دوجی یک الگوی شمعی ژاپنی تک-کندلی است که یک بدنهی بهشدت کوچک و سایههای کشیده در هر دو سمت دارد. این "بدنه" آنقدر کمعرض است که بصورت یک خط افقی دیده میشود (این یعنی قیمت اوپن و کلوز کندل تقریبا یکسان هستند).
دوجی نشاندهندهی بلاتکلیفی در بازارهاست. سایههای فوقانی و تحتانی میتوانند در طول متفاوت باشند، که این باعث میشود دوجیها شکلهای متفاوتی مانند یک صلیب یا علامت + داشته باشند. سایههای بلند نشانهی سطوح ریجکت قدرتمندتری هستند، و بطور بالقوه تغییر روند قدرتمندتری را سیگنال میکنند.
دوجی به معنی بلاتکلیفی است؟
تشکیل الگوهای شمعی دوجی حاکی از بلاتکلیفی بازار در اثر دشواری قیمت برای حرکت به هریک از دو سمت است. این بلاتکلیفی ناشی از یک کشمکش بین خریدارها و فروشندهها یا طی دورههای کمنوسان است.
طی این کشمکش، فروشندهها و خریدارها قدرت برابری دارند که نهایتا قیمت آن دارایی را ثابت نگه میدارد. این کشمکشها میتوانند با سایههایی کوچک یا کشیده به هریک از دو طرف، از لحاظ نوسان متفاوت باشند.
دوجی به ما میگوید که بازار در حال حاضر فاقد فشار خرید یا فروش قوی برای شکستن یک نقطهی قیمتی مشخص است. زمانی که این مفهوم در کنار یک درک مقدماتی از ساختار بازار قرار میگیرد، کندل دوجی میتواند یک سیگنال ورود یا خروج عالی برای ترید باشد.
آنچه که در بالا هایلایت شده، شکلگیری یک کندل دوجی در یک سطح مقاومت است. این به ما میگوید که خریدارها فاقد قدرت کافی برای عبور دادن قیمت از این محدودهی مقاومت هستند. همچنین تلویحا بیانگر توانایی فشار فروش در فرستادن قیمت به نقاط پایینتر است.
دوجی بعد از یک روند صعودی یا روند نزولی
الگوهای شمعی بجای یک جهت معاملاتی واضح، نشاندهندهی بلاتکلیفی در بازار هستند. تریدرها برای تایید بایستی از اندیکاتورهای مضاعف استفاده کنند. بعنوان مثال، تشکیل یک دوجی درسطوح اصلاحی فیبوناچی، نقاط پیوت، یا سطوح قیمتی روانی بعنوان سیگنال بازگشتی قدرتمندتری عمل میکند، تا اینکه دوجی در یک نقطهی قیمتی بیاهمیت ترید شده باشد.
بعد از یک روند صعودی
زمانی که دوجی بعد از یک روند صعودی طولانی ظاهر میشود، بیانگر تضعیف احتمالی فشار خرید است. در این حالت، روند ممکن است کند شود و یک اصلاح قیمتی تشکیل دهد. این یعنی قیمت پیش از آنکه روند صعودی خود را ادامه دهد، ممکن است افت کند تا به یک سطح حمایتی برسد. یا اینکه، تشکیل یک دوجی در یک سطح مقاومت میتواند بیانگر یک برگشت قیمت بالقوه باشد.
بعد از یک روند نزولی
یک کندل دوجی که بعد از یک روند نزولی ظاهر میشود، ممکن است حاکی از تضعیف مومنتوم نزولی باشد. این اتفاق تداعیگر این است که قیمت ممکن است مجددا به یک روند صعودی برگردد، حتی بصورت موقت. زمانی که یک دوجی در یک سطح حمایت افقی تشکیل میشود، این سیگنال بازگشتی بیش از پیش تقویت میشود.
الگوهای دوجی میانروزانه
زمانی که نحوهی ایجاد این الگوی شمعی دوجی را در تایمفریمهای کوچکتر بررسی میکنیم، بهتر میتوانیم آن را درک کنیم.
