقاط پیوت نیز میتوانند برای شناسایی سطوح کلیدی قیمت بعد از تصمیم به ورود به یک پوزیشن استفاده شوند. این شیوه با سایر اندیکاتورهای تکنیکال که اساسا برای کیفیتسنجی و تایید یک الگوی کندلی به کار میروند، در تضاد آشکار است. با این توضیح، نقاط پیوت بعنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال بصورت خودکار تولید میشوند و سطح قیمت کلیدی پیشنهادی را ارائه میکنند، از جمله سطوح حمایت (حمایت اول، حمایت دوم، و غیره) و سطوح مقاومت احتمالی (مقاومت اول، مقاومت دوم، و غیره) که در آنجا میتوانید حد ضرر (در اطراف سطح حمایت اول) و حد سود خود را قرار دهید.
برای توضیح، در بالا میتوانیم مشاهده کنیم که الگوی خط نفوذی در کف یک روند نزولی رخ میدهد. همانند رویکردی که در بخش فیبو داشتیم، با فرض اینکه این اتفاق را بعنوان یک برگشت روند صعودی بالقوه تشخیص دادهایم (چه از طریق تحلیل ساختار بازار، چه با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال تکمیلی)، آن گاه میتوانیم نقاط پیوتی برای شناسایی نواحی کلیدی تولید کنیم که میتوانیم مبنای تصمیمات معاملاتی خود قرار دهیم (یعنی نقاط حد ضرر و حد سود خود).
- نقطهی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم الگو.
- نقطهی حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از سطح حمایت اول قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): اگر استراتژی شما مبتنی بر فروش پلهای است، میتوانید حد سود اول خود را درست چند تیک پایینتر از سطح مقاومت اول و حد سود دومتان را چند تیک پایینتر از سطح مقاومت دوم قرار دهید.
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم.
الگوی نفوذی با اندیکاتور حجم معاملات
هشتم، در مقایسه با سایر اندیکاتورهای تکنیکال، حجم معاملات یکی از معدود اندیکاتورهایی است که کاملا مستقل از قیمت است. بهعبارت دیگر، مقدار این اندیکاتور اصلا وابسته به قیمت نیست یا حتی از آن تاثیر نمیگیرد. در عوض، صرفا مقدار تجمیعی تمام معاملات انجامشده در یک جلسهی معاملاتی مشخص است (حجم کل معاملات). این ویژگی آن را به یک ابزار ارزشمند تبدیل میکند که میتواند در اکثر استراتژیهای معاملاتی جای گیرد، مخصوصا استراتژیهایی که با یک سیگنال برگشت روند بالقوه سر و کار دارند (در اینجا الگوی خط نفوذی).
بطور کلی، زمانی که یک الگوی شمعی نفوذی رخ میدهد (مانند مثال فوق)، باید همزمان شاهد یک جهش حجم معاملات (حداقل دوبرابر میانگین حجم معاملات طی دو ماه اخیر) روی کندل دوم الگو باشیم. این جهش حجم معاملات نشاندهندهی میل بسیار شدید در بین فعالان بازار در اطراف آن سطح قیمتی است و میتواند نشان دهد که این الگوی بازگشتی احتمالا کامل میشود و به یک برگشت روند موفق منجر میشود. از اینرو، حجم معاملات بالا همچنین به کاهش سیگنالهای غلط بالقوه از سوی الگوهای نفوذی در نتیجهی حجم معاملات کم یا ناکافی کمک میکند.
- نقطهی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم الگو.
- نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایینتر از کف کندل دوم الگو قرار دهید.
- سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایینتر از نزدیکترین سطح ساختاری مهم قرار دهید.
- نسبت ریسکبهریوارد: نسبت ریسکبهریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمیکنیم.
