الگوی هارامی صعودی (Bullish Harami Pattern) / راهنمای کامل ترید

هارامی صعودی یک الگوی بازگشتی صعودی است که نشانه‌ی یک تغییر بالقوه در برابر مسیر قیمتی نزولی فعلی است. این الگو از دو کندل تشکیل می‌شود: یک کندل نزولی با بدنه‌ی کشیده (کندل اول)، و یک کندل صعودی کوچکتر (کندل دوم). تشکیل هارامی صعودی اساسا بیانگر این است که فشار فروش نزولی فعلی در حال کاهش است و خریدارها رفته‌رفته کنترل را به دست می‌گیرند. دلیلش این است که علیرغم اینکه کندل اول علنا نشان‌دهنده‌ی مومنتوم نزولی است، کندل دوم ناگهان جلوی این افت را می‌گیرد.

ویژگی‌ها: واژه‌ی "هارامی" یک لغت کهن ژاپنی به معنی "باردار" است که نمادی از شکل ظاهری این الگو است که در آن، کندل اول ("مادر") بدنه‌ی بسیار بزرگتری دارد که کندل کوچکتر دوم را اینگلف می‌کند (در بر می‌گیرد)، که تداعی‌گر شکل یک زن باردار است.

الگوی کراس هارامی صعودی چیست؟

کراس هارامی صعودی یکی از نسخه‌های الگوی هارامی صعودی استاندارد است. در این حالت، جای کندل دوم صعودی با یک دوجی عوض می‌شود (که نشان‌دهنده‌ی یک کراس است و دلیل نامش همین است). بسته به موقعیت مکانی نسبی قیمت‌های اوپن و کلوزِ کندل دوم، "کراس" می‌تواند به یکی از این شکل‌ها ظاهر شود:

1. خاکستری: درصورتی‌که قیمت‌ها عینا یکسان باشند،
2. سبز: درصورتی‌که قیمت کلوز اندکی بالاتر از قیمت بازگشایی باشد.
3. قرمز: درصورتی‌که قیمت کلوز اندکی پایین‌تر از قیمت بازگشایی باشد.

با این حال، رنگ فاقد اهمیت است. با این توضیح، در مقایسه با الگوهای هارامی استاندارد، کندل دوم این نسخه (نمایانگر یک کراس)، بیانگر یک وضعیت تعادل قیمت یا بلاتکلیفی فارغ از جهت آتی قیمت است. علیرغم این، این نسخه همچنان نشانه‌ی یک برگشت روند بالقوه است، چرا که جلوی روند نزولی غالب قیمت را نیز بطور ناگهانی می‌گیرد.

هارامی صعودی چه‌چیزی به شما می‌گوید؟

الگوی شمعی هارامی صعودی به شما می‌گوید که تمایلات بازار در حال تغییر است و احتمالا قیمت نیز آن را دنبال خواهد کرد. در روندهای نزولی، این می‌تواند به معنی یک برگشت روند کامل به طرف بالا باشد. در عین حال، اگر این الگو طی یک پولبک در یک روند صعودی اتفاق بیفتد، می‌تواند به معنی پایان یک افت اصلاحی بازار باشد، که نشانه‌ی شروع مجدد یک مومنتوم صعودی و ادامه‌ی روند صعودی قیمت است.

چطور الگوی کراس هارامی صعودی را تشخیص دهیم؟

در ادامه پنج ویژگی اصلی برای تشخیص یک الگوی هارامی صعودی معتبر در یک نمودار قیمت ذکر شده است:

• موقعیت مکانی روی نمودار - این دو کندل بایستی طی: الف) یک روند نزولی جاری، یا ب) یک فاز پولبک از یک روند صعودی موجود ظاهر شوند.
• رنگ: بسته به تنظیمات نموداری شما، کندل اول بایستی قرمز یا مشکی، و کندل دوم باید سبز یا سفید باشد.
• کندل اول: یک کندل نزولی با بدنه‌ی کشیده که کندل دوم را بطور کامل (هم بدنه و هم سایه‌ها) در بر می‌گیرد.
• کندل دوم: یک کندل صعودی با بدنه‌ی کوچکتر که بطور کامل توسط کندل اول پوشانده شده است.
• گپ مثبت: علیرغم اینکه به دلیل ذاتِ دائما در حال تریدِ برخی بازارها این یک الزام قطعی نیست، کندل دوم معمولا در مقایسه با قیمت کلوزِ کندل اول، بالاتر باز می‌شود، که این یک شکاف قابل‌توجه در قیمت ایجاد می‌کند.