دوجی کف-به-سقف: بعد از روندهای صعودی
بعنوان مثال، نمودار فوق متعلق به US 100 در تایمفریم 30-دقیقهای است. این کندل با یک روند نزولی بازگشایی شده، سپس فشار خرید کنترل را به دست گرفته و قبل از آنکه فروشندهها موفق شوند مجددا قدرت را به دست گیرند و قیمت را در نزدیک محل بازگشایی کلوز کنند، منجر به ایجاد یک سقف شده است. متوجه شدید که چه رالی قیمتی تند و تیزی است؟ بعضی وقتها، رویدادهای خبری موجب حرکات تند و تیزی میشوند که با اصلاح به نقطهی شروع اولیهی خود، یک دوجی ایجاد میکنند.
دوجی سقف-به-کف: بعد از یک روند نزولی
نمودار میانروزانهی فوق متعلق به EURUSD در تایمفریم 45-دقیقهای است. در بازگشایی، خریدارها قیمت را به بالا فرستادهاند. هرچند، این رالی مدت زیادی دوام نداشته، چرا که یک برگشت روند نزولی وجود داشته که غالب شده تا قیمت را به کفهای جدیدی ببرد. در پایان روز معاملاتی، قیمت از نظر خریدارها بسیار ارزان بوده و این جفتارز را مجددا به بالا و به قیمت بازگشایی روز هدایت کردهاند.
انواع کندلهای دوجی و نحوهی ترید آنها
الگوهای دوجی میتوانند از لحاظ محل تشکیل و طول سایه باهم متفاوت باشند. محبوبترین نسخهها شامل دوجی ستاره، دوجی 4-قیمتی، پایهبلند، دوجی سنجاقکی، و دوجی سنگقبر هستند. تشکیل چندین الگوی دوجی متوالی میتواند نشانهی ایجاد یک بلاتکلیفی قدرتمند باشند، که اغلب به یک بریکاوت قابلتوجه منتج میشود.
پنج نوع دوجی
دوجی ستاره (دوجی خنثی)
دوجی ستاره که به آن دوجی خنثی نیز گفته میشود با سایههای فوقانی و تحتانی با طولی یکسان و یک بدنهی تقریبا نامرئی تشکیل میشود. این سایهها نسبتا کوتاه هستند چرا که بیانگر یک شرایط کمنوسان هستند که فعالیت معاملاتی زیادی در آن وجود ندارد. این الگو دقیقا شبیه علامت "+" است و حاکی از تعادل بین خریداران و فروشندگان است.
دوجی 4-قیمتی
دوجی 4-قیمتی شبیه یک علامت منها است و الگویی است که بهندرت در نمودارهای شمعی ظاهر میشود، بهجز در شرایط کمنوسان یا تایمفریمهای کوتاهتر. حضور این الگو بیانگر فعالیت معاملاتی بسیار اندک یا عدم آن است. شکل این الگو تداعی میکند که هر چهار اندیکاتور قیمت؛ یعنی اوپن، کلوز، سقف، و کف طی یک دورهی زمانی معین در یک سطح یکسان قرار دارند.
عدم تحرک بازار طی آن دوره توسط دوجی 4-قیمتی پوشش داده شده است. این الگو غیرقابل اطمینان تلقی میشود، چرا که تمایل تریدرها را نشان نمیدهد و این بلاتکلیفی هیچ نشانهای مبنی بر تحرکات قیمتی بیشتر ارائه نمیدهد.
کندل دوجی پایهبلند
دوجی پایهبلند سایههای بسیار بلندتری دارد که از بالا و پایین بدنه بیرون زدهاند. این یعنی که خریدارها و فروشندهها سعی داشتهاند کنترل پرایساکشن را در مقاطعی طی بازهی زمانیِ آن کندل بطور دفعتی در دست بگیرند، اما هیچیک نتوانستهاند موفق شوند. این الگوی دوجی بسته به قیمت کلوز خود، بیانگر انواع مختلفی از احتمالات در حرکت قیمت است.
جهتگیری نزولی
اگر قیمت کلوزِ دوجی پایهبلند در نیمهی پایینی کندل باشد و نوک سایه در نزدیکی مقاومت باشد، در آن صورت قیمت ممکن است روند نزولی بگیرد.
مثال فوق از GBPJPY 4-ساعته، شکلگیری الگوی دوجی را در نزدیکی یک ناحیهی مقاومت نشان میدهد.
