نکات کلیدی
- دوجی سنجاقکی یک الگوی شمعی است که بصورت یک حرف T با یک سایه تحتانی بلند ظاهر میشود. این الگو نماد یک هشدار بالقوه مبنی بر یک برگشت روند در کف یک روند نزولی است.
- الگوی دوجی سنجاقکی زمانی که با سایر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده شود میتواند سیگنالهای قدرتمندی ارائه کند.
- ظهور دوجی سنجاقکی بهتنهایی یک سیگنال قطعی نیست. تریدرها بایستی از بکارگیری مدیریت ریسک صحیح در تمام مواقع اطمینان حاصل کنند.
دوجی سنجاقکی چیست؟
دوجی سنجاقکی یک الگوی شمعی است که نشاندهنده نقاط بالقوه برگشت بازار است. زمانی که قیمتهای اوپن، سقف، و کلوز بهشدت نزدیک باشند (که بسیار کم پیش میآید)، دوجی سنجاقکی اهمیت ویژهای پیدا میکند.
این الگو که مشخصه ظاهری آن شکل T است، نشاندهنده یک درگیری بین خریدارها و فروشندهها است، و آن جلسه معاملاتی با بازگشت قیمت بازار به سطح بازگشایی پایان مییابد. این الگو حاکی از یک تغییر بالقوه در مومنتوم بعنوان نشانهای از برگشت روند در کف یک روند نزولی است. دوجی سنجاقکی نشان میدهد که پس از یک افزایش قیمت، علیرغم اینکه قیمت در نهایت بدون تغییر کلوز کرده، فروشندگان توانستهاند حداقل در بخشی از آن دوره معاملاتی کنترل بازار را در دست بگیرند. این افزایش در فشار فروش بعنوان یک علامت هشدار برای یک افت قیمت بالقوه تلقی میشود.
ویژگیهای کلیدی:
دوجی سنجاقکی یک الگوی تک-کندلی است که از سه بخش تشکیل میشود: یک سایه فوقانی کوتاه، یک بدنه کوچک، و یک سایه تحتانی بلند.
- سایه فوقانی کوتاه: سایه فوقانی کوتاه نشاندهنده سقف آن جلسه معاملاتی و جایی است که خریدارها سعی در رشد قیمتها داشتهاند و ناموفق بودهاند. قیمت درنهایت در نزدیکی اوپن آن جلسه معاملاتی کلوز کرده است.
- بدنه کوچک یا عدم بدنه: بدنه کندل به قیمت اوپن و کلوز آن جلسه معاملاتی اشاره میکند. زمانی که قیمتها در سطوح یکسان یا نزدیک به هم اوپن و کلوز میکنند، به پیدایش یک بدنه کوچک یا یک خط افقی در نزدیک سقف کندل منجر میشود.
- سایه تحتانی بلند: سایه تحتانی بلند شاید منحصربهفردترین و مهمترین ویژگی دوجی سنجاقکی باشد. همزمان با شروع جلسه معاملاتی، فروشندهها در ابتدا با هدایت قیمت به نقاط پایینتر، کنترل را در دست میگیرند. ولی پس از رسیدن به کف، خریدارها فورا واکنش میدهند و قیمت را با قدرت به همان جایی هدایت میکنند که در ابتدای جلسه بازگشایی کرده بودند.
نحوه تشخیص الگوی شمعی دوجی
برای تشخیص الگوی شمعی دوجی در نمودارهای معاملاتی میتوانید این گامهای مشخص را دنبال کنید. دوجی سنجاقکی معمولا بعد از یک افت قیمت ظاهر میشود و میتواند یک رشد قیمتی بالقوه را سیگنال کند، یا بعنوان نشانه برگشت روند در کف یک روند نزولی عمل کند.
گام الف: اندازه کندل
- به دنبال کندلی بگردید که در مقایسه با کندلهای اطرافش، اندازهای متوسط یا بزرگتر از میانگین داشته باشد. این نشاندهنده فعالیت معاملاتی و تمایل چشمگیر در سطوح قیمتی مشخصی درون آن تایمفریمی است که دارید تحلیل میکنید.
- علت اهمیت این موضوع: کندل بزرگتر بیانگر این است که قیمت در مقطعی در طول زمان شکلگیری کندل، بهشدت از سطح بازگشایی دور شده شده است، که این نشانه یک تمایل شدید در آن دارایی است.
گام ب: سایه بلند
- بررسی کنید که یک سایه تحتانی بلند به طرف پایین بیرون زده باشد. این سایه باید بهشدت بزرگتر از بدنه باشد، و ترجیحا بخش اعظم کل طول آن کندل را تشکیل دهد.
- علت اهمیت این موضوع: سایه تحتانی بلند نشان میدهد که قیمت در طول آن دوره معاملاتی به پایین هدایت شده است، ولی سپس بالا آورده شده تا در نزدیکی قیمت بازگشایی کلوز کند، که این نشاندهنده میل خرید در سطوح قیمتی پایینتر است.
گام ج: بدنه کوچک
- دنبال یک بدنه کوچک بگردید که در یکسوم بالایی از کل رنج کندل ظاهر شود. رنگ آن بدنه اهمیت خاصی ندارد، ولی اغلب یا بسیار کوچک است یا اصلا وجود ندارد (دوجی ایدهآل)، که مفهومش این است که قیمتهای اوپن و کلوز تقریبا یکی هستند.
- علت اهمیت این موضوع: وجود یک بدنه کوچک در بالای کندل نشان میدهد که بعد از تمام حرکات صعودی و نزولی، قیمت در قیمتی بسیار نزدیک به بازگشایی آرام گرفته، که این بیانگر تعادل بین خریداران و فروشندگان است.
چرا سایه تحتانی بلند مهم است؟
سایه تحتانی بلند دوجی سنجاقکی نقشی حیاتی در تفسیر آن ایفا میکند. این سایه نشاندهنده رنج قیمتی از قیمت اوپن و کلوز تا پایینترین قیمت آن جلسه معاملاتی است. طول این سایه، میزان تسلط فروشندهها طی جلسه معاملاتی و بازگشت قیمتی متعاقب آن را نشان میدهد که توسط خریدارها ایجاد شده است.
دلیل اهمیت سایه تحتانی بلند:
- نشاندهنده ریجکت از قیمتهای پایینتر: سایه تحتانی بلند یک دوره زمانی را در آن جلسه معاملاتی نشان میدهد که طی آن قیمتها به طرز چشمگیری از سطح بازگشایی به پایین هدایت شدهاند، اما سپس بالا آورده شدهاند تا در نزدیک قیمت بازگشایی کلوز کنند. این اتفاق بصورت ریجکت بازار از قیمتهای پایینتر دیده میشود، که حاکی از وجود میل خرید در آن سطوح پایینتر است. این اتفاق نشان میدهد که یک تغییر از فشار فروش به خرید در طول جلسه معاملاتی وجود داشته است.