مثال‌هایی از الگوی شمعی هارامی صعودی

در ادامه چهار مثال از الگوهای هارامی صعودی آمده که هریک نتایج متفاوتی دارند:

مثال 1: سناریوی برگشت روند موفق (روند نزولی به روند صعودی)

این نمودار شمعی، سناریوی ایده‌آل در هنگام ترید الگوی شمعی هارامی صعودی را نشان می‌دهد. همانطور که نشان داده شده است، قبل از پیدایش هارامی صعودی، یک روند خرسی (روند نزولی) آشکار وجود داشته است. درواقع، می‌توانیم ببینیم که کندل اول الگوی هارامی (کندل نزولی با بدنه‌ی کشیده) همچنان نشان‌دهنده‌ی یک فشار فروش قوی است و یک کندل صعودی بسیار کوچکتر صعودی به دنبال داشته که با یک گپ مثبت باز شده است (قیمت بازگشایی به‌طرز چشمگیری بالاتر از قیمت کلوزِ کندل اول بوده است). این الگو سپس بعنوان نقطه‌ی شروع روند صعودی آتی عمل کرده که با فاصله‌ی زمانی اندکی بعد از آن رخ داده است.

مثال 2: سناریوی برگشت روند ناموفق (تداوم روند نزولی)

برخلاف مثال اول‌مان، این نمودار دوم نشان می‌دهد که چطور الگوی شمعی هارامی صعودی مانند هر الگوی شمعی دیگری می‌تواند به نتایج ناموفق نیز منجر شود (در این مثال، بعنوان یک الگوی بازگشتی صعودی بالقوه عمل می‌کند). اگر با دقت نگاه کنیم، می‌توانیم روند خرسی (روند نزولی) موجود پیش از این هارامی صعودی را مشاهده کنیم.

سپس، کندل اول الگوی هارامی (کندل نزولی با بدنه‌ی کشیده) به ساخت یک کف پایین‌تر ادامه داده، درحالیکه کندل دوم (کندل صعودی با بدنه‌ی کوتاه) با گپ مثبت باز شده، که تلویحا بیانگر یک تغییر احتمالی در تمایلات بازار است (نزولی به صعودی). متاسفانه، این روند گاوی (روند صعودی) محقق نشده، و روند به طرف پایین ادامه پیدا کرده است.

یک نشانه‌ی بزرگ مبنی بر تداوم روند نزولی این بوده که کندل بعدی با گپ منفی و پایین‌تر از کندل اولِ هارامی باز شده است.

مثال 3: نشانه‌ی پایان یک پولبک (ادامه‌ی روند صعودی)

در این مثال، می‌توانیم ببینیم که چطور الگوی شمعی هارامی صعودی می‌تواند طی یک فاز پولبک (یک افت موقت) در داخل یک روند صعودی موجود نیز استفاده شود. با نگاه به نمودار می‌توانیم مشاهده کنیم که یک روند قیمتی صعودی قدرتمند، یک افت ناگهانی و ادامه‌دار در قیمت را به دنبال داشته است. سپس، یک کندل صعودی با بدنه‌ی کوچک، پس از یک کندل نزولی با بدنه‌ی بزرگ، با گپ صعودی باز شده و الگوی هارامی صعودی را تشکیل داده است. این الگو بیانگر پایان فاز پولبک و شروع مجدد مومنتوم صعودی بوده است، چرا که مسیر صعودی قیمت ادامه پیدا کرده است.

مثال 4: سناریوی نتیجه‌ی نامشخص (تغییر به وضعیت بدون روند)

و در آخر، در این مثال چهارم، قصد داریم نشان دهیم که چطور الگوی شمعی هارامی صعودی می‌تواند به یک نتیجه‌ی نامشخص هم منجر شود (یعنی زمانی که نه به یک روند صعودی منتهی می‌شود نه نزولی). همانطور که می‌توانیم مشاهده کنیم، یک روند نزولی آشکار قبل از این الگوی شمعی وجود داشته (جایی که کندل نزولی اول حتی یک کف جدید را بعنوان بخشی از این روند نزولی ایجاد کرده است).

سپس، ناگهان با یک کندل صعودی کوچکتر با گپ مثبت باز شده است. با این حال، درحالیکه این الگو امیدوارکننده به نظر می‌رسیده، چرا که یک کندل صعودی بلند نیز در پی داشته، ناگهان مومنتوم خود را از دست داده و اکنون بدون هیچ جهت روند مشخصی در حال حرکت است. این بعنوان یک یادآوری عمل می‌کند که بازار می‌تواند به‌شکلی غیرقابل پیش‌بینی حرکت کند، و ما نمی‌توانیم مقصد قیمت را بطور کامل پیش‌بینی کنیم، که این امر، برخورداری از مدیریت صحیح ترید را واجب می‌کند.