مزایای ترید با الگوی نفوذی
در ادامه مزایای اصلی استفاده از الگوی خط نفوذی برای کمک به اخذ تصمیمات معاملاتی آگاهانهتر ذکر شده است:
1. بازتابدهندهی تغییرات ناگهانی در عوامل بنیادی
اولا، الگوی نفوذی میتواند تغییرات غیرمنتظره درعوامل بنیادی در بازارهای مالی را اطلاع دهد، مخصوصا زمانی که در تایمفریمهای بلندتر مانند نمودار روزانه و نمودار هفتگی ظاهر میشوند. علتش ویژگی بارز این الگوی شمعی است؛ که یک کندل نزولی (قرمز) بلند یک کف جدید میسازد و علنا ادامهی جو نزولی بازار و احتمالا حرکت بیشتر به طرف پایین را اعلام میکند. سپس، کندل دوم نیز پایینتر باز میشود و این جو نزولی را تقویت میکند، ولی ناگهان تغییر جهت میدهد، زیرا فشار خرید قوی باعث میشود بالاتر از نقطهی میانی کندل قرمز قبلی کلوز کند. علاوهبر این، اگر این الگو با یک جهش در حجم معاملات همراه شود، به احتمال بسیار زیاد میتواند نشانهی افزایش تمایل از سوی فعالان بازار به دلیل پیشرفتهای مثبت غیرمنتظره در عومل بنیادی باشد (برای یک سهم، این میتواند گزارشهای مالی بهتر از حد انتظار، یا معرفی یک محصول جدید باشد که در بین سرمایهگذاران و تریدرها هیجان ایجاد کند).
2. در مقایسه با سایر الگوهای شمعی، سیگنال بازگشتی نسبتا قدرتمندی است
دوم، در اکثر بازارهای مالی، الگوهای خط نفوذی عموما الگوهای بازگشتی قدرتمندی تلقی میشوند، مخصصوصا زمانی که با سایر الگوهای شمعی بازگشتی صعودی مقایسه میشوند، مانند هارامی صعودی و حتی انبرک سقف. این به دلیل تغییر ناگهانی اما قاطع در تمایلات بازار است که الگوی نفوذی با دو کندل مخالف خود شکار میکند. در سوی مقابل، الگوهای شمعی صعودی دیگر قاطعیت کمتری داند، و اغلب صرفا نشانهی فشار فروش رو به "افول" یا از دست دادن مومنتوم هستند، که یک فرصت برای در دست گرفتن کنترل قیمت برای خریدارها مهیا میکند. این الگوها با اینکه سیگنال بازگشتی صعودی معتبری هستند، لزوما یک افزایش ناگهانی و شدید در فشار خرید را سیگنال نمیکنند (که الگوی نفوذی میکند).
3. نکات ارزشمندی دربارهی جو بازار ارائه میدهد
سوم، در راستای دو نکتهی اول، الگوی شمعی نفوذی نکات ارزشمندی دربارهی تمایلات کلی بازار در بین فعالان بازار ارائه میدهد. این مورد بهطور بطور خاص در هنگام مقایسه با سایر الگوهای شمعی بازگشتی صعودی اثبات میشود، مانند انبرک سقف، که لزوما جو غالب را شکار نمیکند و در عوض اساسا تداعی میکند که قیمت ممکن در آن مقطع زمانی بخصوص "بیش از حد پایین" است. در سوی مقابل، الگوی نفوذی بطور غریزی نشان میدهد که چطور فروشندهها در روز قبل و در اوپن روز دوم برتری داشتهاند. هرچند، خریدارها به فاصلهی اندکی پس از اوپن روز دوم کنترل پرایساکشن را به دست گرفتهاند، که این نشاندهندهی یک "تسریعکنندهی" بالقوه است که میتواند حامی یا محرک شروع یک برگشت روند باشد.