- یک برگشت روند بالقوه را سیگنال میکند: دوجی سنجاقکی میتواند یک برگشت روند بالقوه را سیگنال کند. علیرغم اینکه فروشندهها قیمت را به پایین هل میدهند، خریدارها موفق شدهاند این فشار فروش را جذب کنند و قیمت را مجددا به نزدیک سطح بازگشایی هدایت کنند. این فشار خرید یک نشانه مهم است که تمایلات بازار ممکن است در حال تغییر باشد.
- قدرت خریدارها: همچنین میتوان طول سایه تحتانی را بعنوان سنجهای از قدرت فشار خرید در نظر گرفت. سایه بلندتر بیانگر ریجکت قدرتمندتر از قیمتهای پایینتر است، که ممکن است نشاندهنده پتانسیل قویتری برای یک برگشت روند صعودی باشد و نشان میدهد که خریدارها به قدر کافی تهاجمی بودهاند تا بر فروشندهها غلبه کنند و پس از یک فشار قابلتوجه به سمت پایین، جلسه معاملاتی را در نزدیکی سقف، کلوز کنند.
روانشناسی بازار در پس الگوی دوجی سنجاقکی
الگوی دوجی سنجاقکی بعنوان یک نماد قدرتمند از فعلوانفعالات روانی جاری در بازارهای مالی عمل میکند. این الگوی بخصوص نهتنها یک تلاش ناموفق از سوی فروشندهها برای حفظ برتری خود در بازار را بازتاب میدهد، بلکه همچنین یک افت قیمت بالقوه پس از یک رشد قیمتی را سیگنال میکند یا بعنوان نشانهای از یک برگشت روند در کف یک روند نزولی عمل میکند.
در دل الگوی دوجی سنجاقکی، روایتی از برتری اولیه توسط فروشندهها وجود دارد، که قیمتها را در طول آن جلسه معاملاتی به پایین هدایت میکنند. با این حال، همچنان که به پایان جلسه معاملاتی نزدیک میشویم خریدارها با قدرت کافی وارد میشوند تا قیمت را مجددا تا سطح بازگشاییاش بالا ببرند، که لحظهای از تعادل نیروها را به تصویر میکشد و بیانگر یک تغییر بالقوه از تمایلات نزولی به صعودی است. این فعلوانفعال، لحظهای از عدم قطعیت و تردید در میان فعالان بازار را در خود جای میدهد، که بازتابی از تعامل ظریف احساسات و استراتژیهایی است که بر تحرکات بازار تاثیر میگذارند.
روانشناسی دوجی سنجاقکی بصورت تصویری
برای نمونه، سناریویی که در بالا به تصویر کشیده شده را در نظر بگیرید؛ جایی که دوجی سنجاقکی بر روی نمودار هفتگی (در سمت چپ) ظاهر میشود، و با تفکیک کندلهای روزانه در سمت راست تکمیل میشود. این تصویر، یک دوره یک-هفتهای را نشان میدهد که طی آن، قیمت ریزش شدیدی از دوشنبه داشته، و قبل از یک بازگشت روحیهبخش توسط خریدارها در روز جمعه که قیمت را به مجاورت سطح بازگشایی دوشنبه بازمیگردانند، در پنجشنبه به پایینترین سطح خود رسیده است. این سلسله اقدامات در قالب یک دوجی سنجاقکی بر روی نمودار هفتگی به اوج خود میرسد، که نشاندهنده یک ریجکت شدید از قیمتهای پایینتر توسط بازار است.
چنین بازگشت مجددی از کفها به قیمتهای بازگشایی نهتنها نشاندهنده انکار بازار از ارزشگذاریهای پایینتر پایدار است، بلکه بعنوان یک لحظه حساس برای تریدرها نیز عمل میکند. این سیگنال حاکی از یک تغییر بالقوه در تمایلات بازار از نزولی به کمتر-نزولی یا حتی صعودی، یک مرحله بهشدت ضروری است که میتواند استراتژیهای معاملاتی را متاثر کند.
تریدرها که نشانههای این الگو را تشخیص میدهند ممکن است آن را مقدمهای برای یک برگشت روند تلقی کنند، و باعث شود که در انتظار مومنتوم صعودی احتمالی، در مواضع خود تجدید نظر کنند.
دوجی سنجاقکی به همین دلیل صرفا یک الگو بر روی نمودار نیست، بلکه تجلی روان جمعی فعالان بازار است و نکاتی درباره تغییر در تمایلات و جریانهای روانی پنهان ارائه میدهد که محرک فعلوانفعالات بازار هستند.
کندل دوجی سبز نشاندهنده چیست؟
دوجی سنجاقکی سبز یک سیگنال بازگشتی صعودی قدرتمند تلقی میشود. این الگو به این دلیل به رنگ سبز ظاهر میشود که قیمت کلوز از قیمت اوپن بالاتر است، که نشان میدهد خریدارها توانستهاند تا پایان جلسه معاملاتی قیمت را مجددا به بالا هدایت کنند. ترکیب این رنگ سبز با سایه تحتانی بلند حاکی از این است که خریدارها در بیشتر طول جلسه معاملاتی کنترل را در دست داشتهاند و به هر طریق موفق شدهاند قیمت را از کفهای روز به بالا هدایت کنند و در نزدیک قیمت بازگشایی کلوز کنند.
این فشار خرید قوی میتواند نشانه یک تغییر بالقوه در تمایلات بازار و یک حرکت صعودی احتمالی از سوی قیمت باشد.
کندل دوجی قرمز نشاندهنده چیست؟
دوجی سنجاقکی قرمز درعینحال که یک برگشت روند بالقوه را نشان میدهد، این کار را با قطعیت اندکی کمتری از یک دوجی سنجاقکی سبز انجام میدهد. این الگو به این دلیل به رنگ قرمز ظاهر میشود که قیمت کلوز از قیمت اوپن پایینتر است. پس از بازگشایی بازار، فروشندهها قادر بودهاند قیمت را به نقاط پایینتر هدایت کنند، اما نتوانستهاند کنترل را حفظ کنند. علیرغم اینکه قیمتها اندکی پایینتر از سطح بازگشایی کلوز کردهاند، سایه تحتانی بلند یکبار دیگر حاکی از قدرت خریدارها در بازپسگیری کنترل و خنثیسازی موقت آن حرکت نزولی است.
آیا مهم است که کندل دوجی سنجاقکی، قرمز باشد یا سبز؟
درعینحال که رنگ دوجی سنجاقکی میتواند برخی نکات درباره قدرت فعلوانفعالات بین خریدارها و فروشندهها در طول جلسه معاملاتی ارائه کند، ضروریترین جنبهای نیست که باید در نظر گرفته شود. بلکه محتوای کلی الگو درون بازار و موقعیت آن نسبت به سایر عوامل تکنیکال، اهمیت بیشتری دارند.
چه یک دوجی سنجاقکی قرمزباشد چه سبز، نکته کلیدی، سایه تحتانی بلند و بدنه کوچک است، که بیانگر یک رقابت بین خریدارها و فروشندههاست، زیرا هر دو جناح سعی دارند قدرت بیشتری کسب کنند. این اتفاق همچنین میتواند بعد از یک روند صعودی قدرتمند نیز رخ دهد، که بیانگر یک وقفه و اصلاح بالقوه یا برگشت خود آن روند صعودی است.