استراتژی‌های ترید الگوی شمعی هارامی صعودی

در ادامه روش‌های مختلفی برای ترکیب الگوی شمعی هارامی صعودی با ابزارهای متنوع تحلیل تکنیکال (مانند اندیکاتورهای تکنیکال) بر روی نمودار قیمت آمده است:

پولبک‌ها روی نمودارهای خالی

شما می‌توانید از الگوی شمعی هارامی صعودی بر روی نمودارهای شمعی عریان بدون هیچ ابزار تحلیل تکنیکال دیگری به‌جز خود نمودار قیمت استفاده کنید. در این مثال می‌توانیم ببینیم که هارامی صعودی طی فاز پولبکِ یک روند صعودی موجود ظاهر می‌شود. بنابراین، می‌توانیم به گرفتنِ یک پوزیشن لانگ و انتظار یک رالی صعودی بالقوه متعاقب آن فکر کنیم.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ساختاری مهم قرار دهید. (در این مثال می‌شود سقف قبلیِ روند صعودی).
4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد. ما کلا در هیچ شرایط معاملاتی، گرفتنِ تریدهایی با نسبتی کمتر از این را توصیه نمی‌کنیم. هرچه نسبت ریوارد بالقوه به ریسک بیشتر باشد بهتر است. با این حال حتما مطمئن شوید که در هنگام قراردهی حد سود و حد ضرر خود بجای مقادیر بزرگ و تصنعی، از یک رویکرد بی‌طرفانه استفاده کنید.

ترید هارامی صعودی با سطوح ساختاری کلیدی

گام بعدی که می‌توانید انجام دهید این است که الگوی شمعی هارامی صعودی را به همراه سطوح ساختاری کلیدی بر روی نمودارهای شمعی خود تحلیل کنید. اجازه دهید برای توضیح از همان نمودار مثال اول اما با سطوح ساختاری مشخص‌شده استفاده کنیم.

فورا می‌توانید ببینید که اکنون درک بهتری از محتوای کلی قیمت داریم. الگوی هارامی صعودی (هم کندل نزولی اول و هم کندل دوم صعودی آن) در اطراف یک سطح مقاومتی سابق ظاهر شده (که قیمت برای شکستنش در گذشته دچار مشکل شده) و آن را به یک سطح حمایتی مهم تبدیل می‌کند، و در نتیجه احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت برگردد. بنابراین، گرفتنِ یک پوزیشن لانگ را ایده‌آل می‌سازد.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم و نزدیک‌ترین سطح حمایتی قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ساختاری مهم قرار دهید. (در این مثال می‌شود سقف قبلیِ روند صعودی).
4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید الگوی هارامی صعودی با اندیکاتور "شاخص قدرت نسبی" (RSI)

شما می‌توانید شاخص قدرت نسبی (آراس‌آی) را در نمودارهای شمعی خود ادغام کنید تا به ارزیابی کیفی یک الگوی شمعی هارامی صعودی کمک کنید. برخلاف سایر اندیکاتورهای تکنیکال، آراس‌آی می‌تواند در هنگام واگرایی از قیمت، بعنوان یک اندیکاتور پیشرو عمل کند.

بعنوان مثال، اگر قیمت همچنان در حال افت باشد و همزمان آراس‌آی شروع به صعود کند، قیمت احتمالا سیگنال برگشت روندِ آراس‌آی را دنبال خواهد کرد. برای توضیح این، مشاهده می‌کنیم که یک روند نزولی آشکار پیش از شکل‌گیری الگو وجود داشته است.

 در ادامه، آراس‌آی علیرغم برخورد قیمت به یک کف جدید؛ که با کندل اول الگو (کندل نزولی با بدنه‌ی بلند) مشخص شده است، رشد داشته است. بنابراین، این واگرایی آراس‌آی از احتمال یک برگشت روند صعودی در هنگام بازگشایی کندل دوم (کندل صعودی بسیار کوچکتر) با گپ مثبت در بالای کندل اول و تکمیل الگوی هارامی صعودی، پشتیبانی می‌کند.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ساختاری قرار دهید.
4. حدضرر پویا: در صورت واگرایی مجدد قیمت و آراس‌آی و شروع افت آراس‌آی، بفروشید.
5. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید الگوی هارامی صعودی با اندیکاتور MACD

ما می‌توانیم در هنگام بررسی یک ترید بر اساس الگوی شمعی هارامی صعودی، از اندیکاتور همگرایی واگرایی میانگین متحرک (MACD) بعنوان یک ابزار تایید استفاده کنیم. در این مثال می‌توانیم در محل پیدایش الگو، یک روند نزولی قدرتمند را مشاهده می‌کنیم. سپس منتظر خط MACD (آبی) می‌مانیم تا خط سیگنال (نارنجی) را به طرف بالا قطع کند (که تحت عنوان یک "عبور گاوی" شناخته می‌شود) و نشانه‌ی این است که الگوی شمعی، احتمال بیشتری خواهد داشت که یک سیگنال برگشت روند صعودی موفق باشد.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ساختاری قرار دهید.
4. حدضرر پویا: اگر خط نارنجی، خط آبی را به طرف بالا قطع کرد و حد سود شما را زد، بفروشید.
5. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید الگوی هارامی نزولی با اسیلاتور اوستیکاستیک (STS)