این عرضهی انباشتهی فروشندگان در نواحی بالاتر، درنهایت موجب افت چند صد پیپی نرخ برابری GBPJPY شده است.
جهتگیری صعودی
قیمت کلوز بالاتر از نیمهی کندل است، چرا که این ساختار شبیه یک الگوی پینبار صعودی است.
نمودار 4-ساعتهی فوق از USDCHF نشاندهندهی تشکیل دوجی در نزدیکترین محدودهی حمایتی است (جایی که قیمت بیانگر مومنتوم صعودی قدرتمند پس از تشکیل کندل است).
ادامهی روند
اگر قیمت کلوز، بدون هیچ حمایت یا مقاومت مهمی در آن نزدیکی، در مرکز الگوی دوجی قرار داشته باشد، در آن صورت تریدرها به دنبال یک ادامهی روند خواهند بود. این یعنی جهت روندی که در حال ورود به الگو است، احتمالا پس از اتمام الگو، جهت روند ما خواهد بود.
برای نمونه، در نمودار روزانهی فوق، AUDCAD چند صد پیپ رالی صعودی داشته، و سپس یک دوجی پایهبلند ظاهر شده است. در صورت عدم وجود هیچ مقاومت معناداری در آن نزدیکی، ممکن است تریدرها انتظار یک ادامهی روند بهشکل صعودی را داشته باشند. پس از شکست سقف دوجی، روند AUDCAD به حرکت خود ادامه داده و 150 پیپ دیگر صعود کرده است.
کندل دوجی سنجاقکی
دوجی سنجاقکی یک کندل به شکل T با یک سایهی تحتانی بلند و یک سایهی فوقانی کوچک یا فاقد سایهی فوقانی است. این الگو نشان میدهد که اوپن، کلوز، و سقف قیمت تقریبا در یک سطح قرار دارند.
دوجی سنجاقکی بر اساس پرایساکشن قبلی میتواند نشانهی یک برگشت روند به طرف پایین یا بالا باشد. اگر الگو در پایان یک روند نزولی تشکیل شود، میتواند بعنوان یک سیگنال خرید تلقی شود، درحالیکه شکلگیری طی یک روند صعودی تلویحا یک سیگنال نزولی بالقوه است.
کندل دوجی سنگقبر
دوجی سنگقبر بصورت یک کندل به شکل T معکوس و با اوپن و کلوز همسطح با کف ظاهر میشود. این کندل نشان میدهد که خریدارها سعی داشتهاند قیمت را رشد دهند، اما نتوانستهاند مومنتوم صعودی را حفظ کنند.
میزان تاثیر دوجی سنگقبر به محل وقوع آن در نمودار قیمت بستگی دارد. در روندهای صعودی، ظاهر این کندل میتواند حاکی از یک برگشت روند بالقوه به طرف پایین باشد. در سوی مقابل، وقوع این کندل در یک روند نزولی به یک اصلاح صعودی بالقوه اشاره دارد.
استفاده از دوجی برای پیشبینی برگشت قیمت
دوجی نزدیک حمایت
تشکیل دوجی در نزدیک یک سطح حمایتی طی یک روند نزولی نشاندهندهی این است که فشار فروش در حال تضعیف است و برگشت روند صعودی بالقوه در حال تشدید است. آن سطح حمایتی بعنوان یک مانع روانی عمل میکند که فروشندهها در آنجا میفروشند و خریدارها شروع به خرید میکنند. در نتیجه، خریدارها فروشندهها را از پای درمیآورند و شروع میکنند به هدایت قیمت به نقاط بالاتر.
ما هیچوقت بطور قطع متوجه نمیشویم که آیا این برگشت روند تا پس از تکمیل آن حرکت حفظ خواهد شد یا خیر. هرچند، یک نشانهی محکمتر مبنی بر یک برگشت روند بالقوه، دیدن نشانهی صعودی از سوی اندیکاتورهای تکنیکالی مانند شاخص قدرت نسبی (آراسآی) و باندهای بولینگر (BB) است.