هرچند، حتما باید دنبال تایید از سوی پرایساکشن متعاقب باشیم و سایر اندیکاتورهای تکنیکال را برای اعتبارسنجی آن برگشت روند بالقوه در نظر بگیریم.
تشخیص دوجی سنجاقکی در ترید آنی
تشخیص دوجی سنجاقکی در ترید آنی یک مهارت بسیار ارزشمند در بین بازارهای مختلف از جمله سهام، فارکس، کامادیتیها، و رمزارزها است. این الگو نهتنها برگشت روندهای بالقوه را سیگنال میکند بلکه نکاتی درباره تمایلات بازار ارائه میکند و یک برتری استراتژیک در تصمیمگیری ارائه میدهد. تریدرها با تحلیل اندازه کندل، حضور سایه بلند، و ویژگی بدنه کوچک کندل میتوانند حرکات بازار را بهشکل موثر پیشبینی کنند و استراتژیهای خود را بطور مقتضی تنظیم کنند.
بعنوان مثال، طلا در اوایل سال 2021 نوسانات قیمتی شدیدی را تجربه کرد. قیمت طلا پیش از آن که در ماه مارچ تا 1.676.61$ ریزش کند و یک افت چشمگیر را رقم بزند، در ژانویه به سقف 1.959.1$ رسیده بود. این حرکت بیانگر نوسان طلا و جذابیت آن بعنوان یک دارایی معاملاتی بود. در بحبوحه این نوسانات، تشکیل یک دوجی سنجاقکی نشاندهنده یک تغییر در تمایلات بازار بود. ظهور این الگو در پی یک روند نزولی بیانگر یک برگشت روند صعودی بود، زیرا پیش از آن، نیروی خرید به قدر کافی قدرتمند بود تا فشار فروش را خنثی کند.
مقاومت قیمت طلا، که نتوانست دوباره به پایینترین سطح تجربهشده در مارچ ۲۰۲۱ برسد، و حرکت صعودی متعاقب پس از تشکیل دوجی سنجاقکی، این برگشت روند را تایید میکند و نشاندهنده تمایلات صعودی است.
اثربخشی دوجی سنجاقکی با توجه به زمینه آن افزایش مییابد. الگوهایی که در نزدیکی سطوح کلیدی حمایت، میانگین متحرکها، یا سایر نقاط تکنیکال مهم ظاهر میشوند، احتمال بیشتری برای اعلام برگشت روندهای واقعی دارند. این امر، کاربرد ویژهای در بازارهای سریع مانند رمزارزها دارد؛ جایی که دوجی سنجاقکی میتواند بعنوان یک اندیکاتور بسیار مهم در میان نوسانات بیاهمیت عمل کند.
کندل دوجی سنجاقکی هر چند وقت یکبار رخ میدهد؟
دوجی سنجاقکی هر روز مهمان نمودار شمعی شما نیست. ظهور این الگو نسبتا نادر است، زیرا فقط تحت شرایط بخصوصی از بازار تشکیل میشود، که قیمتهای اوپن، سقف، و کلوز در یک نقطه همسطح شوند و یک سایه تحتانی بلند ایجاد کرده باشند. همین نادر بودن باعث میشود که ظهور دوجی سنجاقکی اهمیت بیشتری پیدا کند.
هرچند، حتما باید در نظر داشت که این دفعات وقوع اندک همچنین به معنی این است که استراتژی معاملاتی شما نباید تنها بر پایه این الگو باشد. بلکه آن را صرفا یکی از ابزارهای معاملاتی متعدد خود در نظر بگیرید.
تایمفریمها و تنظیمات نموداری
دوجی سنجاقکی یک الگوی چند-منظوره است که میتواند در تایمفریمهای مختلفی ترید شود. چه شما یک تریدر روزانه باشید چه یک سرمایهگذار بلندمدت، بسته به رویکرد استراتژیک و افق زمانی خود قادر به تشخیص این الگو بر روی نمودارهای خود خواهید بود. زیرا تایمفریم نمودار، میزان دادههای ارائهشده توسط هر کندل مجزا را تعیین میکند و احتمال وقوع دوجی سنجاقکی معمولا در تایمفریمهای کوتاهتر بیشتر است.
برای تریدهای کوتاهمدت شاید دوجی سنجاقکی را بر روی تایمفریمهای میانروزانه ببینید، مانند:
نمودارهای ساعتی: پرایساکشن را برای یک ساعت واحد نشان میدهد.
نمودارهای 30-دقیقهای: پرایساکشن را در بازههای نیمساعته نشان میدهد.
نمودارهای 15-دقیقهای: پرایساکشن را در بازههای 15-دقیقهای نشان میدهد.
نمودارهای 5-دقیقهای: پرایساکشن را در بازههای 5-دقیقهای نشان میدهد، که میتواند در تشخیص پرایساکشن خرد در سطوح کلیدی کمک کند.
این تایمفریمهای کوتاهتر میتوانند دید جزئیتری از رفتار بازار به شما بدهند، ولی ممکن است مانع کسب یک نگاه وسیعتر از روند بلندمدتتر توسط تریدر شوند.
از طرف دیگر، اگر شما یک تریدر میانمدت یا سوئینگتریدر باشید، ممکن است در نمودارهای 4-ساعته و روزانه دنبال دوجی سنجاقکی بگردید. این تایمفریمهای بلندتر میتوانند یک تعادل بین نویز کوتاهمدت و روندهای بلندمدت ارائه کنند، که دید بازتری از بازار به شما میدهد.
و اگر یک تریدر بلندمدت یا پوزیشنتریدر باشید، ممکن است نمودارهای ماهانه یا هفتگی را برای تشخیص الگوی دوجی سنجاقکی تحلیل کنید. این نمودارها برگشت روندهای بزرگتر را منعکس میکنند، که این ویژگی آنها را مناسب هولد کردن پوزیشنها بهمدت چندین ماه تا چندین سال میسازد.
تایید الگو با حجم معاملات
بازارهای غیرمتمرکز مانند فارکس و رمزارزها بدون نظارت متمرکز که مشخصه صرافیهای سنتی است، فعالیت میکنند. معاملات بهشکل مستقیم بین دو طرف معامله هدایت میشوند و پلتفرمهای متمرکز را دور میزنند. این ماهیت غیرمتمرکز، چالشهای خاصی پیش روی تحلیل حجم قرار میدهند، چون هیچ منبع واحدی برای گردآوری تمام فعالیتهای معاملاتی وجود ندارد.
عدم وجود یک صرافی متمرکز در بازارهای غیرمتمرکز به معنی این است که دادههای مربوط به حجم شاید کل فعالیت آن بازار را ثبت نکنند، که این مسئله میتواند به سیگنالهای گمراهکننده منجر شود. برای نمونه، اندیکاتورهای حجم در بازار فارکس اغلب بجای فعالیت کل بازار، فعالیت یک کارگزار بخصوص یا یک کنسرسیوم کارگزاری را منعکس میکنند. این پراکندگی میتواند اثربخشی حجم معاملات بعنوان یک ابزار تاییدی را کاهش دهد.