اسیلاتور استوکاستیک (STS) نیز بعنوان یک ابزار تایید به منظور اعتباردهی به سیگنال برگشت روندِ ارائه‌شده توسط الگوی شمعی هارامی صعودی در نمودار استفاده می‌شود. در این مثال می‌توانیم یک روند نزولی را پیش از الگوی شمعی ببینیم. همانند همگرایی واگرایی میانگین متحرک (MACD)، یک سیگنال صعودی زمانی اتفاق می‌افتد که خط سریع اندیکاتور (آبی) خط سیگنالش (نارنجی) را به طرف بالا قطع کند، که نشانه‌ی تقویت فشار خرید است. بنابراین، زمانی که اسیلاتور استوکاستیک تایید می‌کند که هارامی صعودی چنین رفتاری دارد، احتمال موفقیت الگو برای منجر شدن به یک برگشت روند صعودی را افزایش می‌دهد.

نکته: در کل، STS حساس‌تر از MACD است و به همین دلیل است که خطوطش تمایل به حرکات تهاجمی‌تری دارند، درحالیکه خطوط MACD بسیار نرم‌تر حرکت می‌کنند. در نتیجه، STS معمولا برای تریدهای کوتاه‌مدت ترجیح داده می‌شود، درحالیکه MACD برای پوزیشن‌های میان‌مدت تا بلندمدت مناسب است.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ساختاری قرار دهید.
4. حدضرر پویا: اگر خط نارنجی، خط آبی را به طرف بالا قطع کرد و حد سود شما را زد، بفروشید.
5. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید الگوی هارامی صعودی با فیبوناچی اصلاحی

شما می‌توانید زمانی که الگوی شمعی هارامی صعودی حتمی می‌شود، آن را با سطوح فیبوناچی اصلاحی (فیبو) ادغام کنید تا به تشخیص ناحیه‌های کلیدی کمک کنید که قیمت ممکن است برای شکستن آنها با مشکل مواجه شود (مثلا؛ سطوح مقاومت). در این تصویر می‌توانیم اصلاح یک روند نزولی تا سطوح کلیدی فیبوناچی را ببینیم (0.618 و 0.382). به بیان دقیق‌تر، شاهدیم که چطور سطح 0.382 به یک سطح حمایتی ماژور تبدیل می‌شود و قبل از آن که درنهایت شکسته شود و روند نزولی ادامه پیدا کند، از قیمت حمایت می‌کند. در نتیجه، این سطح کلیدی به نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ما بر روی نمودار تبدیل می‌شود، که می‌توانیم برای قراردهی تارگت قیمتی خود زیر نظر بگیریم.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): اگر استراتژی شما بر اساس فروش پله‌ای است، می‌توانید اولین حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح فیبو قرار دهید. که در این مثال می‌شود سطح 0.382، و حد سود دوم‌تان می‌شود سطح 0.618.
4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید الگوی هارامی صعودی با میانگین متحرک‌ها (MAs)

یکی از منعطف‌ترین اندیکاتورها یعنی میانگین متحرک‌ها، می‌تواند در هنگام ظهور یک الگوی هارامی صعودی بر روی نمودار قیمت، چند-منظوره عمل کند. برای توضیح، مشاهده می‌کنیم که پیش از الگوی شمعی، یک روند نزولی وجود داشته است.

 ما در این مثال از یکی از رایج‌ترین میانگین متحرک‌های کوتاه‌مدت یعنی میانگین متحرک نمایی 9-روزه یا همان 9 EMA بعنوان سطح مقاومت پویای خود استفاده می‌کنیم.

نکته: علت اصلی انتخاب 9 EMA این است که قیمت در گذشته پیوسته در صعود به بالای این میانگین متحرک ناکام بوده است (با رنگ زرد مشخص شده است)، که آن را به یک میانگین متحرک قابل اعتماد برای این ترید بخصوص تبدیل می‌کند. بنابراین، بعد از قطعی شدن الگوی هارامی صعودی منتظر قیمت می‌مانیم تا حتی قبل از آنکه به گرفتنِ یک پوزیشن لانگ فکر کنیم، به بالای 9 EMA برود.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از 9 EMA (قیمت باید ابتدا در بالای این سطح مقاومتی کلوز کند).
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ساختاری قرار دهید.
4. حدضرر پویا: در صورت افت قیمت به زیر 9 EMA پیش از رسیدن به تارگت قیمتی خود، بفروشید.
5. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید الگوی هارامی صعودی با نقاط محوری (پیوت)