تریدرها در هنگام استفاده از آراسآی میتوانند دنبال یک واگرایی مثبت باشند که زمانی رخ میدهد که قیمت یک کف پایینتر بسازد اما آراسآی یک کف بالاتر. یک معیار مطمئن دیگر این خواهد بود که رصد کنیم که آیا آراسآی بعد از تجربهی یک شرایط اشباع فروش، سطح 30 ر ا به طرف بالا قطع میکند یا خیر.
بررسی با باندهای بولینگر شامل رصد این مورد میشود که آیا قیمت پس از تشکیل یک دوجی، به طرف باند فوقانی حرکت میکند یا خیر. در اغلب مواقع، پیش از یک دورهی افزایش نوسانات، شاهد باریک (فشرده) شدن باندها هستیم. اگر این فشرده شدن در نزدیک دوجی اتفاق بیفتد و با یک حرکت قیمت به طرف باند فوقانی دنبال شود، ممکن است نشانهی یک برگشت روند صعودی باشد.
دوجی نزدیک مقاومت
ظهور دوجی در نزدیک یک منطقهی مقاومتی طی یک روند صعودی بیانگر این است که مومنتوم خرید در حال تضعیف است و میتوان برگشت روند نزولی بالقوه را انتظار داشت. این سطوح مقاومت نشاندهندهی یک نقطهی قیمتی تاریخی هستند که خریدارها از خرید دست کشیدهاند و فروشندهها شروع به فروش کردهاند. در نتیجه، فروشندهها وارد بازار میشوند و خریدارها را از پای درمیآورند و قیمتها را به پایینتر هدایت میکنند. یک تاییدیهی احتمالی، زمانی است که دوجی، یک الگوی شمعی بازگشتی یا یک کاهش در حجم خرید به دنبال داشته باشد.
کندلهای دوجی در تعیین ریسک در برابر ریوارد
ملاحظات ریسک در برابر ریوارد را در زمان ترید کندلهای دوجی میتوان با استفاده از سطوح حمایت یا مقاومت نزدیک، سادهسازی نمود. اگر همانطور که در تصویر زیر دیده میشود یک محدودهی مقاومت در بالای قیمت سقف دوجی قرار داشته باشد، قرار دادن حد ضرر درست در بالای آن منطقهی مقاومتی، محتاطانه خواهد بود. با این کار اطمینان حاصل میشود که ترید ما در برابر نوسانات موقت در داخل آن محدودهی مقاومت در امان است.
به همین ترتیب، اگر یک محدودهی حمایتی در زیر کف دوجی طی یک روند نزولی وجود داشته باشد، حد ضرر برای یک ترید لانگ باید در زیر آن محدودهی حمایتی گذاشته شود. این استراتژی به تعیین یک حد ضرر منسجمتر کمک میکند که با ساختار بازار و رفتار تاریخی قیمت همخوانی دارد.
تارگت ریوارد (حد سود) نیز در حداقل ممکن یا دوبرابر ریسک تعیین میشود (نسبت ریسکبهریوارد 1:2). برای نمونه، نمودار USDJPY فوق، حاوی یک مورد تشکیل دوجی پایهبلند در یک منطقهی مقاومتی است که نشانهی یک روند نزولی بالقوه است. سطح حد ضرر در بالای سطح مقاومت تعیین میشود (40 پیپ)، درحالیکه سطح حد سود در فاصلهی دوبرابری حد ضرر تعیین میشود (80 پیپ). این رویکرد اطمینان حاصل میکند که سودهای بالقوه بر ریسکها میچربند.
خلاصهی مثالهای دوجی
در بالا نمودار 2-ساعتهی XAUUSD قرار دارد که یک حاوی مورد تشکیل دوجی طی یک روند نزولی در نزدیکترین منطقهی حمایت است. بعد از تشکیل این دوجی، یک برگشت روند صعودی قدرتمند وجود داشته است.
نمودار بالا، چارت 4-ساعتهی USD/CHF است. بازار پیش از تشکیل دوجی در محدودهی مقاومت در یک روند صعودی قرار داشته است. در پی این دوجی، یک کندل فروش قدرتمند آمده و بازار درنهایت یک برگشت روند نزولی را تجربه کرده است. تریدرها همچنین قادر به تشخیص یک الگوی سقف دوقلو هستند که این مومنتوم نزولی را بیشتر تقویت میکند.