در سوی مقابلِ بازارهای غیرمتمرکز، بازارهای معاملاتی متمرکز مانند بورس اوراق بهادار و بازارهای آتی، یک نگاه تلفیقی از فعالیت معاملاتی ارائه میدهند. این پلتفرمها خرید و فروش داراییهایی مانند سهام، کامادیتی، و معاملات آتی را تسهیل میکنند و دادههای حجمی شفاف و دقیقی ارائه میدهند.
این دسترسپذیری اطلاعات حجمی دقیق در بازارهای متمرکز، غنای تحلیل الگوهای معاملاتی را و تاییدیههای روند را بیشتر میکند. بعنوان مثال، تشکیل یک الگوی شمعی دوجی سنجاقکی به همراه یک جهش در حجم معاملات میتواند اعتبار سیگنال بازگشتی صعودی در این بازارها را بهطرز چشمگیری تقویت کند.
مثال از دوجی سنجاقکی
بیایید برای نشان دادن نحوه شکلگیری این الگو، EUR/JPY را در نظر بگیریم.
نمودار EUR/JPY در زیر که به یک دوجی سنجاقکی منجر شده، یک پولبک به طرف یک حمایت خط روندی بسیار مهم را نشان میدهد. این خط روند که طی یک دوره ایجاد شده و با اتصال حداقل سه کف قابلتوجه به یکدیگر مشخص شده، یک روند صعودی را نشان میدهد. این جفتارز که یک روند نزولی را تجربه کرده که به تست این حمایت خط روندی منجر شده، بیانگر تمایلات نزولی در این بازار است.
از آنجایی که این دوجی سنجاقکی در فرایند شکلگیری بوده، پرایساکشن موقتا به زیر حمایت خط روندی رفته و موجب یک حس عدم قطعیت شده است. این نقض کردن حمایت، بسیار ضروری بوده زیرا عزم خریدارها را محک زده و دوام این خط روند را به پرسش کشیده است. به نظر میرسیده که بازار در این نقطه در آستانه یک برگشت روند بالقوه یا تداوم روند نزولی بوده است.
EUR/JPY طی ماههای پس از تشکیل دوجی سنجاقکی 4.31% رشد داشته است. این رشد چشمگیر یک نشانه واضح بوده که خریدارها کنترل را در اختیار داشتهاند و اجازه ادامه حرکت را به روند صعودی دادهاند. کندل صعودی قدرتمندی که بعد از الگو آمده بعنوان تایید سیگنال بازگشتی دوجی سنجاقکی عمل کرده و این برتری جدید خریدارها در بازار را معتبر میشمارد.
مدیریت ریسک در هنگام ترید دوجی سنجاقکی
برای ترید هر استراتژی معاملاتی، مدیریت ریسک به اندازه سیگنال ورود حائز اهمیت است. در هنگام ترید الگوی دوجی سنجاقکی حتما باید مولفههایی همچون اندازهبندی پوزیشن و محل قرارگیری حد ضرر را لحاظ کرد تا مانع زیانهای نامتناسب شد. یک استراتژی رایج این است که سفارشات حد ضرر را برای پوزیشنهای لانگ، در زیر کف الگو قرار دهیم. این کار شما را در برابر ریسک افت قیمت محافظت میکند و در صورت حرکت قیمت در خلاف جهت ترید، به کنترل زیانهای احتمالی کمک میکند.
با توجه به نادر بودن نسبی و نامطمئن بودنِ بالقوه دوجی سنجاقکی بعنوان یک ابزار مستقل، مدیریت ریسک قوی برای مدیریت فرصتهای معاملاتی کمتر-رایج اما قابلتوجه بالقوهای که ارائه میدهد، ضروری است. نباید تمام تخممرغهای خود را در یک سبد بگذارید. تنوعبخشی، کلید مدیریت ریسک است و تریدرها باید از تمرکز بیش از حد روی پوزیشنها صرفا بر اساس الگوی دوجی سنجاقکی دوری کنند.
در کنار اندازهبندی پوزیشن و محل قراردهی حد ضرر، یک بُعد مهم دیگر از مدیریت ریسک، قراردهی تارگتهای سود است. تارگتهای سود بایستی بر اساس ترکیب ترجیحات ریسکبهریوارد و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال ایجاد شوند. این تارگتهای قیمت خرید بایستی واقعبینانه و همسو با شرایط بازار باشند. دانستنِ زمان خروج از ترید میتواند به اندازه دانستنِ زمان ورود به ترید مهم باشد.
پس از ظهور یک کندل دوجی سنجاقکی بر روی نمودار روزانه FTSE 100 فوق، تریدرها میتوانستهاند یک سفارش خرید با نقطه ورودی درست در بالای کندل در سطح 7460 قرار دهند. سطح حد ضرر را میتوان درست در زیر دوجی سنجاقکی در 7370 یعنی 90 واحد دورتر قرار داد. اگه تریدرها قصد استفاده از یک نسبت ریسکریوارد 1 به 2 را میداشتند، در آن صورت میتوانستند سطح لیمیت (سطحی که در آنجا ترید با سود بسته میشود) خود را 180 واحد دورتر و در سطح 7640 تعیین کنند.
اندازهبندی پوزیشن و قراردهی حد ضرر
اندازهبندی پوزیشن، فرایند تعیین میزان سرمایهای است که قصد دارید در یک ترید واحد ریسک کنید. این یک گام حیاتی در مدیریت ریسک است که تاثیر مستقیم روی سود یا زیان احتمالی شما دارد.
- اصل اساسی: هیچوقت بیشتر از 1% مجموع ماندهحساب خود را در یک ترید واحد ریسک نکنید. برای نمونه، با یک حساب 40.000 دلاری، حداکثر ریسک شما در هر ترید باید 400 دلار یا کمتر باشد.
- محاسبه: اندازه پوزیشن بر اساس فاصله بین نقطه ورود شما و سفارش حد ضرر محاسبه میشود (قانون 1% را در خاطر داشته باشید).
فرمولش این است:
- ریسک ترید به ازای هر سهم / ریسک حساب = اندازه پوزیشن
- مثال: اگر حد ضرر 1$ دورتر از نقطه ورود شما گذاشته شود، و قصد داشته باشید 100$ را در آن ترید ریسک کنید، اندازه پوزیشن شما 100 سهم خواهد بود.
قراردهی حد ضرر
حد ضرر سفارشی است که به کارگزار شما داده میشود تا وقتی یک دارایی به یک قیمت بخصوصی رسید، آن را بفروشد. حد ضرر یک ابزار مهم برای محدودسازی زیانهای احتمالی در یک ترید است.
برای الگوهای دوجی سنجاقکی:
- ستاپ صعودی: حد ضرر را درست در زیر کف دوجی سنجاقکی قرار دهید. این کار درعینحال که به الگو فضا میدهد تا خود را اثبات کند، از شما در برابر افت قیمت محافظت میکند.
- منطق: استفاده از روی دیگر الگوی دوجی سنجاقکی بعنوان مرجعی برای قراردهی حد ضرر، قدرت پیشبینی برگشت روند الگو را چند برابر میکند و در صورت حرکت بازار در جهت غیر دلخواه، زیانهای احتمالی را به حداقل میرساند.