شما همچنین می‌توانید برای تشخیص خودکار سطوح قیمتی کلیدی به منظور رصد، از نقاط محوری استفاده کنید. در این مثال، یک روند نزولی را مشاهده می‌کنیم که به تشکیل یک الگوی هارامی صعودی منجر می‌شود. ما با ایجاد نقاط محوری می‌توانیم نزدیک‌ترین سطح حمایتی (حمایت اول) و سطح مقاومتی (مقاومت اول) پیشنهادی را شناسایی کنیم. آنگاه می‌توانیم از این دو سطح برای برنامه‌ریزی یک ترید بلندمدت بالقوه استفاده کنیم.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از سطح محوری (پیوت) بعدی قرار دهید؛ که در این مثال می‌شود مقاومت اول.
4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید هارامی صعودی با تحلیل حجم معاملات (والیوم)

حجم معاملات شاید یکی از بنیادی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال باشد که می‌توانید به منظور افزایش نرخ موفقیت خود استفاده کنید. برخلاف سایر اندیکاتورهای تکنیکال که به‌شدت متکی به قیمت هستند، حجم معاملات مستقل از قیمت است، که این ویژگی آن را یکی از ضروری‌ترین مفاهیم در معامله‌گری تبدیل می‌کند که بایستی آموخت. بعنوان یک قاعده‌ی کلی، زمانی که یک الگوی هارامی صعودی رخ می‌دهد، ما باید شاهد حجمی بالاتر از متوسط در کندل دوم (کندل صعودی کوچک) باشیم، که در این مثال به همین صورت است. دلیلش این است که حجم قابل‌توجه در کنار جهش قیمت (گپ مثبت)، بیانگر این است که خریدارها کم‌کم دارند کنترل را به دست می‌گیرند.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل دوم.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): حد سود خود را چند تیک پایین‌تر از نزدیک‌ترین سطح مقاومتی ساختاری قرار دهید.
4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

ترید هارامی صعودی با باندهای بولینگر

باندهای بولینگر می‌تواند در تشخیص سطوح حمایت و مقاومت به تریدرها کمک کند. این امر زمانی مفید است که یک هارامی صعودی در نزدیک باند پایینی شکل بگیرد. زمانی که هارامی صعودی و باندهای بولینگر باهم استفاده می‌شوند، کُند شدن مومنتوم به طرف پایین و یک برگشت روند صعودی بالقوه را سیگنال می‌دهند.

در مثال فوق، "تسلا" موفق به تشکیل یک الگوی کف دوقلو نمی‌شود. طی کف دومِ این الگوی کف دوقلو، یک الگوی هارامی صعودی ظاهر می‌شود. همزمان، کف هارامی صعودی در نزدیکی باند پایینی بولینگر نقش می‌بندد. کندل دوم در بازگشایی روز بعد با گپ بالاتری باز می‌شود و یک کندل کوچک را در دل کندل اول شکل می‌دهد. تریدرها قبل از ورود به پوزیشن منتظر تایید یک رالی ادامه‌دار خواهند ماند.

1. نقطه‌ی ورود: چند تیک بالاتر از سقف کندل اول.
2. نقاط حد ضرر: حد ضرر خود را چند تیک پایین‌تر از کف کندل دوم قرار دهید.
3. سطح حد سود (TP): از یک سطح حد سود پویا استفاده کنید که باند مخالف (فوقانی) را هدف می‌گیرد.
4. نسبت ریسک‌به‌ریوارد: نسبت ریسک‌به‌ریوارد بایستی حداقل 1:1 باشد.

مزایای ترید با الگوی هارامی صعودی

در ادامه مزایای اصلی استفاده از الگوهای شمعی هارامی صعودی را ملاحظه می‌کنید:

1. سیگنال زودهنگام برگشت روند

هارامی صعودی می‌تواند نشانه‌های زودهنگامی مبنی بر برگشت روند احتمالی به یک روند صعودی بالقوه ارائه کند یا نشانه‌ی پایان یک پولبک باشد. علتش این است که این الگوی صعودی می‌تواند بعد از یک جلسه‌ی معاملاتی صعودی واحد تشکیل شود. چرا؟ خب چون کندل اول این الگو عملا بخشی از روند نزولی است و درواقع نشانه‌ی ادامه‌ی یک مومنتوم نزولی است (اگر یک کندل نزولی با بدنه‌ی بلند باشد). با این حال، زمانی که بازار در جلسه‌ی معاملاتی صعودی بعدی با گپ بالاتری باز می‌شود که در بالای کف حفظ می‌شود، از هم‌اکنون می‌تواند یک الگوی برگشت روند موفق باشد.