معایب ترید با الگوی نفوذی
در اینجا معایب اصلی استفاده از الگوی خط نفوذی ذکر شده است که باید از آنها مطلع باشید:
1. الگوهای خط نفوذی با قدرت برابر ایجاد نمیشوند
اولا، الگوی شمعی نفوذی ممکن است همان قدرت کلی را نشان دهد که سایر الگوهای شمعی نشان میدهند. دلیلش این است که درعینحال که حداقل شرط لازم این است که کندل دوم بالاتر از نقطهی میانی (%50) بدنهی کندل اول کلوز کند، وقتی الگوی نفوذی در فاصلهی بسیار اندکی در بالای این آستانه کلوز میکند، اغلب قدرت کمتری نسبت به زمانی دارد که بعنوان مثال بالاتر از 80% بدنهی کندل قبلی کلوز میکند (نشانهی قدرت و قاطعیت بسیار بیشتری است). بنابراین، اگر در تمام موارد دیگر یکسان باشند، یک الگوی نفوذی با کلوز بالای سطح 80% احتمال بیشتری دارد که به یک برگشت روند موفق به طرف بالا منجر شود.
2. متکی به تایید شخص ثالث است
دوم، همانطور که در بخش "استراتژیهای معاملاتی" بحث کردیم، الگوی شمعی نفوذی زمانی که یک لایهی تاییدی مضاعف از سوی سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند واگرایی آراسآی یا یک جهش حجم معاملات وجود داشته باشد، احتمال بسیار بیشتری دارد که به یک برگشت روند بالقوه منجر شود. همانند سایر الگوهای شمعی متکی به تایید، عملکرد الگوی نفوذی بهتنهایی بهشدت کمتر است و همچنین بیشتر مستعد تولید سیگنالهای غلط است. بنابراین، تکیهی صِرف به الگوی نفوذی در معاملهگری احتمال دارد نتایجی پایینتر از استاندارد رقم بزند.
3. پروفایل ریسکبهریوارد کمتر ایدهآل در مقایسه با سایر الگوهای شمعی
سوم، الگوی شمعی نفوذی بطور کلی در مقایسه با سایر الگوهای شمعی بازگشتی صعودی مانند هارامی صعودی، نسبت ریسکبهریوارد نامطلوبتری دارد. دلیلش این است که نقطهی ورود پیشفرض، که درست در بالای سقف کندل دوم قرار دارد، و قرارگیری حد ضرر، که درست در زیر کف کندل دوم قرار دارد، اغلب به دلیل محدودهی معمولا کشیدهی کندل دوم، فاصلهی بیشتری بین این دو ایجاد میکند. از سوی دیگر، الگوی هارامی صعودی با کندل دوم کوچکتر خود امکان قراردهی بسیار نزدیکتری را بین نقاط ورو و حد ضرر میدهد.
مقایسهی خط نفوذی با پوشش ابر سیاه
هر دو الگوی شمعی خط نفوذی و پوشش ابر سیاه از دو کندل تشکیل شدهاند و قرینهی یکدیگر هستند. در حقیقت، پوشش ابر سیاه دقیقا همتای نزولی الگوی خط نفوذی است. اگر دقت کنیم، الگوی خط نفوذی از یک کندل نزولی با بدنهی کشیده و سپس یک کندل صعودی با بدنهی بلند تشکیل میشود که بالاتر از نقطهی میانی بدنهی کندل اول کلوز میکند و نشانهی یک برگشت روند صعودی بالقوه در جهت مخالف روند نزولی جاری است. برعکس، پوشش ابر سیاه از یک کندل صعودی با بدنهی کشیده و سپس یک کندل نزولی با بدنهی بلند تشکیل میشود که پایینتر از نقطهی میانی بدنهی کندل اول کلوز میکند و نشاندهندهی یک برگشت روند نزولی از روند صعودی غالب است.
مقایسهی خط نفوذی با الگوی پوشای صعودی
هم الگوی شمعی خط نفوذی و هم پوشای صعودی از دو کندل تشکیل میشوند (یک کندل اول نزولی و سپس یک کندل دوم صعودی). هر دو الگوهای بازگشتی صعودی محسوب میشوند و یک تغییر بالقوه در تمایلات بازار از یک روند نزولی به یک روند صعودی را سیگنال میکنند. هرچند، برخلاف الگوی نفوذی، الگوی پوشای صعودی مبتنی بر یک کندل نزولی نسبتا کوچک است که یک کندل صعودی بلند در پی دارد که کل بازهی کندل قبل را بطور کامل میپوشاند. هر دوی این الگوهای شمعی، الگوهای بازگشتی صعودی قدرتمندی تلقی میشوند، مخصوصا در مقایسه با الگوهای بازگشتی صعودی دیگر (بهویژه الگوهای هارامی صعودی و چکش).