قرار ندادن سفارشهای حد ضرر میتواند به زیانهای هنگفت و بعضا غیرقابل مدیریت منجر شود. برگشت قیمت مطابق انتظار بعد از یک دوجی سنجاقکی ممکن است همیشه رخ ندهد، که اگر ترید بدون محافظت رها شود، این مسئله به ضررهای هنگفتی منتهی میشود.
ترکیب اندازهبندی اصولی پوزیشن و قراردهی استراتژیک حد ضرر در هنگام ترید الگوی دوجی سنجاقکی، برای مدیریت کردن ریسک حیاتی است. با ریسک نکردن بیش از 1% از حسابتان در هر ترید واحد و استفاده از خود الگو برای قراردهی سفارشهای حد ضرر، زیانهای بزرگی که یک ترید میتواند تولید کند را به حداقل میرسانید.
قراردهی تارگتهای سود و حد ضررهای پویا
قراردهی تارگتهای سود و حد ضررهای پویا یک بخش حیاتی دیگر از مدیریت ریسک در زمان ترید دوجی سنجاقکی است.
تارگتهای سود
تارگتهای سود (لیمیتها) به سطح قیمتی اشاره میکنند که شما در آنجا قصد دارید پوزیشن خود را به منظور تحقق سود ببندید. در زمان ترید دوجی سنجاقکی، تارگتهای سود بایستی طبق ترجیحات ریسک/ریوارد یا سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال ایجاد شوند. در بسیاری مواقع، تریدرها به فاصله حد ضرر نگاه میکنند و آن را دوبرابر میکنند تا به محل قراردهی تارگت سود برسند. به ازای هر پیپ ریسک، دو پیپ سود بالقوه وجود دارد. این منطق، یک نسبت ریسکبهریوارد 1 به 2 به همراه دارد.
حد ضررهای پویا
حد ضررهای پویا یک ابزار مفید دیگر برای مدیریت ریسکهای ترید جاری و قطعیسازی سودها هستند. حدضرر پویا نوعی سفارش حد ضرر است که بهشکل پویا با قیمت بازار حرکت میکند. اگر در یک ترید صعودی باشید و پوزیشن لانگ گرفته باشید، حد ضرر پویا همزمان با رشد قیمت بازار، به بالاتر منتقل خواهد شد. اگر قیمت بازار به اندازه کافی بالا برود، در آن صورت حد ضرر به بالای قیمت ورود منتقل میشود و عملا یک ترید سودآور را تضمین میکند.
در بخش "مدیریت ریسک در هنگام ترید دوجی سنجاقکی"، ما نسبت ریسکبهریوارد خرید یک قرارداد FTSE 100 با قیمت ورودی 7460 و حد ضرر 7370 (90 واحد فاصله) را بررسی کردیم. حالا، اگر تریدر یک حد ضرر پویا با فاصله ۵۰ واحد تعیین کند و قیمتها به نفع تریدر تا ۷۵۳۵ (۷۵ واحد فاصله) حرکت کنند، حد ضرر ۵۰ واحد به ۷۴۲۰ منتقل خواهد شد. سپس اگر قیمتها به رالی صعودی خود تا 7620 ادامه دهند، حد ضرر به 7520 منتقل خواهد شد. اساسا به ازای هر برش 50-واحدی از پیشروی بازار، حد ضرر نیز 50 واحد پیشروی خواهد کرد. این یعنی حتی اگر قیمت تا 7520 افت کند، آن پوزیشن با سود بسته خواهد شد.
استراتژیهای ترید دوجی سنجاقکی
در زمان ترید دوجی سنجاقکی، بسته به اهداف و تحمل ریسک تریدر، استراتژیهای معاملاتی متنوعی را میتوان به کار گرفت.
این استراتژیها از تکنیکهای ساده پرایساکشن تا استراتژیهای پیچیدهتر که با اندیکاتورهای تکنیکال سر و کار دارند را شامل میشوند.
دوجی سنجاقکی در روندهای نزولی
دوجی سنجاقکی در روندهای نزولی میتواند سیگنال یک برگشت روند صعودی بالقوه باشد. سایه تحتانی بلند تداعی میکند که علیرغم فشار فروش اولیه، خریدارها توانستهاند قیمت را مجددا تا سطح بازگشایی بالا بیاورند. این اتفاق نشان میدهد که فشار خرید در حال چربیدن به فشار فروش است، که احتمالا به یک رشد قیمتی منجر میشود. هرچند، قبل از گرفتن تصمیم معاملاتی، حتما بایستی منتظر تاییدیه از کندل بعدی بمانیم.
دوجی سنجاقکی در روندهای صعودی
در سوی مقابل، دوجی سنجاقکی در روندهای صعودی میتواند سیگنال یک وقفه بالقوه از روند صعودی جاری پس از یک رالی صعودی باشد. دوجی سنجاقکی در یک روند صعودی روی یک نمودار بلندمدت همچنین میتواند مناطق بالقوه حمایت و مقاومتی را فراهم کند که ممکن است برای یک برگشت روند احتمالی از روند اصلی، حیاتی باشند. به همین دلیل است که قبل از گرفتنِ تصمیم معاملاتی باید حتما منتظر تاییدیه از کندل بعدی بمانیم.
پولبکها روی نمودارهای خالی
ترید پولبکها بر روی نمودارهای خالی یک استراتژی دیگر است که قابلیت استفاده با دوجی سنجاقکی را دارد. نمودار خالی، یک نمودار قیمتی فاقد هر گونه اندیکاتور تکنیکال است. در این سناریو، دوجی سنجاقکی میتواند یک تاییدیه چشمی از نقاط برگشت روند بالقوه در طول پولبکهای یک روند صعودی ارائه کند.
این تاییدیهها میتواند تاثیر ویژهای برای آن دسته از تریدرهایی داشته باشد که یک رویکرد تمیز و حداقلی را برای تحلیل نموداری ترجیح میدهند.
ترکیب دوجی سنجاقکی با خطوط روند و سطوح حمایت
دوجی سنجاقکی همچنین میتواند با خطوط روند و سطوح حمایت ترکیب شود تا دقت ترید را بهبود دهد. خطوط روند، خطوطی هستند که روی نمودار رسم میشوند تا جهت غالب قیمت را نمایش دهند. در سوی مقابل، سطوح حمایت، سطوح قیمتی هستند که تصور میرود فشار خرید در آنجا از فشار فروش پیشی بگیرد و مانع افت بیشتر قیمت شود.
زمانی که یک دوجی سنجاقکی در نزدیک یک خط روند یا سطح حمایت رخ میدهد، میتواند سیگنال قدرتمندتری مبنی بر یک برگشت قیمت بالقوه ارائه کند.
بیایید به مثال EUR/JPY خودمان برگردیم.