2. نقاط ورود کم‌ریسک

از آنجایی که کندل دوم الگوی هارامی صعودی اغلب بسیار کوچکتر است، معمولا امکان تعیین نقطه‌ی خروج نزدیک‌تری را نسبت به ورودی‌تان می‌دهد. این ستاپ، یک سناریوی کم‌ریسک را ممکن می‌سازد، که نرخ موفقیت کمتر این الگو نسبت به الگوهای شمعی مشابه (که در بخش معایب بحث خواهد شد) را جبران می‌کند. بنابراین، شانس متقبل شدن زیان‌های سنگین را به‌طرز چشمگیری کاهش می‌دهد، چرا که می‌توانید فورا زیان‌های خود را محدود کنید (این یکی از حیاتی‌ترین تکنیک‌ها به منظور سوددهی است).

3. ایده‌آل برای سناریوهای خستگی روند

الگوی هارامی صعودی اغلب زمانی تشکیل می‌شود که یک روند نزولی یا فاز پولبک "خسته می‌شود"؛ یعنی مومنتوم نزولی که در حال کشاندن قیمت به طرف پایین است، در حال ضعیف‌شدن است. این قضیه در گپ مثبت ناگهانی کندل دوم در قیمت نسبت به کندل قبلی نمود پیدا کرده است، که نشانه‌ی یک تغییر احتمالی در تمایلات بازار و مسلط شدن خریدارهاست، که می‌تواند درنهایت به یک روند صعودی بالقوه یا پایان فاز پولبک منجر شود.

معایب ترید با الگوی هارامی صعودی

در ادامه معایب اصلی الگوهای شمعی هارامی صعودی را ملاحظه می‌کنید:

1. بی‌کیفیت در مقایسه با سایر الگوهای بازگشتی صعودی مهم

علیرغم اینکه بعنوان یک الگوی صعودی دسته‌بندی می‌شود، هارامی صعودی فاقد قابلیت سیگنال‌دهی "فوری" است که در سایر الگوهای بازگشتی صعودی مشاهده می‌شود. برای نمونه، در یک الگوی اینگلفینگ صعودی، می‌توانیم به‌سرعت یک تمایل خرید قدرتمند را از روی کندل دوم صعودی تشخیص دهیم، که بازه‌ی کندل اول نزولی را بطور کامل اینگلف می‌کند (می‌پوشاند). در سوی مقابل، سیگنال برگشت روند هارامی صعودی لزوما از تمایل خرید ناگهانی نشات نمی‌گیرد، بلکه در عوض از تضعیف فشار فروش ناشی می‌شود.

2. اگر به‌تنهایی استفاده شود نسبتا ضعیف است

زمانی که هارامی صعودی به‌تنهایی استفاده می‌شود در مقایسه با سایر الگوهای شمعی نسبتا ضعیف‌تر است. برای نمونه، یک انبرک کف (که ضمنا یک الگوی بازگشتی صعودی دو-کندلی نیز هست) می‌تواند یک ریجکت از قیمت‌های پایین‌تر را به‌شکلی موثر نشان دهد. در سوی مقابل، هارامی صعودی می‌تواند صرفا نشانه‌ی یک وقفه‌ی موقت باشد، مگر آنکه به منظور تایید، با یک اندیکاتور تکمیلی همراه شود یا در چارچوب شرایط کلی‌تر بازار بررسی شود.

3. کاربرد محدود در مومنتوم‌تریدینگ

اگر استراتژی معاملاتی شما متکی به مومنتوم است، در اینصورت استفاده از هارامی صعودی بعنوان سیگنال شمعی اصلی خود برای برگشت روند شاید بهترین انتخاب نباشد. دلیلش این است که سایر الگوهای شمعی مانند اینگلفینگ صعودی، برگشت روندهای صعودی قاطع‌تری ارائه می‌دهند. در سوی مقابل، هارامی صعودی اغلب به تایید قوی از سوی اندیکاتورهای تکنیکال دیگر نیاز دارد تا این اعتماد را تزریق کند که مومنتوم لازم برای حرکت سریع طی یک دوره‌ی زمانی کوتاه (یکی از جنبه‌های بسیار مهم مومنتوم‌تریدینگ) را دارد.

برای مومنتوم‌کارهایی که به حرکات سریع و تهاجمی متکی هستند، ممکن است هارامی صعودی در نشان‌دادن برگشت روندها بیش از حد ضعیف یا کُند به نظر برسد، مخصوصا در مقایسه با الگوهای قوی‌تری مثل اینگلفینگ صعودی یا الگوهای نفوذی.

الگوی هارامی صعودی در برابر الگوی اینگلفینگ صعودی

هم هارامی صعودی و هم اینگلفینگ صعودی (همانطور که از نام‌شان پیداست)، الگوهای شمعی بازگشتی صعودی هستند که برای اعلام یک تغییر در تمایلات بازار از نزولی (بعنوان مثال، یک روند نزولی جاری یا فاز پولبک روند صعودی) به صعودی (بعنوان مثال، یک رالی بازار به طرف بالا یا روند صعودی) استفاده می‌شوند. با این توضیح، می‌توانیم ببینیم که این دو الگو کاملا قرینه‌ی یکدیگرند.