یک مثال از ادامهی روند طی یک الگوی دوجی را میتوان در نمودار ETHUSD فوق دید. این نمودار 4-ساعته شکلگیری چندین دوجی را در طول یک رالی قدرتمند نشان داده، که این امر ادامهی روند صعودی را بیشتر تقویت کرده است.
یک مثال دیگر از ادامهی روند در یک دوجی را میتوان در بالا مشاهده کرد، این یک نمودار 1-ساعته از WTI (نفت خام) که در یک روند نزولی قرار دارد. این الگوی دوجی با کندلهای نزولی متوالی دنبال شده که بهترتیب نشاندهندهی مومنتوم نزولی قدرتمند نفت هستند.
مزایای ترید نمودار دوجی
دوجی الگویی است که بهوفور در نمودارهای قیمت رخ میدهد. از نظر ترید، این الگو چندین مزیت دارد که امکان ترید موثر را به تریدرها میدهد، مانند:
- احتیاط معاملاتی: دوجی لزوما نشانهی برگشت روند نیست، ولی وقوع آن بیانگر یک وقفه یا تغییر بالقوه در مومنتوم بازار است. تریدرها میتوانند از دوجی بعنوان نشانهای برای کم کردن فاصلهی حدضررهای خود یا برداشت سودهای پلهای بعنوان یک خروج زودهنگام استفاده کنند تا برای یک تغییر جهت احتمالی آماده باشند.
- تشخیص آسان: دوجی به دلیل شکل منحصربهفرد خود (یک بدنهی بسیار کوچک و سایههای بلند) بهراحتی بر روی نمودارها تشخیص داده میشود. این مزیت میتواند حواس تریدرها را جمع کند تا پرایساکشن آتی و سایر اندیکاتورهای تکنیکال را برای یافتن نشانههایی در طول مسیر با دقت رصد کنند (که اگر تریدرها از قبل داخل یک ترید باشند بطور ویژهای برایشان مفید خواهد بود).
- تحلیل سایه: طول و جهت سایهی دوجی نشانهی خوبی از نوسان بازار است، چرا که سایههای بلند در هر دو طرف ممکن است بیانگر یک رقابت جدی بین خریدارها و فروشندهها باشد و به افزایش نوسانات منجر شود. از طرف دیگر، سایهی بلند در یک سمت، مخصوصا بعد از یک روند، میتواند نشانهی یک مومنتوم در حال تضعیف و برگشت روند بالقوه باشد. این موارد به تریدرها اجازه میدهند تا تریدهای خروج خود را تنظیم کنند یا برای ستاپهای جدید آماده شوند.
معایب ترید نمودار دوجی
ترید دوجی چندین ایراد نیز دارد، مانند:
- جهت نامشخص: الگوی دوجی فاقد یک جهت مشخص است، مخصوصا در دوجیهای سایهکوتاه مانند دوجی 4-قیمتی. این الگوها اغلب بیانگر فعالیت معاملاتی حداقلی و نوسان کمتر در بازار هستند. در چنین سناریوهایی، بازار ممکن است تا زمانی که معاملات بصورت فعالتر ادامه پیدا نکنند هیچ حرکت قابلتوجهی انجام ندهد، که این مسئله از کارایی دوجی بعنوان یک ابزار پیشبینیکننده میکاهد.
- از دست رفتن فرصتها: اثربخشی الگوی دوجی اغلب نیازمند این است که منتظر کندلهای بعدی بمانیم تا تاییدیه ارائه دهند. این فرایند مضاعف، بر پایهی صبر است و میتواند به علت همین زمان انتظار، به از دست رفتن فرصتها منجر شود.
- وابستگی شدید به اندیکاتورها: الگوی دوجی بهتنهایی قابل اتکا نیست، مگر آن که از سایر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده شود. تریدرهایی که میخواهند فقط طبق تشکیل الگوهای نموداری ترید کنند به دلیل پیچیدگی دوجی از ترید آن دوری میکنند.
اشتباهات رایج در ترید دوجی که بایستی مراقب آنها بود
- ورود زودهنگام: تریدرها اغلب زمانی که تشکیل یک دوجی را روی نمودار میبینند در ورود به ترید عجله میکنند؛ بدون آن که روند کلی بازار و تاییدیههای دیگر را در نظر بگیرند.