دوجی سنجاقکی در یک مقطع فوقالعاده مهم و درست پس از سقوط قیمت به زیر حمایت خط روندی تشکیل شده است. سایه تحتانی بلندش نشان میدهد که علیرغم اینکه فروشندهها موفق شدهاند قیمت را بهشدت پایین ببرند، خریدارها با قدرت وارد بازار شدهاند و قیمت را به بالا هدایت کردهاند تا درست در زیر اوپن ماهانه کلوز کند. این الگو نشانه یک ریجکت قدرتمند از قیمتهای پایینتر بوده و تلویحا بیانگر یک تغییر محتمل در تمایلات بازار بوده است (از نزولی به صعودی).
نمودار EUR/JPY از یک وضعیت بلاتکلیف و جو صعودی (که با شکستن حمایت خط روندی مشخص شده)، به یک فاز صعودی قدرتمند تبدیل شده که با پیدایش یک دوجی سنجاقکی آغاز شده است. این الگو عملا سیگنال یک برگشت روند بوده که در ادامه توسط پرایساکشن بیشتر تایید شده، که نشاندهنده قدرت تحلیل تکنیکال در تشخیص نقاط چرخش کلیدی بازار است.
ترید دوجی سنجاقکی با میانگین متحرکها
دوجی سنجاقکی را میتوان با میانگین متحرکها به منظور ترید پولبکها در طول روندهای صعودی استفاده کرد. میانگین متحرک یک ابزار تحلیل تکنیکال است که با ایجاد یک میانگین قیمتی که دائما بهروز میشود، دادههای قیمت را هموار میکند. این ویژگی میتواند در تشخیص روند کلی قیمت به شما کمک کند و سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را ارائه کند.
زمانی که الگوی دوجی سنجاقکی در میانگین متحرک تشکیل میشود، نشان میدهد که به میانگین متحرک بعنوان یک سطح حمایت احترام میگذارد. رمز موفقیت این استراتژی استفاده از یک میانگین متحرک رایج مانند میانگین متحرک 20، 50، 100، یا 200-دورهای است.
ترید دوجی سنجاقکی با واگراییهای آراسآی
ترید دوجی سنجاقکی با واگراییهای آراسآی (شاخص قدرت نسبی) میتواند سیگنالهای برگشت روند صعودی بالقوه بعد از روندهای نزولی فراهم کند. یک واگرایی آراسآی زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک کف جدید تشکیل دهد، ولی آراسآی یک کف بالاتر تشکیل دهد. این واگرایی تداعی میکند که درحالیکه قیمت در حال ایجاد کفهای جدید است، مومنتوم موجود در حال تضعیف است، که احتمالا به یک برگشت قیمت منجر خواهد شد.
زمانی که یک دوجی سنجاقکی در نزدیک انتهای کف دوم قیمت ظاهر میشود، حاکی از شکلگیری حمایت صعودی است. اگر آراسآی زیر 30 باشد، آنگاه زمانی که آراسآی دوباره به بالای 30 برگردد یک سیگنال تاییدشده ظاهر میشود.
ترید دوجی سنجاقکی با فیبوناچی
دوجی سنجاقکی را همچنین میتوان با سطوح اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص سطوح برگشت روند بالقوه استفاده نمود. سطوح اصلاحی فیبوناچی خطوطی افقی هستند که محل احتمالی وقوع سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را نشان میدهند. مبنای این سطوح، اعداد فیبوناچی است (دنبالهای از اعداد که هر عدد، مجموع دو عدد قبلی است).
سطوح اصلاحی فیبوناچی که بیشتر استفاده میشوند 23.6%، 38.2%، 61.8%، و 78.6% هستند. بنابراین، زمانی که دوجی سنجاقکی در نزدیکی یکی از این سطوح اصلاحی در یک روند صعودی تشکیل میشود، بیانگر این است که بازار دارد به آن سطح حمایت مخفی احترام میگذارد. در نتیجه، قیمت معمولا به سطح بعدی فیبوناچی برمیگردد که بالاتر است.
ترید دوجی سنجاقکی با نقاط پیوت
و بالاخره، ترید دوجی سنجاقکی با نقاط پیوت میتواند کاربرد ویژهای در ترید روزانه داشته باشد. نقاط پیوت، اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال هستند که سطوحی از حمایت و مقاومت را ارائه میدهند که میتوان آنها را برای تعیین نقاط ورود و خروج بالقوه استفاده نمود.
نقاط پیوت نوع دیگری از سطوح پنهان حمایت و مقاومت هستند که بر روی نمودارها قرار میگیرند. سطوح پیوت بر اساس قیمت سقف، کف، و کلوز روز معاملاتی پیش محاسبه میشوند. انحرافهای ریاضیاتی مختلفی وجود دارند که تریدرها برای این محاسبه به کار میبرند. استراتژی معاملاتی یکروزه مبتنی بر بکارگیری نقاط پیوت Camarilla است. تریدرها از حمایت سوم بعنوان یک محدوده حمایتی در یک روند صعودی استفاده میکنند. اگر یک دوجی سنجاقکی در حمایت سوم ظاهر شود، در آنصورت حاکی از تشکیل احتمالی یک رالی صعودی خواهد بود.
مزایای ترید دوجی سنجاقکی
ترید دوجی سنجاقکی چندین مزیت به همراه دارد. از آنجایی که این الگو یک اندیکاتور بالقوه برای چرخشهای قیمت است، میتواند نکاتی درباره جو بازار ارائه دهد. این الگو میتواند یک تغییر در توازن قدرت بین خریدارها و فروشندهها را سیگنال کند، و احتمالا شما را متوجه فرصتهای خرید میکند.
زمانی که این الگو در نزدیکی یک محدوده حمایتی تشکیل میشود، میتواند تایید کند که بازار به آن حمایت احترام میگذارد و رشد قیمت ممکن است ادامه داشته باشد.
مزیت دیگر دوجی سنجاقکی، چند-منظورگی آن است. این الگو را میتوان در بین تایمفریمهای مختلفی ترید کرد، که این مزیت آن را برای سبکهای معاملاتی مختلفی مناسب میسازد (چه یک تریدر روزانه باشید چه یک سوئینگتریدر). این الگو علاوهبر چند-منظورگی میتواند سطوح بخصوصی را برای قراردهی حد ضرر ارائه کند. بعنوان مثال، سایه بلند دوجی سنجاقکی به طرف پایین، محدودهای را برای تریدرها فراهم میکند تا برای قراردهی حد ضرر مد نظر بگیرند.
ضمنا، این الگو را میتوان با سایر الگوهای تحلیل تکنیکال مانند واگرایی آراسآی ترکیب نمود تا به تایید یک تغییر بالقوه در روند (به طرف بالا) کمک کند.
معایب ترید دوجی سنجاقکی
درعینحال که ترید الگوی سنجاقک مزایای خود را دارد، چندین نکته منفی نیز به همراه دارد. یکی از معایب اصلی، وقوع بسیار نادر آن است. این الگو در دفعات زیادی رخ نمیدهد، که این مسئله میتواند کارایی آن بعنوان یک ابزار معاملاتی مستقل را محدود کند. تریدرهایی که منتظر وقوع این الگو میمانند ممکن است از فرصتهای معاملاتی دیگر جا بمانند.