دلیلش این است که درحالیکه هارامی صعودی با دو کندل (یک کندل نزولی کشیده بعنوان کندل اول، و یک کندل صعودی کوتاه بعنوان کندل دوم) کار می‌کند، الگوی هارامی صعودی با یک کندل نزولی کوتاه (کندل اول) و یک کندل صعودی بلند (کندل دوم) تشکیل می‌شود. برای هارامی صعودی، کندل دوم در دل کندل اول جای می‌گیرد، درحالیکه برای اینگلفینگ صعودی، کندل اول داخل کندل دوم قرار می‌گیرد.

در مقام مقایسه، الگوی اینگلفینگ صعودی عموما یک الگوی بازگشتی صعودی قدرتمندتر تلقی می‌شود، چرا که کندل دوم صعودی کندل اول کوچک و نزولی را بطور کامل اینگلف می‌کند (می‌پوشاند).

الگوی هارامی صعودی در برابر الگوی شمعی هارامی نزولی

هر دو الگوی هارامی با یک کندل بلند شروع می‌شوند و با یک کندل دوم کوتاه پایان می‌یابند که در دل اولی جای می‌گیرد. به‌علاوه، هر دو الگوی هارامی نشانه‌ی برگشت روند هستند؛ البته در جهت‌های مخالف. مقایسه‌ی این دو در همین‌جا به پایان می‌رسد.

درحالیکه هارامی صعودی طی یک حرکت نزولی (یا در یک روند نزولی جاری یا فاز پولبک از یک روند صعودی) رخ می‌دهد تا نشانگر یک رالی بالقوه‌ی بازار به طرف بالا باشد، هارامی نزولی طی یک حرکت صعودی (یا در یک روند صعودی جاری یا اصلاح/فاز پولبکِ یک روند نزولی) اتفاق می‌افتد و نشانه‌ی شروع احتمالی یک مومنتوم نزولی در قیمت است.

الگوی هارامی صعودی در برابر الگوی انبرک کف

هم الگوی هارامی صعودی و هم الگوی انبرک کف برای سیگنال برگشت روندهای صعودی استفاده می‌شوند. هرچند، برخلاف هارامی صعودی استاندارد که کندل دوم آن در دل کندل اول جای می‌گیرد، الگوی انبرک کف از دو کندل با کف‌های کاملا برابر تشکیل می‌شود.

نکته: درصورتی‌که هر دو کندل دارای کف‌های یکسان باشند و کندل دوم در داخل محدوده‌ی کندل قبلی باقی بماند، هر دوی این الگوهای شمعی می‌توانند بطور همزمان اتفاق بیفتند. درواقع، زمانی که این اتفاق می‌افتد، سیگنال بازگشتی صعودی به‌مراتب قدرتمندتری ارائه می‌کند.

هارامی صعودی در برابر نوار (کندل) داخلی

و در آخر، شاید از همه گیج‌کننده‌تر این باشد که الگوی هارامی صعودی و نوار داخلی در برخی سناریوها، شبیه یکدیگر یا حتی عینا مشابه به نظر برسند. هرچند، دو تفاوت وجود دارند که باید در نظر داشت. اول، علیرغم اینکه هر دو الگو از یک کندل اول بلند و یک کندل دوم کوتاه تشکیل می‌شوند، رنگ این کندل‌ها در نوار داخلی اولویت دوم را دارد. دلیلش این است که آنچه که ماهیت "صعودی" یا "نزولی" این الگو را مشخص می‌کند به موقعیتش روی نمودار بستگی دارد، نه به رنگ کندل‌هایش. در نتیجه، در مقایسه با الگوهای هارامی، نوار داخلی می‌تواند دو کندل هم‌رنگ داشته باشد (درواقع دو کندل نزولی را بسته به موقعیت مکانی آنها روی نمودار، می‌توان یک سیگنال صعودی تلقی کرد، و بالعکس).

دوم، درحالیکه الگوهای هارامی نشانه‌ی برگشت روند بالقوه هستند، نوارهای داخلی صرفا کندل‌های بلاتکلیفی تلقی می‌شوند، که کندل سوم (تایید) در آنها برای تایید جهت احتمالی قیمت لازم است (آیا بعنوان یک برگشت روند عمل خواهد کرد یا صرفا یک الگوی ادامه‌دهنده).

اشتباهات رایج الگوی هارامی صعودی که بایستی مراقب آنها بود

در ادامه سه اشتباه اساسی ذکر شده که بایستی از آنها اجتناب کنید تا نرخ موفقیت خود را در هنگام استفاده از الگوی هارامی صعودی افزایش دهید:

1. در نظر نگرفتن شرایط بازار

هارامی صعودی درصورتی‌که در چارچوب شرایط کلی‌تر بازار تحلیل نشود ممکن است گمراه‌کننده باشد؛ مثلا نادیده گرفتن سطوح حمایت و مقاومت ساختاری و کلیدی که الگو در آنجا رخ می‌دهد یا اهمیت ندادن به خط روند موجود که الگوی هارامی صعودی در آنجا اتفاق می‌افتد.