خط نفوذی در برابر انبرک کف
به همین ترتیب، هم الگوی شمعی خط نفوذی و هم الگوی انبرک کف از دو کندل تشکیل میشوند (یک کندل اول نزولی و سپس یک کندل دوم صعودی)، و هر دو الگوهای بازگشتی صعودی محسوب میشوند. هرچند، در مقایسه با شکلگیری الگوی نفوذی، انبرک کف مبتنی بر دو کندل با کفهای کاملا یا تقریبا برابر است. در این ستاپ، کف کندل اول ابتدا این سطح را تست میکند، درحالیکه کف کندل دوم قدرت این سطح را مجددا تایید میکند (که آن سطح را به یک سطح حمایت بالقوه تبدیل میکند). در نتیجه، احتمال بیشتری دارد که قیمت از آن سطح برگردد و بجای شکستن این سطح قیمتی احتمالی که بهتازگی ایجاد شده، آغازگر یک برگشت روند بالقوه باشد.
مقایسهی خط نفوذی با سه سرباز سفیدپوش
هم خط نفوذی و هم سه سرباز سفیدپوش الگوهای بازگشتی صعودی محسوب میشوند. هرچند، درحالیکه الگوی خط نفوذی از دو کندل تشکیل میشود (یک کندل نزولی و سپس یک کندل صعودی)، سه سرباز سفیدپوش از سه کندل صعودی متوالی با بدنههای بلند تشکیل میشود که هربار در قیمتهای بالاتری اوپن و کلوز میکنند و یک جو صعودی قدرتمند از سوی فعالان بازار را نشان میدهند و یک برگشت روند صعودی بالقوه را تداعی میکنند. در مقایسه، از آنجایی که سه سرباز سفیدپوش یک الگوی بازگشتی سه-کندلی است، عمدتا سیگنال بازگشتی قدرتمندتری نسبت به الگوهای بازگشتی دو-کندلی مانند الگوی نفوذی تلقی میشود.
در هنگام تشخیص الگوهای نفوذی از چه بازارهایی باید دوری کنیم؟
در زیر برخی از رایجترین اشتباهات که در هنگام استفاده از الگوی نفوذی باید از آنها مطلع بود آورده شده است:
1. بستر روندی نامناسب
ابتدا، باید در نظر داشت که الگوهای نفوذی فقط زمانی معتبر تلقی میشوند که طی یک روند نزولی غالب ظاهر شوند. در نتیجه، اگر یک الگوی نفوذی در طول یک روند صعودی یا بازار ساید (بدون-روند) تشکیل شود، برای سیگنال یک برگشت روند صعودی اصلا نمیتوان به آن اعتماد کرد. علتش این واقعیت است که در روندهای مثبت، بازار از قبل حالت صعودی دارد و در بازارهای ساید اصلا هیچ روندی ایجاد نشده که برگردد.
2. کندل دوم موفق نشود بالاتر از 50% بدنهی کندل اول کلوز کند
دوم، همیشه مطمئن شوید که کندل دوم بالاتر از نقطهی میانی (50%) بدنهی کندل اول کلوز کند. در نظر داشته باشید که این نقطهی میانی بطور خاص به بدنهی کندل اول اشاره دارد و نه به کل بازه (که هم شامل بدنه میشود و هم سایهها/فیتیلهها). این تفاوت مهمی است زیرا نقطهی میانیِ کل محدودهی کندل اغلب با نقطهی میانیِ بدنه یکسان نیست (طبعا مگر آنکه آن کندل دارای سایههای حداقلی یا فاقد سایه باشد).