ایراد دیگر، نامطمئن بودن بالقوه دوجی سنجاقکی بعنوان یک سیگنال معاملاتی تک است. درعینحال که این الگو میتواند برگشت قیمتهای بالفوه را سیگنال کند، بهتنهایی همواره یک اندیکاتور مطمئن نیست. اغلب مواقع قبل از گرفتن یک تصمیم معاملاتی، لازم است که منتظر یک کندل تاییدی بمانیم تا اعتبار این الگو را تایید کند. یا، از دوجی سنجاقکی برای تایید سایر سیگنالهای صعودی و الگوهای تکنیکال استفاده کنیم. این الگو بهتنهایی میتواند گمراهکننده باشد، بنابراین دنبال شواهد محتوایی از ابزارهای دیگر بگردید.
اشتباهات و تلههای رایجی که باید از آنها دوری کنیم
ترید دوجی سنجاقکی بعنوان یک الگوی شمعی محبوب میتواند عملا راهی برای اندازهگیری برگشتهای بالقوه بازار باشد. با این حال، حتی باتجربهترین تریدرها نیز اگر احتیاط نکنند ممکن است در دامهای خاصی بیفتند. در اینجا برخی از اشتباهات و تلههای بسیار مهم که باید از آنها دوری کنید، به همراه راههایی برای پوشش ریسک این موارد ذکر شده است.
اتکای بیش از حد به الگو:
دوجی سنجاقکی میتواند یک اندیکاتور قدرتمند باشد، اما در نظر گرفتن آن بعنوان جام مقدس سیگنالهای معاملاتی جواب نخواهد داد. این اتکای بیش از حد ممکن است سایر سیگنالها یا فعلوانفعالات ضروری بازار را تحت الشعاع قرار دهد، و احتمالا به تصمیمات معاملاتی نادرست منجر میشود.
- راهکار: آن را بعنوان مجموعه متنوعی از ابزارهای تحلیلی به کار بگیرید. ترکیب آن با تحلیل روند، سایر الگوهای شمعی، یا اندیکاتورهای تکنیکال میتواند دید جامعتری از بازار فراهم کند و به تصمیمات معاملاتی آگاهانهتری منجر شود.
نادیده گرفتن نیاز به تایید:
توقع برگشت قیمت صرفا بر اساس ظهور یک دوجی سنجاقکی و بدون منتظر ماندن برای تاییدیه بعدی، میتواند به تصمیمات معاملاتی عجولانه و غالبا تاسفبار منتج شود.
- راهکار: منتظر بمانید تا کندل(های) بعدی، جهتی که دوجی سنجاقکی نشان داده را تایید کنند. این تاییدیه میتواند ریسک سیگنالهای غلط را بهطرز چشمگیری کاهش دهد و نرخ موفقیت تریدها را افزایش دهد.
مقایسه الگوی شمعی دوجی سنجاقکی صعودی با نزولی
دوجی سنجاقکی صعودی از نظر شکل با نسخه نزولی یکسان است، اما تفاوت آنها در محتوای روند جاری قرار دارد.
الگوی دوجی سنجاقکی بعد از یک روند نزولی در قیمتها یافت میشود. روند به پایینتر ادامه مییابد ولی ناگهان به طرف قیمتهای بالاتر چرخش میکند.
در سوی مقابل، نسخه نزولی الگوی شمعی دوجی سنجاقکی بعد از یک رالی مداوم ظاهر میشود. یک افت ناگهانی قیمت و رالی سریع، سایه بلند را شکل میدهد. این وضعیت تداعی میکند که فروشندهها به قیمتهای بالاتر علاقهمند هستند و آن دارایی برای رالی با مشکل مواجه است. هر دو الگوی دوجی یک سرنخ درباره تمایل خریدارها یا فروشندهها به آن دارایی ارائه میدهند.
مقایسه دوجی سنجاقکی با دوجی سنگقبر
دوجی سنجاقکی و دوجی سنگقبر الگوهای شمعی ژاپنی مشابهی هستند اما در جهتهای مخالف تشکیل میشوند. هر دو الگو از نظر ساختار و شاخصهای بازاری که ارائه میدهند شبیه به پینبارها هستند. هرچند، تفاوت اصلی میان این دو الگو در موقعیت مکانی سایه بلند قرار دارد. دوجی سنجاقکی یک سایه تحتانی بلند دارد، که نشانه یک برگشت روند صعودی بالقوه است. در سوی مقابل، دوجی سنگقبر یک سایه فوقانی بلند دارد، که بیانگر یک برگشت روند نزولی بالقوه است.
هم دوجی سنجاقکی و هم دوجی سنگقبر تقریبا هیچ تفاوتی بین قیمتهای اوپن و کلوز خود ندارند، که این به یک بدنه بسیار کوچک یا عدم وجود بدنه بر روی کندل منجر میشود. علیرغم نداشتنِ بدنه، هر دو الگو اعلام میکنند که یک رنج قیمتی بسیار بزرگ طی مدت شکلگیری آنها ظاهر شده است.
مقایسه دوجی سنجاقکی با چکش
دوجی سنجاقکی و چکش از دور ظاهر مشابهی دارند. هر دو الگو نشانه یک برگشت قیمت بالقوه هستند، ولی در ساختار خود اندکی تفاوت دارند.
چکش، یک بدنه بزرگتر در نزدیک سقف جلسه معاملاتی دارد. در سوی مقابل، دوجی سنجاقکی یک بدنه بسیار کوچک دارد یا اصلا بدنه ندارد، که نشان میدهد قیمتهای اوپن و کلوز نزدیک سطوح قیمتی یکسانی هستند.
هر دو الگو یک سایه نسبتا بلند دارند که به طرف پایین بیرون زده است. هرچند، اگر دقیق مقایسه کنیم، سایه دوجی سنجاقکی ممکن است اندکی بلندتر باشد.
سایه بلند در این الگوها نشان میدهد که فروشندهها ابتدا کنترل را در دست داشتهاند، ولی خریدارها موفق شدهاند قیمت را دوباره به بالا هدایت کنند. هرچند، دوجی سنجاقکی به دلیل نداشتنِ هیچگونه مقاومت نزولی، تداعیکننده فشار خرید بسیار بیشتری است. هر دوی این الگوها صعودی محسوب میشوند، مخصوصا اگر در نزدیکی یک سطح حمایت تشکیل شوند.
با این حال، بایستی توجه داشت که چکش عموما الگوی متداولتری از دوجی سنجاقکی تلقی میشود. نادر بودن دوجی سنجاقکی میتواند آن را در زمان تشکیل به سیگنال مهمتری تبدیل کند. هرچند، این همچنین بدان معنا است که شاید به اندازه الگوی چکش مکررا ظاهر نشود.
مقایسه دوجی سنجاقکی با حلقآویز
الگوی شمعی دوجی سنجاقکی و حلقآویز در نگاه اول الگوهای کاملا مشابهی به نظر میرسند. هر دو الگوهای تک-کندلی هستند. سر هر دو الگو در نزدیک سقف قیمتی کندل قرار دارد.