2. تلقی نادرست یک وقفه بعنوان یک نشانه‌ی خودکار برگشت روند

بایستی توجه داشت که هارامی صعودی بعضا می‌تواند صرفا نشانه‌ی یک وقفه‌ی موقت در مسیر نزولی خود باشد، نه یک برگشت روند کامل. این مورد مخصوصا زمانی صدق می‌کند که الگوی هارامی صعودی در یک سطح قیمتی رخ می‌دهد که فاقد اهمیت است یا زمانی که ابزار تاییدی که استفاده می‌کنید، با سیگنال برگشت روند صادر شده همسو نباشد.

3. اشتباه گرفتنِ هارامی صعودی با نوار داخلی

و در آخر اینکه، این خطر وجود دارد که یک نوار داخلی را با یک هارامی صعودی اشتباه بگیرید. این اشتباه مخصوصا در بین تریدرهای تازه‌کار رایج است که هنوز تجربه‌ی کافی کسب نکرده‌اند تا این دو الگو رو بطور کامل از هم تمیز دهند.

سوالات متداول

بهترین تایم‌فریم برای استفاده از الگوی هارامی صعودی چیست؟

الگوهای شمعی مانند هارامی صعودی عموما زمانی که الگو بر روی نمودارهای قیمت در تایم‌فریم‌های بلندتر ظاهر می‌شود، قابل اعتمادتر هستند، به‌ویژه در تایم‌فریم‌های روزانه و هفتگی، چرا که اینها تایم‌فریم‌های استاندارد هستند که توسط اکثر تریدرها و سرمایه‌گذاران حقوقی و خرد استفاده می‌شوند.

الگوی شمعی هارامی صعودی چقدر رایج است؟

هارامی صعودی که یک الگوی دو-کندلی است، یکی از رایج‌ترین الگوهای شمعی قابل مشاهده بر روی نمودارهای قیمت است. علتش این است که در کل، الگوهای دو-کندلی نسبت به الگوهای سه-کندلی یا بیشتر، در دفعات بیشتری ظاهر می‌شوند. علاوه‌بر این، هارامی صعودی برای اینکه معتبر تلقی شود، یک شرط نسبتا ساده برای دو کندل خود دارد.

آیا الگوی هارامی صعودی جواب می‌دهد، و آیا سودده است؟

بله، هارامی صعودی بعنوان یک الگوی بازگشتی برای آغاز یک روند صعودی بالقوه (از یک روند نزولی) یا ادامه‌ی مومنتوم صعودی (از یک پولبک) جواب می‌دهد. هرچند، هیچ‌یک از الگوهای شمعی بی‌نقص نیست و همواره جواب نمی‌دهد. بنابراین، به منظور سوددهی، حتما بایستی مدیریت ریسک مناسب داشت تا اطمینان حاصل کنید که وقتی این الگو جواب نمی‌دهد، متحمل زیان‌های هنگفت نشوید.

الگوی هارامی صعودی چقدر دقیق است؟

دقت هارامی صعودی به نحوه‌ی بکارگیری آن در استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. در کل، این الگو در عین حال که می‌تواند جواب دهد، زمانی که به‌تنهایی استفاده شود دقت کمتری دارد. در سوی مقابل، زمانی که در کنار ابزارهای تکمیلی تحلیل تکنیکال (مانند آراس‌آی، میانگین متحرک‌ها، حجم معاملات، و غیره) استفاده می‌شود، دقت و اعتمادپذیری آن برای ارزیابی احتمال منجر شدن به یک برگشت روند احتمالی افزایش می‌یابد.

آیا الگوی هارامی صعودی می‌تواند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی رخ دهد؟

بله، الگوی هارامی صعودی می‌تواند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی بر روی نمودارهای قیمت ظاهر شود. هرچند، این الگو برای معتبر بودن بایستی یا در یک روند نزولی جاری رخ دهد که پیوسته در حال ساخت کف‌های پایین‌تر است، یا طی یک فاز پولبک (یک افت مقطعی در بازار) از یک روند صعودی.

آیا الگوی شمعی هارامی صعودی یک الگوی بازگشتی صعودی است؟

بله، همانطور که از نامش مشخص است، هارامی صعودی درواقع یک الگوی بازگشتی صعودی است. این الگو اساسا استفاده می‌شود تا یک تغییر بالقوه در تمایلات بازار در مقابل یک روند نزولی جاری یا پایان یک فاز پولبک در یک روند صعودی را اعلام کند.