- نادیده گرفتن شرایط بازار: تریدرها بعضا نمیتوانند شرایط بازار را بهدرستی درک کنند یا آن را نادیده میگیرند. دوجی در مواقعی که در بازاری با یک روند قدرتمند و نوسان زیاد تشخیص داده میشود تاثیر بیشتری دارد (در مقایسه با یک بازار کمنوسان یا ساید).
- برآورد افراطی برای برگشت روند: تریدرها برآوردی افراطی دارند که تکتک دوجیها به یک برگشت قابلتوجه در بازار منجر خواهند شد. این امر به انتظارات غیرواقعگرایانه و از دست رفتن فرصتها منجر میشود.
تفاوت بین دوجی و فرفره چیست؟
دوجی و فرفره هر دو الگوهای شمعی هستند که بیانگر بلاتکلیفی در بازار هستند، اما تفاوتهای متمایزی در ظاهر و سیگنالهای بالقوه دارند.
مشخصهی دوجی، یک بدنهی بسیار کوچک است که تقریبا وجود ندارد، که این یعنی قیمتهای اوپن و کلوز تقریبا یکی هستند و سایههای بلندی نیز دارد. چنین ظاهری نشان میدهد که قیمتها نوسانات شدیدی طی آن دورهی معاملاتی داشتهاند، ولی در نزدیکی قیمت بازگشایی کلوز کردهاند.
فرفره یک بدنهی کوچک اما برجسته دارد و قیمتهای کلوز و اوپن آن اندکی متفاوت هستند. فرفره نیز همانند دوجی سایهها یا فیتیلههایی دارد که از بدنه بلندتر هستند، اما با مقداری حرکت جهتدار همراه است. فرفره میتواند نشانهی یک حرکت اندکی قدرتمندتر در یک جهت بخصوص باشد، ولی همانند دوجی، بهترین عملکرد را با سیگنالهای تاییدی و الگوهای دیگر دارد.
سوالات متداول
الگوی شمعی دوجی چقدر قابل اطمینان است؟
الگوی شمعی دوجی را بعنوان یک سیگنال تک کمتر میتوان قابل اطمینان تلقی کرد، مگر اینکه در کنار سایر تاییدیهها و اندیکاتورهای تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت، آراسآی، و باندهای بولینگر استفاده شود.
کندل دوجی نام خود را از کجا آورده است؟
الگوی شمعی دوجی از واژهی ژاپنی "dōji" نشات گرفته است. این اصطلاح به ماهیت الگو اشاره دارد یا «شباهت» آن را بازتاب میدهد، چراکه قیمتهای اوپن و کلوز تقریبا یکسان هستند.
دوجی یک الگوی صعودی است یا نزولی؟
الگوی شمعی دوجی ذاتا نه صعودی است نه نزولی. تعبیر دوجی بعنوان صعودی یا نزولی به پرایساکشن پیش از آن بستگی دارد و به شرایط بازاری که در آن ظاهر میشود.
آیا دوجی یک الگوی بازگشتی است؟
دوجی میتواند یک الگوی بازگشتی باشد ولی همیشه نشانهی برگشت روند نیست، چرا که بیانگر بلاتکلیفی بازار است. فقط زمانی که دوجی بعد از یک روند صعودی یا روند نزولی قدرتمند ظاهر شود ممکن است نشانهی یک برگشت روند بالقوه باشد.
رنگ دوجی قرمز است یا سبز؟
دوجی از نظر تئوری نباید رنگ مشخصی داشته باشد، چرا که قیمتهای اوپن و کلوز برابر هستند. اما در عمل ممکن است تفاوت بسیار ناچیزی بین قیمتهای اوپن و کلوز وجود داشته باشد که به آن کندل، رنگ قرمز یا سبز میبخشد. رنگ الگوی شمعی دوجی اهمیتی ندارد.
نظرات کاربران
برای ارسال نظر وارد شوید
جهت ارسال نظر و امتیاز، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود یا ثبتنام در فینکسفاهیچ دیدگاهی وجود ندارد
هنوز نظری برای این مطلب ثبت نشده است.