تفاوتهای اصلی بین این دو الگو، محل تشکیل آنها در چارچوب روند بزرگتر است. همچنین، طول سایه در دوجی سنجاقکی نسبت به الگوی شمعی حلقآویز بسیار بلندتر است. و بالاخره، اندازه سر سنجاقک حتی از سر الگوی چکش هم کوچکتر خواهد بود.
مقایسه دوجی سنجاقکی با دوجی پایهبلند
مشخصه ظاهری دوجی سنجاقکی و دوجی پایهبلند سایه تحتانی بلند آنهاست، که حاکی از یک فشار خرید قوی است. تفاوت دوجی پایهبلند با دوجی سنجاقکی این است که یک سایه فوقانی بلند نیز دارد. این سایه نشاندهنده نوسان و حرکت قابلتوجه قیمت در طول آن جلسه معاملاتی است.
دوجی سنجاقکی تداعی میکند که فروشندهها ابتدا کنترل را در دست داشتهاند، ولی خریدارها قدرت را کسب کرده و قیمت را مجددا به بالا و به سطح بازگشایی هدایت کردهاند. در سوی مقابل، دوجی پایهبلند نشاندهنده یک درگیری بین خریدارها و فروشندهها بدون برنده مشخص است.
درعینحال که هر دو الگو حاکی از بلاتکلیفی هستند، محل تشکیل دوجی سنجاقکی در انتهای یک روند نزولی یا یک سطح حمایت ممکن است یک نشانه برگشت صعودی ارائه کند. در سوی مقابل، دوجی پایهبلند نشاندهنده بلاتکلیفی مداوم است و نیاز به تایید بیشتری از حرکات بعدی قیمت دارد.
الگوی دوجی سنجاقکی در برابر الگوی شمعی دوجی ستاره
دوجی سنجاقکی و دوجی ستاره یک زیرشاخه از الگوهای شمعی دوجی هستند. در الگوهای دوجی، قیمتهای اوپن و کلوز بایستی مشابه باشند. به همین دلیل، تفاوت اصلی آنها در محل سر و طول سایهها است.
سر الگوی سنجاقک در نزدیک سقف ظاهر میشود و سایه تحتانی آن بهشدت بلند است. الگوی شمعی دوجی ستاره سایههایی بیرونزده از هر دو سمت با اندازهای تقریبا یکسان دارد. در نتیجه، این الگو یک علامت "+" ایجاد میکند.
الگوی دوجی سنجاقکی در برابر الگوی شمعی پینبار
دوجی سنجاقکی و الگوی شمعی پینبار از نظر ساختار و اندازه بسیار شبیه هم هستند. هر دو الگو یک سایه بلند دارند. هر دو ساختار، یک سر بسیار کوچک در نزدیک سقف الگوی شمعی دارند یا فاقد آن هستند.
تفاوت اصلی بین الگوی دوجی سنجاقکی و پینبار در اندازه سر است. دوجی سنجاقکی تقریبا هیچ سری ندارد چرا که قیمت کلوز حدودا با قیمت اوپن یکسان است. در سوی دیگر، پینبار نیز یک سر بسیار کوچک دارد، ولی با قیمت کلوزی که کمی دورتر از قیمت اوپن است. از نظر من این تفاوت قابل اغماض است و تریدرها باید رفتار مشابهی با این دو الگو داشته باشد.
مقایسه دوجی سنجاقکی با فرفره
دوجی سنجاقکی و فرفره دو الگوی شمعی ژاپنی برای قیمت هستند که نشاندهنده بلاتکلیفی بازار هستند، ولی در ساختار و تفسیر متفاوت هستند. کندل فرفره یک بدنه واقعی کوچک با سایههای فوقانی و تحتانی با طول تقریبا یکسان دارد، که حاکی از بلاتکلیفی در بازار است. همانند دوجی سنجاقکی، رنگ کندل فرفره اهمیت زیادی ندارد، زیرا قیمتهای اوپن و کلوز بسیار نزدیک به یکدیگرند.
الگوی فرفره سیگنال معاملاتی خاصی با نقاط ورود یا خروج ارائه نمیدهد، زیرا این الگو بعنوان بلاتکلیفی تعبیر میشود. همانطور که از بدنه کوچک و سایههای نسبتا برابر مشهود است، الگوی فرفره نشان میدهد که نه خریدارها و نه فروشندهها نتوانستهاند در طول آن جلسه معاملاتی کنترل را به دست آورند.
فرفره بسته به محتوای روند میتواند نشاندهنده بازگشت یا ادامه روند باشد، اما به خودی خود جهت را تعیین نمیکند و بایستی با احتیاط تفسیر شود.
از سوی دیگر، دوجی سنجاقکی نشان دهنده یک تغییر روند بالقوه است، بهویژه زمانی که در بالای یک شمع توخالی قبلی یا در زیر یک شمع پر قرار بگیرد، که نشانه تغییر احتمالی در تمایلات بازار است.
پرسشهای پرتکرار
دوجی سنجاقکی، صعودی است یا نزولی؟
دوجی سنجاقکی به دلیل سایه تحتانی بلندش، یک الگوی صعودی بعد از روندهای نزولی محسوب میشود. دوجی سنجاقکی بعد از روندهای صعودی طولانی میتواند صعودی یا نزولی باشد.
کندل دوجی سنجاقکی چقدر قابل اطمینان است؟
دوجی سنجاقکی بهتنهایی سیگنال فوقالعادهای نیست. تشخیص دوجی سنجاقکی در نزدیکی سطوح حمایت یا استفاده از آن در کنار سایر اندیکاتورها میزان اطمینانپذیری این الگو را افزایش میدهد.
بهترین موقع برای بکارگیری کندل دوجی سنجاقکی چهزمانی است؟
بهترین موقع برای ترید با کندل دوجی سنجاقکی به محتوای بازاری بستگی دارد که در آن ظاهر میشود. کندل دوجی سنجاقکی میتواند در یک شرایط نوسانی بازار ظاهر شود و به سایه بلند تحتانی منجر شود. به همین علت، شرایط بازار نوسانی معمولا باعث ایجاد شکاف کافی بین خریداران و فروشندگان میشود تا پس از شکلگیری الگو، روند ادامه پیدا کند.
آیا دوجی سنجاقکی یک سیگنال فروش در روند صعودی است؟
میتواند یک سیگنال فروش باشد، مخصوصا اگر در نزدیک یک سطح مقاومت تشکیل شود. سایه تحتانی بلند بیان میکند که فروشندهها سعی دارند غالب شوند و اندکی هم موفق هستند. پس از یک روند صعودی طولانی، این الگو تداعی میکند که جو بازار ممکن است در حال تغییر به نزولی باشد.
بهجز دوجی سنجاقکی، انواع دیگر الگوهای شمعی دوجی کدامند؟
سایر الگوهای دوجی عبارتند از: پایهبلند، سنگقبر، دوجی دوبل، 4-قیمتی، و دوجی خنثی.
نظرات کاربران
برای ارسال نظر وارد شوید
جهت ارسال نظر و امتیاز، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود یا ثبتنام در فینکسفاهیچ دیدگاهی وجود ندارد
هنوز نظری برای این مطلب ثبت نشده است.