3. اندازهبندی ضعیف پوزیشنها
سوم، از آنجایی که الگوی نفوذی بعضا میتواند به سیگنالهای غلط منجر شود، مدیریت ریسک محتاطانه بهشدت مهم است. همانطور که در بخش "معایب" اشاره کردیم، الگوی نفوذی نسبت به سایر الگوهای شمعی، معمولا نسبت ریسکبهریوارد نامطلوبتری دارد. دلیل این اتفاق این است که اگر شما قراردهی پیشفرض اردرها را رعایت کنید و ورودی خود را در بالای سقف کندل دوم بگذارید و حد ضرر خود را در زیر کف آن قرار دهید، بدنهی کشیدهی کندل دوم اغلب در مقایسه با ورودی شما به نقطهی حد ضرر دورتری نیاز دارد، که ذاتا ریسک را افزایش میدهد.
سوالات متداول
برعکس الگوهای شمعی خط نفوذی چیست؟
همتای نزولی الگوی خط نفوذی، الگوی پوشش ابر سیاه است. درحالیکه الگوی نفوذی یک الگوی بازگشتی صعودی است که در کف یک روند نزولی غالب ظاهر میشود، پوشش ابر سیاه یک الگوی بازگشتی نزولی است که در سقف یک روند صعودی موجود ظاهر میشود. این الگو از یک کندل صعودی (سبز) بلند و سپس یک کندل نزولی (قرمز) بلند تشکیل میشود که در قیمت بازگشایی خود یک گپ مثبت ایجاد میکند اما درنهایت پایینتر از نقطهی میانی بدنهی کندل اول کلوز میکند.
بهترین تایمفریم برای بکارگیری الگوهای شمعی خط نفوذی کدام است؟
بطور کلی، الگوی نفوذی در تایمفریمهای بلندتر مانند نمودار روزانه و نمودار هفتگی عملکرد بهتری دارد. دلیلش این است که اکثر تریدرهای خرد و حقوقی بطور گسترده از این دو تایمفریم استفاده میکنند، چرا که پاسخ تجمیعی بازار به عوامل بنیادی مهم و اخبار ژئوپولیتیکی را بازتاب میدهند و اعتبار بیشتری به تشکیل این الگو میبخشند. در سوی مقابل، تایمفریمهای پایینتر مانند نمودارهای دقیقهای و ساعتی، بیشتر مستعد نوسانات بیاهمیت بازار هستند و احتمال اینکه در هنگام اسکالپینگ یا ترید روزانه یک گپ منفی را تجربه کنید کمتر است.
روانشناسی موجود در پس الگوهای شمعی خط نفوذی چیست؟
منطق پشت الگوی نفوذی یک برگشت روند بالقوه است که حول این واقعیت میچرخد که این الگو منعکسکنندهی تغییر ناگهانی در تمایلات بازار طی یک جلسهی معاملاتی واحد است. دلیلش این است که این الگو مبتنی بر یک کندل نزولی بلند است که بخشی از یک روند نزولی جاری است و اغلب یک کف جدید بنا میکند، که بیانگر تداوم مومنتوم نزولی است. سپس، یک کندل صعودی بلند ناگهان از راه میرسد و با گپ منفی باز میشود، سپس بالاتر از نقطهی میانی کندل اول کلوز میکند. این اتفاق نشانهی یک فشار خرید بهشدت قدرتمند و قاطع است (مخصوصا بعد از رسیدن به یک کف جدید).
الگوی خط نفوذی، صعودی است یا نزولی؟
الگوی خط نفوذی یک الگوی بازگشتی صعودی است که نشاندهندهی یک تغییر بالقوه در جو بازار از مومنتوم نزولی جاری است. زمانی که این الگو ظاهر میشود، تداعیکنندهی پایان احتمالی یک روند نزولی غالب و شروع یک حرکت مخالف به طرف بالا است.
نظرات کاربران
برای ارسال نظر وارد شوید
جهت ارسال نظر و امتیاز، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود یا ثبتنام در فینکسفاهیچ دیدگاهی وجود ندارد
هنوز نظری برای این مطلب ثبت نشده است.